خانه » شهدای ورامین (برگ 11)

شهدای ورامین

زندگی نامه شهدای روحانی و طلبه ورامین

طلبه شهید مرتضی اکبری شهید مرتضی اکبری درسال ۱۳۴۵ در خانواده ای متوسط و زحمتکش در ورامین به دنیا آمد، پدر شهید به دلیل علاقه به روحانیت، مرتضی را پس از اتمام تحصیل در مدرسه، به حوزه علمیه امام صادق(ع) فرستاد. شهید اکبری تحت نظر آیت الله محمودی بسیار زود مدارج علمی را طی کرد و به دلیل صدای خوبی ... ادامه مطلب »

شهید خلبان سرلشکر سخایی ، شهید جاویدالاثر دشت ورامین

شهید امیر سرلشکر یزدان سخایی در سال ۱۳۳۵ در یک خانواده کشاورز در روستای جلیل آباد در منطقه شمال شرقی شهرستان ورامین دیده به جهان گشود . شهید سخایی پس از اخذ مدرک دیپلم در سال ۱۳۵۴ به دلیل علاقه وافری که به پرواز داشت ، خود آماده شد تا در آزمون نیروی هوایی شرکت کند . سرهنگ علی سخایی ... ادامه مطلب »

شهید فتوحی شعار از تولد در ورامین تا شهادت برفراز خلیج فارس

شهید امیر سرلشگرعلیرضا فتوحی شعار در سال ۱۳۳۶ در روستای خاوه از توابع شهرستان ورامین در خانواده ای کشاورز به دنیا آمد . وی تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در همان روستا گذراند و برای ادامه تحصیلات دوره متوسطه به شهر ورامین آمد و در طول دوران تحصیل به دلیل مشکلات مالی خانواده به کمک مادرش قالی بافی می نمود ... ادامه مطلب »

وصیت نامه شهید ناصر شهرابی

بسمه تعالی یا ولی المومنین یا غایه آمال العارفین یا غیاث المستغیثین یا حبیب قلوب الصادقین و یا الله العالمین ای صاحب اختیار مومنان و ای نهایت آرزوی عارفان وای فریادرس فریاد خواهان وای محبوب دلهای راستگویان و ای خدای جهانیان گواه باش که از تمام مظاهر مادی و از جانم و از مالم واز شوخیهای زود گذر دنیا بریده ... ادامه مطلب »

خاطرات اولین شهید آزاده شهرستان ورامین از زبان برادرش

شهید بهروز ترکاشوند اولین شهید آزاده شهرستان ورامین است که پس از گذشت ۲۳ سال از شهادتش هنوز یاد او در ذهن اهالی ورامین و همرزمان شهیدش است.  ۲۶ مرداد ماه سال ۶۹ روزی بود که اولین گروه آزادگان سرافراز به آغوش میهن اسلامی بازگشتند تا بمانند و بگویند، نگفته ها و ندیده هایی را که جایش در صفحات خاطرات ... ادامه مطلب »

خاطره / شهید محمد قبادی

مادر شهید: محمد در یکی از اعزامهایش به جبهه، همراه با دیگر همرزمانش در میدان امام خمینی ورامین جمع شده بودند. فرمانده بعد از مقداری صحبت به آنها گفت همه به خانه‌هایتان برگردید و از دوستان و آشنایانتان خداحافظی کنید و در ساعت مقرر برگردید. بعد از اینکه محمد به خانه آمد به او گفتم: مادر چرا ورامین هم مثل ... ادامه مطلب »

گفتگو با مادر شهیدان نافعی // شهیدی که با اسب سفید دور اتاقش می چرخید

پس از چند روز پیگیری بالاخره قرار شد غروب روز آخر ماه مبارک رمضان مهمان خانه‌ی شهیدان نافعی باشیم، به این نیت که عیدی خود را از شهدا دریافت خواهیم کرد به راه افتادیم.    وارد خانه که شدیم، مادر ما را به اتاقی راهنمایی کرد، اتاقی که پر بود از عکسهای محمدرضا و علیرضا، مادر می‌گفت با وجود تمام ... ادامه مطلب »

شرط اعزام مادر شهیدان شیرکوند به جبهه

قلمم را زمین نمیگذارم، من در جبهه هم درسم را می‌خوانم. در کوچه پس کوچه های منطقه قشلاق عمروآباد ورامین و در بین مردمی خاکی دو کودک آسمانی دیده به جهان گشودند، دو کودکی که در آغوش پر محبت مادری مومن و پدری پر تلاش و خدایی رشد کردند و بالیدند تا چراغ روشن شهرمان شوند، تا دست ایادی کفر و ظلم ... ادامه مطلب »