خاطرات شهید محمد منصوری از زبان مادرش گاهی اوقات در سن ۶-۵ سالگی در حال بازی سکوت میکرد و به یک نقطه خیره میشد از او میپرسیدیم چه اتفاقی افتاده چرا بازی نمیکنی؟ میگفت مادر آقایی به داخل خانه ما میآید و شروع میکرد به توصیف لباس و ظاهر آن آقا و با زبان کودکانه خود عبا و عمامه ... ادامه مطلب »
زندگی نامه شهید محمد منصوری
طلوع آفتاب عمرش در یکی از روزهای گرم تابستان سال ۱۳۴۸ در خانهای کوچک در محله خانههای سازمانی اداره اصلاح بذر شهرستان ورامین هم زمان با خجسته میلاد حضرت رضاعلیه السلام بود و با تولد او سالهای چشم انتظاری پدر و مادر برای داشتن فرزندی پسر به پایان رسید. او از همان دوران نوجوانی فردی متدین و مقید به ... ادامه مطلب »
زندگی نامه شهید احمد محسنی
بسم رب الشهداء و الصدیقین شهید احمد محسنی در هشتم تیر ماه هزارو سیصد و چهل و هشت در خانواده ای مذهبی چشم به این جهان گشود و پس از گذراندن دوران طفولیت خود تحصیلات ابتدایی را در مدرسه ولی عصر کارخانه قند ورامین پشت سر گذاشت و وارد مراحل راهنمایی تحصیلی شد که در دوره با اوج گیری نهضت ... ادامه مطلب »
خاطرات شهید احمد محسنی
یک روز یکی از بجه های برادرش که پول کمی هم داشت می خواست که چرخ وفلک سوار شود که او نیز متوجه شد و چون دوستان زیادی برادرزاده اش داشت او نیز تمام بچه ها و دوستان برادر زاده اش را به طور رایگان و با حساب خودش سوار چرخ و فلک کرد و بچه ها هم از این ... ادامه مطلب »
نامه های شهید احمد محسنی
نامه های شهید احمد محسنی برای خانواده اش ——————————- بسم الله الرحمن الرحیم خدمت پدر و مادر و خواهران و برادرانم سلام عرض می کنم امیدوارم که حالتان خوب باشد و اگر از احوالات اینجانب احمد محسنی خواسته باشید بحمدالله سلامتی برقرار است و هیچ گونه جای نگرانی وجود ندارد جز دوری شما که در آینده بر طرف می ... ادامه مطلب »
وصیت نامه شهید محمدرضا کریمی
وصیت نامه شهید محمدرضا کریمی بسم الله الرحمن الرحیم مَن یَخْرُجْ مِن بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَی اللّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلی اللّهِ هر کس از خانه اش خارج شد برای رضای خدا و رسولش پس اگر مرگ او را دریابد شهید است و اجر او با پروردگار است. (قرآن کریم) این وصیت نامه ها انسان را می ... ادامه مطلب »
وصیت نامه شهید علیرضا کریمی
وصیت نامه شهید مفقود علیرضا کریمی بسمه تعالی اسلام با خون رشد کرده است.(امام خمینی) اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان علی ولی الله مَن طَلَبَنی وَجَدَنی وَ مَن وَجَدَنی عَرَفَنی وَ مَن عَرَفَنی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی عَشَقتُهُ وَ مَن عَشَقتُهُ قَتَلتُهُ وَ مَن قَتَلتُهُ فَعَلی دِیَتُه وَ مَن عَلی ... ادامه مطلب »
خاطرات/ شهید حسین ترینگر
خاطرات شهداء آخرین قطره شهید حسین ترینگر راوی: رضا نوروزی (شوهر خواهر شهید) وقتی داوطلبانه عازم جبهه شد، گفت: «من تا آخرین قطرهی خونم رو می دم تا بعثی ها رو از خاک کشورم بیرون کنم و برای پاداش این کارم به کربلا میرم و از نزدیک قبر سیدالشهداء (ع) رو زیارت میکنم.» ماهها در جبهه بود. در جبههی بستان، ... ادامه مطلب »
وصیت نامه شهید حسین ترینگر
ما خون ها داده ایم مثل علی ابن ابی طالب و علی ابن الحسین و سری برنیزه رفته داده ایم مثل سید الشهدا و اصحاب و اعوان او ؛ اسلام در تمام اعصار با خون و شمشیر و اسلحه به پیش رفت و نمایش پیدا کرد. اما پیامی برای امت حزب الله و غیور ورامین و منطقه کارخانه قند و ... ادامه مطلب »
از کوچه پس کوچههای آب باریک تا شلمچه و کربلای ۵
همیشه خودکار، ضبط، دوربین و دفترچهام همراهمه. باز هم از سر دلواپسی نگاهی کردم که ضبط و دوربینه شارژ داشته باشه، خودکاره هم خوب بنویسه و جوهرش به اندازهای مونده باشه و دفترچه هم لااقل کاغذ سفیدی داشته باشه. زنگ به آقا محسن زدم و گفتم: اخوی کجایی، بیا دیگه بابا، قدیما خوش قولتر بودی، از اون ور گوشی گفت: ... ادامه مطلب »