خانه » شهدای ورامین » خاطرات شهدا (برگ 7)

خاطرات شهدا

خاطره / شهید مرتضی کچویی

بچه ها مرتضی را به اسم مجتبی کچویی می‌شناختند او فردی بسیار آرام و با تقوا بود و حضوری فعال در پایگاه داشت برای خانواده‌اش اهمیتی خاص قائل بود و در کارها به پدرش فوق العاده کمک می‌کرد. آن شبهایی که ما در پایگاه می‌خوابیدیم شهید بعد ازنماز صبح خواب نداشت و مضطرب بود مرتب از پنجره بیرون را نگاه ... ادامه مطلب »

خاطره / شهید مجید معاف

از زبان خواهر شهید چه سخت است نوشتن از آنانی که اهل این زمین نبودند و فقط مدتی کوتاه با انسانهایی دلبسته به این جهان مادی زندگی کردند و هیچ دلبستگی به این زمین خاکی نداشتند و خیلی زود با دلی مملو از عشق به سوی معشوق رفتند و اینک ما مانده ایم با خاطراتی کوتاه ولی بسیار شیرین و ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید حسن ضرغام

یکی از مسئولین اسبق شهرداری ورامین می گوید: روزی شهید ضرغام به دیدار من در شهرداری آمد و پس از دیدار همدیگر با خداحافظی از من جدا شد . دقایقی نگذشته بود که برگشت و یک عدد سوزن ته گرد را در جای خود قرار داد. وقتی از او سوال کردم که این چه کاری است؟ گفت : این سوزن ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید عبدالله سهرابی درخشان

خاطرات شهید عبدالله سهرابی درخشان از زبان پدر شهید شکارچی تانکها شهید عبدالله به حق عبدخدای تعالی و از اهالی پایبند جبهه ها بود و جراحت های پی در پی در عملیات های گوناگون نتوانست او را از سرزمین موعودش جدا کند اگر چه دوبار تخت بیمارستان هفته ها اقامتش را به خود خواند ولی او که دل در گرو ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید مرتضی رحیمی

الف)شهید مرتضی رحیمی در مسجد با صدایی بسیار زیبا اذان می گفت و مقید به شرکت در نمازجماعت بود. وی حتی نماز صبح را در مسجد رضویه به جماعت می خواند و برادر خود را به این کار توصیه می کرد. شهید نسبت به اجرای احکام الهی در محیط زندگی خود حساسیت خاصی داشت، بطوری که از طریق خاله اش ... ادامه مطلب »

خاطره / شهید عباس دولّو

خاطره ای از شهید عباس دولّو از زبان خواهر شهید عباس دولو کوچکترین فرزند خانواده بود. او در سنین کودکی دچار مریضی از ناحیه سر شده بود. مادر برای درمان این درد در ضمن مراجعه به دکتر و مداوای او فرزند را نذر آقا امام رضا علیه السلام کرد و فرمود: مولا جان  اگر فرزند من شفا بگیرد او را ... ادامه مطلب »

خاطره / شهید اسحاق گلزائی

این شهید بزرگوار در تمام لحظات زندگی همیشه به خواندن نماز اول وقت اهمیت بسیار زیادی می داد و بیشتر نمازهای یومیه اش را در مساجد به جماعت می خواند و دیگر ان را نیز سفارش می کرد که، نمازهایشان را به جماعت بخوانند .  احترام به والدین را یک عبادت می دانست. هر وقت که نامه ای  از جبهه  ... ادامه مطلب »

خاطره / شهید حسین عبدالعظیمی

شهید عبدالحسین فردی مظلوم و کم حرف بود و همه افراد فامیل و دوستان و همکلاسیها او را دوست داشتند. او همیشه به فکر این بود که به کسی کمک کند و مشکلات دیگران را حل کند در واقع همیشه غمخوار مردم بود . به بزرگان فامیل احترام می گذاشت، به عزاداری امام حسین (ع) خیلی علاقه داشت و به ... ادامه مطلب »

خاطره / شهید محمد حبیبی

خاطرات شهید محمد حبیبی از زبان فرزند شهید آنطورکه مادر ، همسر و اطرافیان گفته اند شهید بسیار ساده زیست ، مهربان و دارای سایر اخلاق حسنه بوده است او فردی متدین ، وفادار به اسلام و انقلاب، یار و دلسوز برای مستمندان و بسیار خانواده دوست بوده و کمتر فردی پیدا می شود  که با ایشان برخورد داشته و ... ادامه مطلب »

خاطره / شهید علی جعفری

از ویژگیهای اخلاقی و معنوی شهید می‌توان به صداقت ، درستکاری ، امانتداری و راز داری ، منظم بودن ، محبت به خانواده خصوصاً مادر ، ساکت و کم حرف بودن ، شجاع و نترس بودن ، خواندن نماز با توجه و اول وقت ، شرکت مستمر در برنامه های مذهبی و معنوی ، دوست داشتن ورزش کشتی و فوتبال ... ادامه مطلب »