خانه » بایگانی برچسب ها : شهید علیرضا حسن

بایگانی برچسب ها : شهید علیرضا حسن

زندگی نامه شهید حسن جعفری

شهید حسن جعفری در خرداد ماه۱۳۴۵ در ورامین در روستای قشلاق چشم به جهان گشود . دوران طفولیت و کودکی را در خانواده ای متدین و مذهبی گذراند . در مدرسه شاگردی ممتاز و نمونه بود . تعطیلات را با کلاسهای قرآن و جلسات مذهبی و مطالعات کتابهای اسلامی و کارکردن سپری میشد . در سال ۵۷ که انقلاب آن ... ادامه مطلب »

وصیت نامه شهید حسن جعفری

بسم الله الرحمن الرحیم خداوندا به محمدت به خمینی ات سوگند که گرانبها تر از خونم متاعی ندارم که بدهم و اینک این خون من و این جان بی مقدار و بی ارش را تقدیم به تومی کنم . وقتی به جبهه می روم و پای در چکمه می کنم بخاطر کینه و دشمنی نمی روم بلکه احیای دینم و ... ادامه مطلب »

زندگی نامه شهید علیرضا حسن

 شهید علیرضا حسن در فروردین سال ۴۵ در خانوادهای متوسط و مذهبی در ورامین دیده به جهان گشود . مخارج خانواده اش از راه  کارگری پدر تامین  می شد شهید بزرگوار علیرضا حسن تحصیلات خود را تا سال دوم راهنمایی ادامه داد وی در قبل از انقلاب در تظاهرات و راهپیمایی های علیه رژیم منحوس پهلوی شرکت می کرد و ... ادامه مطلب »

وصیت نامه شهید علیرضا حسن

بسم رب الشهداء به راستی که خداوند جانها و مالهای مومنین را ازآنها خریده است بااینکه به ایشان بهشت را عطا کند زیرا این افراد در راه خدا کارزار می کنند  پس می کشتند وکشته می شوند.  به خانواده عزیزم سلام عرض می کنم و امیدوارم سلام آخرمان را بپذیرند اینک که در بین شما نیستم می دانم که چه ... ادامه مطلب »

شهیدی از منطقه کارخانه قند که گفت: من دیگه آدم قبلی نیستم…من به خدای خودم قول دادم. باید برم.

خاطرات محمد جعفری منش (۱) آنچه پیش روی شماست خاطرات محمد جعفری منش از جانبازان هشت سال جنگ تحمیلی است. جانبازی که به سختی می توان قسمتی از بدنش را پیدا کرد که مشکلی نداشته باشد. اما روحیه اش چنان است که گویی از هر سالمی سالم تر است.  *گزینش سپاه خیلی سخت بود. سپاه ورامین در یک ساختمان کوچک ... ادامه مطلب »

خاطرات/شهید علیرضا حسن

خاطرات شهداء قسم به صف شدگان شهید علیرضا حسن راوی: محمد جعفری منش چند ماه در بسیج فعّالیّت کرده بود. هنوز پانزده سالش کامل نشده بود که خواست به جبهه برود. گفتم: – «برو برگه‌ی رضایت نامه بیار.» یک بار رفت و موفّق نشد. برای بار دوّم که به من مراجعه کرد، امضای پدر و مادرش را آورده بود. – ... ادامه مطلب »