میخواهم سختی کارتان را حس کنم
« سرهنگ خلبان جلال آرام »
یک روز ، فرمانده پایگاه شیراز به من اطلاع دادند که قرار است ، تیمسار ستاری برای بازدیدی از دانشکده خلبانی به شیراز بیایند و احتمالاً قصد دارند در کابین عقب هواپیمای « اف – ۵ » پرواز کنند .
من آن زمان ، فرمانده گردان آموزشی خلبانان بودم ، پرسیدم :
فرمانده نیرو با این همه تراکم کار و مسئولیت سنگین ، به چه دلیل میخواهند با هواپیمای شکاری پرواز کنند ؟
او اظهار بی اطلاعی کرد و گفت :
نمیدانم ، ولی باید احتیاط لازم را بکنید . تیمسار تا به حال با هواپیمای شکاری پرواز نکردهاند .
روز بعد ، تیمسار ستاری به پایگاه شیراز آمدند و پس از رسیدگی به کارها ، قرار شد با هواپیما پرواز کنند . قبل از پرواز به ایشان گفتم :
تیمسار ! اجازه بدهید مقداری در باره نحوه عملکرد صندلی پران خدمتتان توضیحاتی بدهم .
تیمسار گفتند :
یک ساعت وقت داریم ، میرویم سر هواپیما . شما از من امتحان بگیرید . اگر قبول شدم ، پرواز می کنیم .
ایشان لباس پرواز پوشیدند و به اتفاق به بالای کابین هواپیما رفتیم . من مطالبی را که برای خروج اضطراری لازم بود ، تشریح کردم و همان لحظه از ایشان پرسیدم تا مطمئن شوم یاد گرفتهاند یا نه . با کمال تعجب دیدم همانند کسی که ده روز این درسها را مرور کرده باشد ، جوابم را میدادند . خیالم آسوده شد و برای پرواز آماده شدیم .
زمانی که هواپیما از روی باند کنده شد ، چون میدانستم ایشان با هواپیمای ملخ دار ( پرستو ) پرواز کردهاند . کنترل فرامین را در اختیارشان قرار دادم . مدتی هواپیما در اختیار ایشان بود و در حد دانشجویی که دست کم بیست « سورتی » ( بار ) پرواز کرده باشد ، در کنترل هواپیما اعمال مهارت می کردند . وقتی اوج گرفتیم ، به من گفتند :
چند تا مانور انجام بده ببینم !
گفتم :
تیمسار ! شما حالتان به هم نمیخورد ؟
گفتند :
حالا امتحان میکنیم .
من چند مانور انجام دادم ، خوشبختانه حالشان به هم نخورد، هواپیما را در اختیار ایشان قرار دادم و ایشان خود نیز چند مانور بسیار خوب انجام دادند . لحظاتی بعد ، بدون هیچ مشکلی برگشتیم و در باند فرودگاه به زمین نشستیم . بعد از پرواز سؤال کردم :
تیمسار ! شما با این همه گرفتاری ، چطور به یاد پرواز با شکاری افتادید ؟
در جوابم فرمودند :
– قرار است ،چند روز آینده در ستاد مشترک برای تعیین مزایای سختی خدمت خلبانان شکاری تصمیم گیری شود . خواستم وقتی در آن جلسه شرکت میکنم ، خودم سختی پرواز را حس کنم تا در آن کمیسیون بتوانم مدافع حق شماباشم .”
منبع : کتاب آسمان غرنبه