حاج احمد! حلالمان کن! حاج احمد تو ما را حلال کن! ما می دانیم که تو باید حلال کنی. در تشییع پیکرت حاج حسین الله کرم و هم رزمت پیامت را رساند که همه را حلال کرده ای و از همه راضی بودی، جز این از شما انتظار نمی رفت. به قول حاج حسین، شهدا از همین جا دستشان در ... ادامه مطلب »
حاج احمد! فراموش کن
حاجی جان سلام! آخر به آرزویت رسیدی و راحت شدی. راحت شدی از دنبال دارو گشتن در ناصر خسرو و راحت شدی از کپسول اکسیژن و سنگینی نفس. یادت هست؛ همین چند روز قبل را می گویم که گفتی به زودی شهید می شوم و همه تان از دستم راحت می شوید؟ یادت هست فریاد زدی از بی معرفتی ها ... ادامه مطلب »
«جانباز شیمیایی» و «شهید عشقیایی»
تقدیم به روح مطهر سردار مظلوم و غریب؛ احمد پاریاب در حیرتم از این موج آخرین… قشنگ گرفت احمد پاریاب را. گرفت و برد! فرمانده گردان شهادت لشکر ۲۷ باید هم چنین روزهایی می رفت… – روزهای سر و کله زدن ما، به خاطر بی خودترین جبهه های سیاسی… روزهای «جبهه گیری» در عوض «جبهه بینی»… از مدعیان دروغین عمار ... ادامه مطلب »
ملاقات با فرمانده گردان شهادت در بیمارستان (سردار پاریاب)
حکایت دیدار ما با “حاج احمد پاریاب” بیش از آن که خواندنی باشد ، دیدنی بود. فقط چند جمله ای می نویسم برای قولی که دادم… صدایش آرام است وقتی می گوید “امام می فرماید اگر پیشکسوتان شهادت و جهاد را در روزمرگی شان تنها بگذارید ، جهنم در انتظار شماست» و بعد به آرامی میگوید “به ما ظلم شد” ... ادامه مطلب »
کهنه سرباز حاج همت (سردار پاریاب)
روز دوم عید با یک سری از بچه ها رفته بودیم عیادت یکی از یادگاران هشت سال دفاع مقدس و جبهه های حق علیه باطل سردار ملی که ملت نمی شناسندش . احمد پاریابی که ببینیش جگرت پاره پاره می شود. احمد پاریاب فرمانده گردان شهادت ، نورچشم حاج همت ، خط شکن جنگ ، سینه سرخی که سینه آن ... ادامه مطلب »
خاطرات صوتی از شهید اردستانی
در این بخش قصد داریم خاطراتی که شهید بزرگوار سرلشگر خلبان حاج مصطفی اردستانی برجاگذاشته اند و توسط دوستان ، خانواده و همرزمان و … آنها بیان شده است را برای شما گرامیان قرار دهیم . ———————————– ———————————– خاطره ای از اکبر اردستانی (برادر شهید) عنوان : اگر قبوی شوی اعزام می شوی دانلود کلیپ صوتی با حجم ۷۷۴ کیلوبایت ... ادامه مطلب »
خاطرات شهید مصطفی اردستانی/آن شب عجیب…
خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی آن شب عجیب « ستوان علی رحیمیان » با چهرهای متبسم و نورانی ، صبح خیلی زود وارد ساختمان عملیات شد . وقتی به حضورش رسیدم ، بلافاصله دستور داد تا تمام نامههای اقدام نشده را برایش ببرم . خود نیز سراغ گاو صندوق رفته بود و تمام نامههای مهم را که ... ادامه مطلب »
خاطرات شهید مصطفی اردستانی/آخرین وداع…
خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی آخرین وداع « اعظم اردستانی ، دختر شهید » روزهای چهارشنبه با دوستانش به کلاس درس یکی از شخصیتهای مذهبی میرفتند . در آخرین چهارشنبه برای رفتن به این کلاس – که مباحث اخلاقی در آن طرح میشد – پدرم با ماشین اداره میروند . آنچنان که یکی از دوستانش میگفت : « ... ادامه مطلب »
خاطرات شهید مصطفی اردستانی/اینجا ، چه جای خوبی است…
خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی اینجا ، چه جای خوبی است « سید مرتضی اردستانی ، برادر همسر شهید » حاج مصطفی اردستانی به اماکن متبرکه و زیارتگاهها علاقه خاصی داشت . در هر کجا که بود . چنانچه فرصتی می یافت ، حتماً به زیارت نزدیکترین مکان زیارتی میرفت . شبهای جمعه ، زیارت اهل قبور ، ... ادامه مطلب »
خاطرات شهید مصطفی اردستانی/میخوام بابامو ببینم…
خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی میخوام بابامو ببینم « مجتبی اردستانی ، برادر شهید » وقتی خبر شهادت حاج مصطفی را شنیدیم ، به سوی تهران حرکت کردیم و پس از مراسم تشییع ، پیکر پاک آن شهید را برای خاکسپاری از تهران به پیشوای ورامین ( آستان امامزاده جعفر بن موسی الکاظم (ع) بردیم . ... ادامه مطلب »