خاطرات سردار شهید منصور ستّاری
آرم کلاه
« سرهنگ نصرالله پناهی »
در پایگاه هوایی همدان ، زمانی که ستاری ستوان دوم بودند ، با ایشان هم خدمت بودم . یک روز که صبحگاه عمومی بود ، پس از اجرای مراسم ، فرمانده پایگاه اعلام کرد ، میخواهد از وضع ظاهری پرسنل بازدید کند .
من و ستاری کنار هم در صف ایستاده بودیم . آهسته به او گفتم :
نیمه « بالک » آرم کلاهم کنده شده است . خدا کند ایراد نگیرد .
ایشان نیم نگاهی به کلاهم انداخت و گفت :
-شبیه تیمسارها شدهای ؟
فرماندهی پایگاه آدم بسیار سختگیری بود . پرسنل را یک به یک بازدید کرد تا اینکه به من رسید . نگاهی به کلاهم انداخت و گفت :
مثل اینکه این ستوان یک نیمچه تیمسار شده است !
سپس رو کرد به افسری که کنارش ایستاده بود و گفت :
اسم این را یادداشت کنید ! ظرف ۲۴ ساعت آرم کلاهش را باید عوض کند ، در غیر اینصورت یک هفته بازداشت میشود .
بازدید که تمام شد ، ستاری به من گفت :
چکار میخواهی بکنی ؟
گفتم :
نمیدانم ، در پایگاه که آرم وجود ندارد ، باید به تهران بروم .
ایشان گفت :
بعد از ظهر بیا منزل ما ، خودم برایت درست میکنم .
عصر همان روز ناامیدانه به منزلشان رفتم . او نیمه بالک آرم را کند و سپس مقداری رنگ سفید را با رنگ دیگری مخلوط کرد و بالکهای آرم را طوری رنگ آمیزی کرد که هیچ کس متوجه غیر واقعی بودن آن نمیشد . من هنوز آن آرم را از ایشان به یادگار نگه داشتهام .”
____________________
منبع : کتاب آسمان غرنبه