خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی ساده و صمیمی « اکبر اردستانی ، برادر شهید » برای اینکه راه روستای قاسم آباد – که فاصله زیادی هم تا اتوبان پیشوا ندارد – اسفالت شود ، شهید اردستانی با وزیر جهاد وقت ( مهندس فروزش ) تماس گرفته و از او خواسته بود که دستور بدهند روستا را اسفالت کنند ... ادامه مطلب »
خاطرات شهید مصطفی اردستانی/ ساختمان نیمه کاره
خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی ساختمان نیمه کاره « اکبر اردستانی ، برادر شهید » دوران دفاع مقدس ، برادرم ، تیمسار اردستانی خیلی کم در ورامین دیده میشد . همیشه در میدانهای نبرد و مأموریتهای پروازی به سر میبرد . در آن زمان به اصرار بستگان ، ساختن خانهای را شروع کرده بود ، ولی به خاطر ... ادامه مطلب »
خاطرات شهید مصطفی اردستانی/ پیشگام در عمل
خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی پیشگام در عمل « سرهنگ خلبان عبدالحمید نجفی » آشناییام با شهید بزرگوار ، حاج مصطفی اردستانی به سال ۱۳۵۰ و حضور در دانشکده خلبانی بر میگردد . به سبب وجه مشترکی که در پایبندی به مسائل مذهبی بین ما وجود داشت ، همین امر باعث شده بود تا قرابت بیشتری بین من ... ادامه مطلب »
خاطرات شهید مصطفی اردستانی/ نذر دارم شتر قربانی کنم…
خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی نذر دارم شتر قربانی کنم « سرهنگ حسن علی زاده » سال ۱۳۶۴ از طرف نیروی هوایی به حج مشرف شدم . در این سفر روحانی ، سعادت یارم بود که با شهید بزرگوار حاج مصطفی اردستانی همسفر شده و در طول مدت اقامت در مدینه منوره و مکه معظمه هم اتاق باشیم ... ادامه مطلب »
خاطرات شهید مصطفی اردستانی/حسابی شرمنده شدم…
خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی حسابی شرمنده شدم « یکی از پرسنل نیروی هوایی » دو روزی از آزاد سازی خرمشهر گذشته بود . به پایگاه هوایی امیدیه منتقل و بایکی از پرسنل در ساختمان « اچ » هم اتاق شدم . وضع زیست محیطی پایگاه به خاطر تازه تأسیس بودن و شرایط جنگ تحمیلی زیاد مطلوب ... ادامه مطلب »
خاطرات شهید مصطفی اردستانی/ باید لذت در صف ماندن را بچشم…
خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی باید لذت در صف ماندن را بچشم « حجت الاسلام نصرالله فصیحی » تیمسار شهید مصطفی اردستانی ، همواره برای تهیه مایحتاج زندگی ، خود اقدام میکرد و همانند یک پرسنل معمولی در اماکن عمومی ظاهر میشد و مثل سایرین مدت زمانی را در صف نانوایی ، نفت و … میایستاد . ... ادامه مطلب »
خاطرات شهید مصطفی اردستانی/ در رکوعند درختان که ثمر میآرند…
خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی در رکوعند درختان که ثمر میآرند « ستوان علی رحیمیان » زمانی که تیمسار اردستانی معاونت عملیات نیروی هوایی را به عهده داشتند ، مسئول دفتر ایشان بودم . روزی در دفتر عملیات مشغول انجام کاری بودم ، زنگ تلفن به صدا در آمد . گوشی را برداشتم . آن سوی خط ، ... ادامه مطلب »
خاطرات شهید مصطفی اردستانی/تمرین شجاعت…
خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی تمرین شجاعت « دکتر منوچهر فدوی اردستانی » شهید اردستانی به کشاورزی علاقه وافری داشت . در فرصتها مناسب ، به دور از هیاهوی زندگی شهر نشینی با خانواده به ورامین میآمد و بلافاصله به باغی که از پدرشان به ارث رسیده بود ،میرفت و مشغول رسیدگی به امور باغ میشد . ... ادامه مطلب »
خاطرات شهید مصطفی اردستانی/ او لایق شهادت بود…
خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی او لایق شهادت بود « زهرا اردستانی ، خواهر شهید » عصر پانزدهم دیماه ۷۳ بود . غم سنگینی سراسر وجودم را فرا گرفته بود . دوست داشتم با خود خلوت کنم و هایهای بگریم تا شاید کمی سبک شوم . در اندیشه آن بودم تا مکان مناسبی را بدین جهت بیابم ... ادامه مطلب »
خاطرات شهید مصطفی اردستانی /اوج سخاوت…
خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی اوج سخاوت « کارمند انعام الله مشکاتی » هشت سال دفاع مقدس به یمن وجود مردان سلحشور عرصه نبرد به خوبی رقم خورد . مردانی که در راه عشق سر از پا نشناخته و غیورانه ، دشمن را به زانو در آوردند که شهید اردستانی بیاغراق یکی از این پاکبازان ... ادامه مطلب »