خانه » بایگانی برچسب ها : شهید ستاری (برگ 4)

بایگانی برچسب ها : شهید ستاری

خاطرات شهید منصور ستاری / وام بلاعوض …

وام بلاعوض حدود ساعت ۸ شب بود که تیمسار با لباس شخصی به در منزل ما آمدند . ابتدا ایشان را نشناختم . جلو در ایستادند و از اوضاع و احوالمان پرسیدند . سپس گفتند : اجازه می‌دهید داخل شوم ! گفتم : ببخشید می‌شود کارت شناسایی شما را ببینم ؟ چون واقعاً ایشان را نشناختم . پس از اینکه ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید منصور ستاری / زن و بچه‌اش از من واجب ترند …

زن و بچه‌اش از من واجب ترند « سرهنگ علی ظهوری » اواسط آذر ماه ۱۳۷۳ ، من دست اندر کار چاپ کتاب « مقدمه‌ای بر اصول پرواز » بودم . ناگزیر ، بیشتر وقت خود را در چاپخانه لجستیکی می‌گذراندم . در همان ایام ، تیمسار ستاری نیز در حال تهیه نقشه هوایی ایران بودندو مرتب به چاپخانه سر ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید منصور ستاری / چک تضمینی …

چک تضمینی « تیمسار غلامرضا آقاخانی » برای مدتی بنده ، مسئولیت خرید و پیمانهای نیروی هوایی راعهده دار بودم . در یکی از معاملات ، متأسفانه ناخواسته به دام یکی از دلالهای بین المللی افتادم . او چند فقره چک تضمینی به من داد که همه قلابی و ساختگی بودند . من بدون اطلاع از این موضوع چکها را ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید منصور ستاری / هیچ امیدی به زندگی نداشتم !

هیچ امیدی به زندگی نداشتم ! « همسر یکی از پرسنل متوفی » همسر جوانم در سن بیست و هفت سالگی بر اثر سکته قلبی شمع وجودش به خاموشی گرایید . با از دست دادن او ، زندگی بر من و دو فرزند خردسالم سخت و غیر قابل تحمل شد . هجوم مشکلات چون سایه‌ای شوم بر تمام زوایای زندگی ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید منصور ستاری / دور تا دور این باغ جای پای من است …

دور تا دور این باغ جای پای من است « خانم زواره‌ای ، مادر شهید ستاری » موقعی که منصور در ورامین درس می‌خواند ، پسر بزرگم ناصر ، خانه‌ای پشت راه آهن برایش اجاره کرده بود و خودش نان و برنج و روغن برایش می‌برد . منصور نیز آنجا می‌ماند و درس می‌خواند و هفته‌ای یک بار به خانه ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید منصور ستاری / می‌خواهم سختی کارتان را حس کنم …

می‌خواهم سختی کارتان را حس کنم « سرهنگ خلبان جلال آرام » یک روز ، فرمانده پایگاه شیراز به من اطلاع دادند که قرار است ، تیمسار ستاری برای بازدیدی از دانشکده خلبانی به شیراز بیایند و احتمالاً قصد دارند در کابین عقب هواپیمای « اف – ۵ » پرواز کنند . من آن زمان ، فرمانده گردان آموزشی خلبانان ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید منصور ستاری / نظامی باید با افتخار زندگی کند…

نظامی باید با افتخار زندگی کند « سرهنگ رشید قشقایی » به اتفاق تیمسار ستاری برای عیادت یکی از جانبازان به طرف بیمارستان نیروی هوایی می‌رفتیم . در بین راه به ایشان گفتم : بیمارستان از پرسنل پول کلانی می‌گیرد و پرسنل توانایی پرداخت آن را ندارند ! ایشان که گویی حرف عجیبی شنیده باشند ، در جوابم گفتند : ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید منصور ستاری / بورسیه تحصیلی …

بورسیه تحصیلی « سرهنگ جمشید ماهرنیا » از بچگی علاقه زیادی به نقاشی داشتم ، ولی به هر تقدیر به نیروی هوایی آمدم و در تخصص آجودانی مشغول به کار شدم . از آنجایی که همیشه یک کشش درونی مرا به طرف طراحی و نقاشی می‌کشید ، در کنکور سراسری دانشگاه هنر شرکت کردم و با نمره خوب در رشته ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید منصور ستاری / سمیلاتور نیاز یک خلبان…

سمیلاتور نیاز یک خلبان « سرهنگ رضا نیک خواهی » « سمیلاتور » دستگاهی است که یک خلبان و یا دانشجوی خلبانی می‌تواند داخل آن بنشیند و کاری را که با هواپیما در آسمان انجام می‌دهد ، روی زمین انجام دهد . با این تفاوت که اگر در این پرواز فرضی ، خلبان اشتباه کند ، خطر جانی برایش وجود ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید منصور ستاری / اطلاعات را تغییر دهید !

اطلاعات را تغییر دهید ! « سرهنگ حسین عباسی » سیستم الکترونیکی جدیدی از خارج خریده بودیم . طبق نظر تیمسار ستاری می‌خواستیم تا پایان قرار داد و بهره برداری از آن ، کلیه اطلاعات مورد نیاز را از متخصصین خارجی که حضور داشتند به دست آوریم . بدین منظور تمام شبانه روز را کار می‌کردیم تا ایرادهای آن سیستم ... ادامه مطلب »