خانه » مفاخر و افتخارات ورامین » مفاخر » جانبازان و ایثارگران (برگ 2)

جانبازان و ایثارگران

کهنه سرباز حاج همت (سردار پاریاب)

روز دوم عید با یک سری از بچه ها رفته بودیم عیادت یکی از یادگاران هشت سال دفاع مقدس و جبهه های حق علیه باطل سردار ملی که ملت نمی شناسندش . احمد پاریابی که ببینیش جگرت پاره پاره می شود. احمد پاریاب فرمانده گردان شهادت ، نورچشم حاج همت ، خط شکن جنگ ، سینه سرخی که سینه آن ... ادامه مطلب »

تصاویر / سردار احمد پاریاب

تصاویر سردار احمد پاریاب ، فرمانده گردان شهادت لشگر ۲۷ حضرت محمد رسول الله(ص) در دوران دفاع مقدس و ساکن قرچک ( هم اکنون ) سرداری که حمید داودآبادی  ( رزمنده، جانباز، عکاس، خبرنگار، محقق و نویسنده دفاع مقدس ) درباره وی می نویسد : “احمد پاریاب” فرماندۀ شیر و دلیر گردان شهادت، که فقط اگر لحظه ای سُرفه سراغش ... ادامه مطلب »

خاطرات حسن خلیلی / رمضان در اسارت

حسین خلیلی، آزاده و جانباز ورامینی که سابقه ۱۱۵ ماه‌ اسارت ‌دارد و جانباز ۵۰ درصد است، اظهار داشت: سال ۱۳۳۰ در شهرستان ورامین به دنیا آمدم و همزمان با آغاز جنگ تحمیلی در سال ۵۹ به همراه عده‌ای از معلمان و دانش‌آموزان ورامین با اعتقاد به اینکه اگر در شرایط فعلی به استقبال دشمن نرویم، دشمن به استقبال خانواده‌هایمان می‌آید، از طریق ... ادامه مطلب »

رفتم بسیج مرکزی ورامین/ شلمچه یعنی مرگ!

خاطرات محمد جعفری منش (۴) آنچه پیش روی شماست قسمتی از خاطرات جانباز جعفری منش است که در ادامه تعریف می کند: * بعد از اینکه حالم خوب شد. مجدد رفتم بسیج مرکزی ورامین. من که رفتم بقیه‌ هم روحیه گرفتند و کار دو برابر شد. دیگر کارهای تهران را هم به ما دادند. که پیگیری کنیم. مثلا سپاه محمد ... ادامه مطلب »

روایتی از یک جانباز ۶۵ درصد!

خاطرات محمد جعفری منش (۳) وقتی خاطرات آقا محمد را بخوانی و یا او را از نزدیک دیده باشی و بدانی مردی با این همه درد و مشکلات جسمانی ۶۵ درصد(!) جانبازی دارد سریع این سؤال به ذهنمان آمد که چرا درصد این جانبازی اینقدر کم است. به راستی بنیاد جانبازان چه پاسخی می تواند داشته باشد؟ با دوستی مطلع ... ادامه مطلب »

دهانتان را ببندید تا گوش‌هایمان کر نشود

خاطرات محمد جعفری منش(۲) محمد جعفری منش جانبازی است که همه اجزای بدنش در جهاد فی سبیل الله خالصانه به میدان آورد و مردانه در کنار دیگر برادرانش جنگید. ایشان را اکنون مردی با کلکسیونی از دردها می شناسند اما روحیه اش به قدری بالا است که حتی بی مهری های بنیاد شهید نیز نتوانسته او را از پای درآورد. آنچه خواهید خواند ... ادامه مطلب »

شهیدی از منطقه کارخانه قند که گفت: من دیگه آدم قبلی نیستم…من به خدای خودم قول دادم. باید برم.

خاطرات محمد جعفری منش (۱) آنچه پیش روی شماست خاطرات محمد جعفری منش از جانبازان هشت سال جنگ تحمیلی است. جانبازی که به سختی می توان قسمتی از بدنش را پیدا کرد که مشکلی نداشته باشد. اما روحیه اش چنان است که گویی از هر سالمی سالم تر است.  *گزینش سپاه خیلی سخت بود. سپاه ورامین در یک ساختمان کوچک ... ادامه مطلب »

مردی با کلکسیون دردها !

خاطرات محمد جعفری منش (۰) محمد دیابتی است. فشار خون دارد. هر دو کلیه اش را از دست داده. چشم چپش تخلیه شده. سینوس های صورتش تخلیه شده. کام دهان ندارد. مچ دست و راست چپش ترکش خورده. هر دو کتف و ساعدهایش ترکش خورده. قسمتی از جمجمه اش را قبلا ترکش برده. می گفت: «انگشت کوچک پای چپم را ... ادامه مطلب »

جانبازان سرافراز روستای آب باریک

اسامی جانبازان سرافراز هشت سال دفاع مقدس روستای آب باریک نام: اسماعیل                            نام: اصغر                                 نام: غلامرضا نام خانوادگی: اردستانی         نام خانوادگی: اردستانی                نام خانوادگی: ابراهیمی نام پدر: رمضان                          نام پدر: رمضان                         نام پدر: دخیل عضویت: سپاهی                        عضویت: سپاهی                        عضویت: بسیجی ————————- نام: مجید                                   نام: هاشم                           نام: قاسمعلی نام خانوادگی: اردستانی                   نام خانوادگی: اردستانی               نام خانوادگی: باقری نام پدر: علی                               نام ... ادامه مطلب »

کتاب « مردی که در ارتفاع ماند »

(خاطرات شگفت شهید زنده محمد جعفری منش) جانباز ورامینی تابـوت من را هم می آورند پاییـن و درش را باز می کنند وشهیـد باریـکانی در حال فاتحه خواندن بوده که نمی دانم، دم و بازدم دهـانم بـوده، پـلک چـشمم بوده یا حرکـت دستم، که ایشان متوجه می شود و… مردی که در ارتفاع ماند، آینه ای است از ارتفاعات شگفت ... ادامه مطلب »