خانه » شهدای ورامین » خاطرات شهدا » خاطرات شهید حسن ضرغام

خاطرات شهید حسن ضرغام

http://dlnew.ir/varamincity.com/tasavir/shohada/tasavir-shohadaye-varamin/shahid-gholamhasan-zagham-(1).jpg

یکی از مسئولین اسبق شهرداری ورامین می گوید: روزی شهید ضرغام به دیدار من در شهرداری آمد و پس از دیدار همدیگر با خداحافظی از من جدا شد . دقایقی نگذشته بود که برگشت و یک عدد سوزن ته گرد را در جای خود قرار داد. وقتی از او سوال کردم که این چه کاری است؟ گفت : این سوزن از اموال شهرداری می باشد که در دست من قرار دارد و می بایست آن را برمی گرداندم. به او گفتم آخر این یک سوزن که چیزی نیست، او در جواب گفت: فمن یعمل مثقال ذره خیراً یره و من یعمل مثقال ذره شراً یره .

روحانی شهید ضرغام از جمله انسانهای متقی و با اخلاص بود که در طول حضور خود در جبهه و مبارزه با دشمنان زبون از تبلیغ و تبیین ارزشهای اسلامی به دیگر رزمندگان اسلام دریغ نمی کرد.

یکی از همرزمان شهید می گویند : در بسیاری از شبها در نیمه های شب رزمندگان را جمع می کردیم و شهید ضرغام برای آنان سخنرانی می کرد و با ناله و گریه همگانی فضای معنوی ایجاد می کرد و روحیه رزمندگان چندین برابر می شد.

  یکی دیگر از دوستان شهید درباره او می گوید: یکی از دوستان ما عازم سفر پربرکت حج بودند که شهید ضرغام از ایشان التماس دعا خواستند. هنگامی که دوست ما از سفر حج برگشتند، سراغ شهید ضرغام را گرفتند و گفتند قبل از سفر ایشان از من التماس دعا خواستند، اما من در تمام مراحل مناسک حج در عالم رویا او را جلوتر از خودم می دیدم که اعمال حج را به جای می آورد .

منبع : لاله های سجاد

۳ نظر

  1. دایی جونم سلام..منم خواهرزادت دلم برات یه ذره شده دایی جونم این روزا خیلی حالم بده سخت دلم گرفته دایی کمکم کن امشب بازدلم گرفته بود که نمیدونم چرا یه حسی بهم گف دایی کمکت میکنه دایی من خادمیه شلمچم رو ازشما ودوستتون دایی محمدرضا دارم از اونموقع تا حالا به ایشون هم میگم دایی اگه لیاقت خواهرزاده بودنشونو داشته باشم راستی دایی بهشت چه خبر؟!!با دوستاتی دایی جونم خوش بحالتون خوش بحالتون که نیستین تو این دنیای گناه آلود که من وامثال من این دنیا روتیره کردیم..دوست دارم دایی جونم..برام دعا کن.

  2. سلام دایی جونم امروز که سالروز شهادت بود سر مزارت بودم خیلی گریه کردم کاشکی یه روز میتونستم ببینمت آخه من اصلا شمارو ندیدم به قول غریبه آشنا خوب شد که تو این دنیا نیستن و این همه گناه و فسادو نمیبینین، ماها تو اون دنیا دربرابر شما شهدا مسئولیم، انشاالله که مارو اگه لایق باشیم اون دنیا شفاعتمون رو بکنید… خیلی دوست دارم دایی جووووونم…

  3. به نام خدا
    ازتون ممنونم که خاطرات شهدا،زندگی نامه هاشون و راه رسمشون رو ترویج میدین,برای نسلی که نبوده و ندیده,انشاالله بتونیم جواب خون شهدارو بدیم و ب خونشون با گناهامون خیانت نکنیم.
    یازینب,س

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.