خانه » شهدای ورامین (برگ 2)

شهدای ورامین

پنج نشان جانبازی در کارنامه یک سردار شهید

مصطفی زواره‌ای در روستای حصار بالای شهرستان ورامین به دنیا آمد، به دلیل ارادت مادر به حضرت زهرا(س) او را در منزل محسن صدا می‌زدند. برای تحصیل مصطفی، خانواده راهی ورامین شدند. مصطفی که علاقه زیادی به پدر داشت در اوقات فراغت برای کمک به مغازه می‌رفت. مغازه پدر در نزدیکی حسینیه ورامین بود. آن روز‌ها هم حسینیه و هم ... ادامه مطلب »

وصیت نامه شهید محمد رجبی

بسمه تعالی  السلام علیک یااباعبدالله السلام علیک یا فاطمه الزهرا با سلام به حضرت مهدی یگانه پرچم دارعدالت گستر و نائب برحقش حضرت امام  خمینی روحی و ارواحنا لفداه وسلام بر شهدای در خون خفته که با خون خود کربلای حسین را زنده کردند و بیاد اسرا در بند صدام که دیواره های زندان عراق ازمظلومیت آنها شهادت می دهند ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید محمد رجبی / تفسیر حمد …

تفسیر حمد شهید محمد رجبی ستوان یکم نیروی هوایی بود اما به خواست خودش به عنوان رزمنده ویک نیروی عملیاتی بسیجی در خطوط اصلی نبرد، خدمت می کرد. هر جا قدم می گذاشت، مکن و مقدمات نماز جماعت را آماده می کرد. مداح نبود اما دعای کمیل و زیارت عاشورای منقلب کننده ای می خواند. زیارت عاشورا را همیشه می ... ادامه مطلب »

کرامتی از شهید مدافع حرم مدفون در امامزاده خیرآباد

کرامتی از شهید مدافع حرم یاسین غلامی یاران چه غریبانه … تلفنم زنگ خورد پدرم بود. به ندرت از تلفن استفاده می‌کرد و زنگ می‌زد. گوشی رو سریع برداشتم وجواب دادم، گفت: سریع بیا خونه باید بریم جایی. دیگر مطمئن شدم  حتما خبری شده است. چند روزی می‌شد که حال مادرم خوش نبود. ترسیدم بپرسم چی شده و کجا باید ... ادامه مطلب »

وصیت نامه شهید محمد احمدی/ خدایا مادرم را با فاطمه زهرا همنشین و ندیم ساز

وصیت نامه شهید سید محمد احمدی بسمه تعالی الاسلام یعلو و لایعلی علیه – اسلام پر خروش به پیش می تازد بنام الله پاسدار خون شهیدان و با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی و با درود به تمامی شهدای انقلاب اسلامی ایران و با درود و سلام به تمامی روحانیت مبارز سخنم را آغاز میکنم؛ خدمت ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید سیدهادی احمدی / رزمنده ی دو شیفت …

رزمنده ی دو شیفت شهید سیدهادی احمدی پدر شهید می گفت: «حرفهای ناب پیش خودشان ماند». می ترسم چیزی بگویم، کم و زیاد باشد و آنها راضی نباشند. یک بار از صدا و سیما برای فیلم برداری آمده بودند، سراسیمه به پشت خاکریزی پرید و خودش را مخفی کرد تا از او فیلم نگیرند. وقتی به او گفتم چرا این ... ادامه مطلب »

خاطرات/شهید سیّد محمّد احمدی

 خاطرات شهداء از پشت شیشه‌ی قطار شهید سیّد محمّد احمدی  راوی: ابراهیم شیرکوند وقتی سیّد علی احمدی – پسرعموی محمّد – به شهادت رسید، اوایل جنگ بود و هنوز معراج شهدا تشکیل نشده بود و ما خودمان شهدا را به شهرستان می‌فرستادیم. من به سیّد محمّد گفتم: « شما جنازه رو می‌بری ورامین و تحویل خانواده‌ات می‌دی.» او ناراحت شد ... ادامه مطلب »

دست نوشته‌ شهید جعفری‎منش: «رزمنده» قدر چشم بر هم زدنی فکر برگشتن نیست

شهید «محمد جعفری‌منش» سال ۶۲ در عملیات والفجر۴ و در ارتفاعات ۱۹۰۴ بر اثر برخورد ترکش به سرش مجروح شد. روزگار جانبازی او از ۲۲سالگی آغاز شد. موج انفجار و فشار ترکش به مغزش او را آزار می‌داد. وقت و بی‌وقت تشنج می‌کرد و این تشنج برایش بسیار حادثه آفرین بود. کم‌کم عوارض مجروحیت هم به سراغش آمدند. سمت چپ ... ادامه مطلب »