خانه » شهدای ورامین » شهدای ورامین (برگ 19)

شهدای ورامین

خاطرات شهید مصطفی اردستانی/نوشابه آمریکایی ، هرگز…

  خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی نوشابه آمریکایی ، هرگز « کارمند میرزا حسن غلامی » در سفر حج ، حاج مصطفی همسفر خوبی برایمان بود ، هر فرصتی که دست می‌داد به اتفاق او به یادواره‌های تاریخ سراسر عظیم صدر اسلام می‌رفتیم . روزی با چند نفر از دوستان که شهید اردستانی نیز در جمع ما بود ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید مصطفی اردستانی/ احد کوه عبرت

خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی احد کوه عبرت « کارمند میرزا حسن غلامی » حج ، این آیین بزرگ عبادی – سیاسی ، جانبخش عاشقان و وحدت بخش عابدان ، بدون مرزبندی زمان ومکان است . هر ساله مشتاقان و مدعوین الهی پا بر رکاب دل نهاده و بر آستان مقدس ربوبی روی اخلاص می‌نهند . هر دل ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید مصطفی اردستانی/اگر قبول شده باشی ، اعزام می‌شوی…

خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی اگر قبول شده باشی ، اعزام می‌شوی « اکبر اردستانی ، برادر شهید » قرار بود برای دیدن یک دوره دو ماهه نظامی عازم کشور چین شوم . علی رغم اینکه در کلیه مراحل پذیرش و امتحان قبول شده بودم ، ولی در دل کمی ابهام داشتم که نکند ، بی دقتی شود ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید مصطفی اردستانی/ فدایی امام…

خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی    فدایی امام  « شهین اردستانی ، مادر همسر شهید » دامادم حاج مصطفی انسان بسیار مؤمن و شجاع بود . ایشان طی دوران دفاع مقدس مخلصانه می‌جنگید و خود را فدایی امام می‌خواند . او شهادت را موهبتی الهی می‌دانست و عاشق شهادت بود . حاج مصطفی همواره از تیمسار شهید ، ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید مصطفی اردستانی/ نمی‌خواهم گرفتار هوای نفس شوم…

خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی  نمی‌خواهم گرفتار هوای نفس شوم  « سید کمال اردستانی ، برادر همسر شهید » روزی در منزل نشسته بودیم که یکی از بستگان آمد و خبر داد ، حاج مصطفی را دیده که به طرف روستای قاسم آباد ( روستای زادگاهش ) می‌رفته . در آن موقع ما و سایر بستگان در ورامین ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید مصطفی اردستانی/مهمان می‌شوم ، ولی شرط دارد…

خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی    مهمان می‌شوم ، ولی شرط دارد  « حجت الاسلام محمد جعفر روحی » زمانی که در پایگاه بوشهر ، مسئول عقیدتی سیاسی بودم ، روزی شهید اردستانی برای انجام مأموریتی به پایگاه آمد . آن موقع معاون عملیات نیروی هوایی بود . به سبب سابقه آشنایی و الفتی که بین ما وجود ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید مصطفی اردستانی/ بگذار وظیفه‌اش را انجام دهد…

خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی    بگذار وظیفه‌اش را انجام دهد  « اکبر اردستانی ، برادر شهید » برادرم ( شهید اردستانی ) با اینکه مشغله زیادی داشت ، ولی هر چند وقت ، یک‌بار به روستای قاسم‌آباد می‌آمد و در کارهای کشاورزی به ما کمک می‌کرد . غروب یکی از روزهای تابستان با ماشین شخصی ایشان که ... ادامه مطلب »