نظامی باید با افتخار زندگی کند
« سرهنگ رشید قشقایی »
به اتفاق تیمسار ستاری برای عیادت یکی از جانبازان به طرف بیمارستان نیروی هوایی میرفتیم . در بین راه به ایشان گفتم :
بیمارستان از پرسنل پول کلانی میگیرد و پرسنل توانایی پرداخت آن را ندارند !
ایشان که گویی حرف عجیبی شنیده باشند ، در جوابم گفتند :
چیز دیگری در باره بیمارستان شنیدهام ، فکر نکنم این طور باشد !
گفتم :
حرفی را که میزنم از کسی نشنیدهام ، دقیقاً برای خود من اتفاق افتاده است .
ماجرای خودم و اینکه چگونه با من رفتار کردهاند و چه مبلغی پول برای انجام معاینات گرفتهاند را برایشان شرح دادم . وقتی به بیمارستان رسیدیم ، ایشان ابتدا به اورژانس رفتند و از بیماران سؤال کردند . سپس به نمایندگی خدمات درمانی مراجعه کردند و با چند نفر از مسئولان آنجا نیز صحبت کردند . به بخشهای دیگر بیمارستان سرکشی کردند و از چند نفر پرسنل که بستری بودند در باره جزئیات درمان و دریافت هزینه بیمارستان سؤال کردند .
تیمسار ، پس از به دست آوردن اطلاعات کافی ، رئیس بیمارستان و سایر مسئولین را خواستند و گفتند :
از همین الان طرحی را پیش بینی کنید که خانواده و خود پرسنل در این بیمارستان به صورت رایگان معالجه شوند . من هزینه آن را تأمین میکنم . شما از همین فردا به طریقی که گفتم ، عمل کنید ، سپس طرح و نحوه پرداخت پول را به من ارائه کنید تا بررسی کنم !
در ادامه صحبتشان فرمودند :
– نظامی باید با افتخار زندگی کند که نزد خانوادهاش شرمنده نباشد . چون اگر روحیهاش را از دست بدهد برای ما فقط جسدی میماند که هیچ کاربردی ندارد !”
منبع : کتاب آسمان غرنبه