خانه » بایگانی برچسب ها : شهدای ورامین (برگ 10)

بایگانی برچسب ها : شهدای ورامین

خاطرات شهید محمدمیرزا فرجی / عاشق ولایت …

عاشق ولایت شهید محمدمیرزا فرجی در زمان طاغوت، جوانی پرشور و جویای حقیقت بود. حکومت آن جامعه را نمی پسندید. دنبال کتاب های می گشت برای رسیدن به گمشده ای که او در جستجویش بود راهنمایی اش کنند. با زمزمه های انقلاب دریافت آنچه را که به دنبالش است، همان حکومت اسلامی است و راه امام همان راهی است که ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید محمدعلی فرجی / در راه علی (ع) …

در راه علی (ع) شهید محمدعلی فرجی ایمان و اخلاق او زبانزد همه بود. فعالیت های مذهبی و انقلابی خود را در زمان طاغوت با شور خاصی ادامه می داد. در سن جوانی مغازه ای باز کرد و به کار و کسب پرداخت. اما در مسجد و هیئت های قرائت قرآن و سینه زنی و فعالیتهای انقلابی همچنان حضور داشت. ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید امیرمعصوم شاهی / زائر واقعی ….

زائر واقعی شهید  امیرمعصوم شاهی پانزده خرداد سال ۱۳۴۲ نقطه ی عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی ایران است. مردم ایران در نقاط مختلف کشور به حمایت از امام خمینی(ره) در مبارزه و تکاپوبودند.امیر در حمایت از پیشوای خود با اعتقادی راسخ حرکت می کرد. این حمایت خود را بی بازگشت ادامه داد تا در پانزده خرداد ۴۲ در صف اول ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید سیدمرتضی باقرحسینی / اسیری که آزاد شد …

اسیری که آزاد شد شهید سید مرتضی باقرحسینی شهید سیدمرتضی باقر حسینی نیز همچون دوستان دیگرش از لحظه لحظه ی عمر کوتاه خود برای اهداء ذره ذره ی وجودش در معبد عارفان جبهه و جنگ سر از پا نمی شناخت. وقتی پدرش از سیدمرتضی و از ایمان و اراده ی پسر شانزده ساله اش سخن می گفت، در برابر اراده ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید حسین تاجیک / پچ پچ شهادت …

پچ پچ شهادت شهید حسین تاجیک برای رفتن به جبهه می بایست رضایت نامه ای از پدر می گرفت. وقتی به پدر مراجعه کرد و تصمیم خود را برای رفتن به جبهه اعلام داشت، پدر در جواب یک خواسته از او داشت: «مرد جبهه باید نماز صبح و اعمال دیگرش در شأن جبهه باشد.» او از حسین خواست که توجه ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید سیدعباس حسینی / چشمه ی سبز …

چشمه ی سبز شهید سیدعباس حسینی از ایمان و اعتقاد سیدعباس همین بس که مادرش می گفت: «سیدعباس از بچگی در ایمان و اعتقادات معلم من بود». قبل از رفتن به جبهه، مادر متوجه نورانیت چهره ی او می شود. او می گوید: «از تغییر حالت روحی او فهمیدم که دیگر پسرم بر نمی گردد.» جالب این که افراد دیگری ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید حسن فرجی / میوه فروش بهشت …

میوه فروش بهشت شهید حسن فرجی به پدرش کمک می کرد، کاسب بود و با این که بیشتر از کلاس پنجم دبستان را ادامه نداده بود، دارای خطی زیبا و بیانی شیوا بود. صبح تا شب در مغازه ی میوه فروشی پدر کمک حال خانواده بود و از کمترین فرصت برای شرکت در پایگاه بسیج استفاده می کرد. اعتقادی راسخ ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید سیدمهدی سیدفاطمی / صبح صادق …

صبح صادق شهید سیدمهدی سیدفاطمی شهادت سیدمهدی مصادف با روز سیزده آبان ۵۷ بود، او از مدت ها قبل با تعدادی از دوستانش به فعالیت های منسجم و مخفیانه برای ضربه زدن بر پیکر ظلم و استبداد شاهی مشغول بودند و با توجه به این که پدرش روحانی بود از تشویق ها و راهنمایی های او بی بهره نمی ماند. ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید عباس احمدی / قرار پرواز …

قرار پرواز شهید عباس احمدی اغلب کمتر از دیگران غذا می خورد، اما از وقتی که در بیت امام پاسداری می کرد قضیه فرق کرده بود. یک شب خانواده غذای ساده ی عدس پلو راآماده کردند تا عباس بیاید و در کنار هم چند لقمه ای بخورند. وقتی عباس به منزل رسید، پس از سلام و احوالپرسی، کمی پنیر برداشت، ... ادامه مطلب »

خاطرات شهید مجید حیدریان / حوری بهشتی …

حوری بهشتی شهید مجید حیدریان وقتی به منزل شهید حیدریان رفتیم و درباره ی جمع آوری مطالبی پیرامون خصوصیات او سخن به میان آوردیم، مادرش بی آنکه منتظر سئوال باشد از مجید گفت. و از خاطراتی که سالها با آن مأنوس است. «شهید حیدریان حدودی سیزده سال داشت که به عنوان بسیجی به جبهه رفت. دائم نامه می نوشت و ... ادامه مطلب »