خانه » شهدای ورامین » خاطرات شهدا (برگ 20)

خاطرات شهدا

خاطرات شهید منصور ستاری / طرح بی عیب و نقص …

طرح بی عیب و نقص « سرهنگ حبیب الله اکبری » تعمیرگاه موتور جت نیروی هوایی در زمان فرماندهی تیمسار ستاری ، با ابتکار ایشان انواع موتورهای هواپیما را تعمیر و بازسازی می‌کرد . روزی تیمسار ، با توجه به گستردگی و حجم کار زیاد ، دستور دادند که « گردان موتور جت » به « آمادگاه موتور جت » ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید منصور ستاری / تصادف ناگوار …

تصادف ناگوار « ستوان یکم محمد مصطفوی فر » در سایت پدافندی جنوب تهران انجام وظیفه می‌کردم که شنیدم یکی از پرسنل پدافند در آسایشگاه معلولین کهریزک بستری شده است . این شخص ، درجه داری بود که در اوایل جنگ ، بر اثر تصادف رانندگی در جاده اصفهان ، معلول شده بود و با داشتن همسر و یک دختر ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید منصور ستاری / دکترای هوانوردی …

دکترای هوانوردی « سرهنگ خلبان جلال آرام » پس از تأسیس دانشگاه هوایی توسط تیمسار ستاری ، دانشجویان خلبانی که از این دانشگاه فارغ‌التحصیل می‌شدند ، مدرک لیسانس هوانوردی دریافت می‌کردند . طبق دستور العمل جدید ، دانشجویان پس از پرواز با هواپیمای ملخ داد « بونانزا » و توربو جت « پی . سی – ۷ » وارد مرحله ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید منصور ستاری / فرشته بالدار …

فرشته بالدار « سرهنگ بهروز سرمد » رئیس دبیرخانه نیروی هوایی بودم . به سبب نوع مسئولیتی که داشتم ، هر روز به دفتر تیمسار فرماندهی مراجعه می‌کردم و نامه‌ها و گزارش‌های رسیده را به عرضشان می‌رساندم . یک روز که وارد دفترشان شدم ، دیدم کسی داخل اتاق نیست . خواستم برگردم که سرهنگ شریفی ، ( آجودان فرماندهی ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید منصور ستاری / وام فوری …

وام فوری « سروان حسین کام‌فر » مدتها بود به علت مشکلات مادی ، از قسمت مربوطه‌ام تقاضای وام کرده بودم ، ولی موفق به گرفتن آن نمی‌شدم . یک روز تابستان ، داخل بدنه هواپیمای آموزشی « تی – ۳۳ » ، مشغول کار بودم که تیمسار ستاری ، برای سرکشی به محل آمدند و با دیدن من گفتند ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید منصور ستاری / با شاخه‌های گل آمد !

با شاخه‌های گل آمد ! « تیمسار غلامرضا آقاخانی » روز شانزدهم آذر سال ۱۳۷۳ ، روز ناگواری برای نیروی هوایی بود . در این روز یکی از دیگهای سیستم شوفاژ دانشگاه هوایی منفجر شد و بر اثر آن تعدادی از دانشجویان این دانشگاه کشته و زخمی شدند . ما بلافاصله ، مصدومین را به بیمارستان نیروی هوایی انتقال دادیم ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید منصور ستاری / تیمسار تا پایان کار می‌ماند…

تیمسار تا پایان کار می‌ماند « مهندس سید مرتضی ثنایی » یکی از هواپیماهای شکاری ، در جنگ دچار آسیب دیدگی شدیدی شد و سیم کشی داخل هواپیما به کلی سوخت . تیمسار دستور بازسازی آن را به شعبه تعمیرات سنگین دادند . آن هواپیما ، کیلومترها سیم کشی لازم داشت و چند روزی به طول انجامید و ما مجبور ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید منصور ستاری / این مردم به گردن ما حق دارند …

این مردم به گردن ما حق دارند « ستوان یکم محمد نبی زهری » بهار سال ۱۳۷۳ ، برای انجام مأموریتی به اردوگاه « بیشه کلا » واقع در شمال کشور اعزام شدم . در همان زمان ، تیمسار ستاری برای بازدید از اردوگاه تشریف آورده بودند . موقعیت را مناسب دیدم و تصمیم گرفتم مشکل خصوصی خودم را با ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید منصور ستاری / آیا او مهندس بود ؟

آیا او مهندس بود ؟ « سرهنگ محمود اسدیان » اردوگاه قدیم « بیشه کلا » گنجایش کافی را نداشت . به دستور شهید ستاری قرار شد در قسمت غرب اردوگاه خانه‌های ویلایی جدیدی احداث شود تا پرسنل بیشتری به همراه خانواده‌شان بتوانند از اردوگاه استفاده کنند . اداره مهندسی نیرو ، با احتساب پستی و بلندیهای منطقه و همچنین ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید منصور ستاری / تو هم شدی مثل دیگران !

تو هم شدی مثل دیگران ! « کارمند محمد حسین صادق زاده » اداره‌مهندسی نیروی هوایی ، از یک شرکت آلمانی چند دستگاه عیب یاب کابلهای فشار قوی را درخواست کرده بود . شرکت برای فروش دستگاه‌ها قیمت بالایی را پیشنهاد کرده بود ، لذا تیمسار به هیچ وجه حاضر نشدند مجوز خرید آن را صادر کنند . این موضوع ... ادامه مطلب »