خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی دقت در استفاده از بیت المال « ستوان علی رحیمیان » زمانی که تیمسار اردستانی مسئولیت معاونت عملیات نیروی هوایی را عهده دار بود ، من به عنوان مسئول دفتر ایشان انجام وظیفه میکردم . شهید اردستانی بیشتر اوقات یا در اداره بود و یا در مأموریتهای مختلف ، کمتر فرصت میکرد تا ... ادامه مطلب »
خاطرات شهید مصطفی اردستانی/جایزه برای گفتن دوازده امام…
خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی جایزه برای گفتن دوازده امام « اکبر اردستانی ، برادر شهید » روزی برادرم « حاج مصطفی اردستانی » به منزل ما آمد ، پسرم « احسان » که علاقه زیادی به عمویش داشت ، رفت و روی پایش نشست . کمی با او بازی کرد . من مشغول کاری بودم که بر ... ادامه مطلب »
خاطرات شهید مصطفی اردستانی/با تو میگویم…
خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی با تو میگویم « سرتیپ خلبان نصرالله عرفانی » دوستی و آشناییام با شهید بزرگوار سرلشکر مصطفی اردستانی به سالهای ۱۳۵۴ و ۱۳۵۵ بر میگردد . در آن زمان ، محل خدمتی من پایگاه بوشهر بود و ایشان نیز همراه چند تن دیگر از دوستان خلبان برای مدت یک سال و یا کمی ... ادامه مطلب »
زندگی نامه شهید علی قمی کردی
بخشی از زندگی نامه شهید علی قمی کردی به قلم حسین قرایی شهید علی قمی کردی: سال ۱۳۳۹ در شهر مقدس قم به دنیا آمد و ۲۴ سال بعد درکردستان به درجه ی رفیع شهادت نایل آمد . در دوران انقلاب شکوهمند اسلامی ،هنگام پخش اعلامیه و نوار ،مورد اصابت گلوله مزدوران رژیم قرار گرفت و به شدت مجروح ... ادامه مطلب »
خاطرات شهید مصطفی اردستانی/اردستانی ، دارای خصلتهای متضاد بود…
خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی اردستانی ، دارای خصلتهای متضاد بود « دکتر منوچهر فدوی اردستانی » از زمانی که شهید ، سرلشکر خلبان حاج مصطفی اردستانی را می شناختم ، خصلتهای متضادی را درایشان دیده بودم که ممکن است در کمتر کسی وجود داشته باشد . معمولاً انسانهای جسور و شجاع ، چندان رئوف و مهربان نیستند ... ادامه مطلب »
خاطرات شهید مصطفی اردستانی/ اصلاً قند نمیخورم…
خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی اصلاً قند نمیخورم « سرهنگ خلبان علی عالی زاده » شهید اردستانی در لحظهها و برهههای مختلف بر سر مسائلی چنان موضع مناسب اتخاذ میکرد ، که ما را تحت تأثیر قرار میداد . همواره سعی میکرد در تصمیم گیریها ، جنبه خوب و خالصانه را برگزیند . روزی در گردان پروازی نشسته ... ادامه مطلب »
خاطرات شهید مصطفی اردستانی/ تصمیم بر اساس تحقیق…
خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی تصمیم بر اساس تحقیق « سرهنگ مسعود گودرزی » در پایگاه امیدیه خدمت میکردم . چند ساعتی از شروع خدمت گذشته بود . برای انجام دادن کاری از محل اداری خارج شدم . در حال بازگشت به محل کارم بودم و پیاده به در ورودی ستاد نزدیک میشدم . نزدیکیهای در ستاد ، ... ادامه مطلب »
خاطرات شهید مصطفی اردستانی/ هدیه را نپذیرفت…
خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی هدیه را نپذیرفت « سرهنگ خلبان عرب سرهنگی » وابسته نظامی در یکی از کشورها بودم . پس از اتمام مأموریتم ، هنگام بازگشت به ایران ، در صدد برآمدم ، هدیهای برای تیمسار شهید ، حاج مصطفی اردستانی که سابقه دوستی با هم داشتیم ، بیاورم . هر چه فکر کردم چه ... ادامه مطلب »
خاطرات شهید مصطفی اردستانی/ کارگر ناشناس…
خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی کارگر ناشناس « ستوان علی اصغر شرفی » پایگاه هوایی دزفول در ابتدای جنگ تحمیلی ، محور اصلی حملات هوایی به خاک دشمن و مناطق جنگی محسوب میشد . از این رو خلبانان زیادی از سایر یکانها برای انجام پروازها به این پایگاه مأمور میشدند . سال اول جنگ بود که شهید ... ادامه مطلب »
خاطرات شهید مصطفی اردستانی/ عا میخواندم شاید دلش نرم شود…
خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی دعا میخواندم شاید دلش نرم شود « حاج محمد شیبانی » مدت کوتاهی از شروع جنگ تحمیلی میگذشت . شهید اردستانی که آن موقع درجه سرگردی داشت ، به همراه یکی از همرزمانش میبایستی جهت انجام دادن مأموریتی جنگی خود را به پایگاه وحدتی دزفول میرساندند. من در آن زمان مأمور به دادستانی ... ادامه مطلب »