انقلاب اسلامی در ورامین عنوان کتابی است که در ۵۶۲ صفحه به قلم محمدعلی بیگیکندری تألیف شده و در سال ۱۳۸۳ توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی انتشار یافته است.
نویسنده برای کسب اطلاعات مورد نظر، از کتابها، روزنامهها، گزارشها و مکاتبات سازمانهای دولتی و عرایض مردمی استفاده کرده و یا با انقلابیون و افرادی که در صحنههای انقلاب حضور داشتند و به نوعی شاهد وقایع بودند، مصاحبههایی انجام داده است.
مجموعه حاضر پس از مقدمه و پیشگفتار دارای پنج بخش به شرح زیر است: «نگاهی به اوضاع ورامین (اوضاع جغرافیایی، اجتماعی و اقتصادی در ورامین)»، «ورامین از مشروطه تا سقوط پهلوی اول (۱۲۸۵ ـ ۱۳۲۰)»، «ورامین از آغاز حکومت محمدرضا تا آغاز نهضت امام خمینی (۱۳۲۰ ـ ۱۳۴۲)»، «ورامین از نهضت امام خمینی تا پیروزی انقلاب اسلامی (۱۳۴۲ ـ ۱۳۵۷)»، «ورامین بعد از انقلاب اسلامی (از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰)».
نویسنده در بخشهایی از کتاب برای روشنتر شدن حقایق از آمار و فهرستهایی استفاده کرده است. در بخش اول صفحات ۵۲ تا ۵۸ آمار جمعیت روستاهای «دهستان بهنام پازوکی»، «دهستان بهنام سوخته»، «دهستان بهنام وسط»، «دهستان بهنام عرب»، صفحه ۶۲ «لیست مدرسههای ورامین» (سال تأسیس ۱۹ تا ۱۳۱۴). در بخش سوم «لیست محرکین و عوامل اصلی قیام ۱۵ خرداد در منطقه ورامین» صفحات ۲۶۸ تا ۲۷۰، بخش پنجم صفحات ۴۰۳ تا ۴۰۸ «لیست آزادگان ورامین و مدت اسارت آنها».
نویسنده در پایان کتاب به جمعبندی و استنتاج پرداخته و در ادامه تصاویر تعدادی از اسناد (نزدیک به ۶۴ سند) را ارائه نموده است.
نویسنده در بخش اول نگاهی کلی بر اوضاع جغرافیایی، اجتماعی و اقتصادی ورامین انداخته است. شهرستان ورامین در ۳۵ کیلومتری جنوب شرقی تهران در حاشیه شمال کویر مرکزی ایران قرار گرفته است. در دورهی قاجاریه منطقه ورامین به پنج بلوک تقسیم شده است. در دوره حکومت پهلوی بخش ورامین تا ۱۳۵۴ به چهار دهستان، در دی ماه ۱۳۵۴ با تصویب هیات وزیران به شهرستان تبدیل شد. زمینهای کشاورزی ورامین از نظر مالکیت به ۵ قسمت تقسیم میشوند: املاک خالصه، املاک سلطنتی، املاک موقوفه، املاک اربابی، املاک خردهمالکان. در منطقه ورامین محصولات کشاورزی زیادی به عمل میآید. محصول آنجا در درجهی اول گندم و جو است. به طوری که ورامین به جهت داشتن این دو محصول به «انبار غله تهران» معروف شده بود.
اکثریت مردم ورامین کشاورز و یا دامدار بودند، حتی کارگران و اصناف ورامین نیز به نوعی به کشاورزی مشغول بودند و املاک کشاورزی در اختیار داشتند.
بعد از حاکمیت رضاشاه، کارخانههایی مثل کارخانه روغن نباتی و قند و کارگاههای قالیبافی و گلیمبافی و سفالسازی احداث و عدهای به عنوان کارگر وارد آن کارخانه شدند. عدهای نیز در شرکت راهآهن سراسری ایران که از ورامین نیز عبور میکرد، مشغول به کار شدند.
در بخش دوم نویسنده به بررسی مسائل و وقایع این منطقه، از مشروطه تا برکناری رضاشاه در شهریور ۱۳۲۰ پرداخته است. آقا محمدخان قاجار تهران را به خاطر نزدیکی به ورامین به عنوان پایتخت انتخاب کرد به نظر میرسد این عمل به دو علت انجام گرفته است. یکی بافت جمعیت ورامین و دیگری وضعیت طبیعی و اقتصادی آن. ورامین نیز مثل تمام نقاط ایران، تحت سلطه حکومت قاجار قرار داشت و شاید بتوان گفت وضعیت آنجا به علت نزدیکی به تهران، بسیار بدتر از نقاط دیگر بود. آقای وزیری تصویر جالبی از رابطه حکومت قاجار و مردم ورامین در کتاب تاریخ ورامین ارائه داده است. در دورهقاجاریه ورامین بدترین دوران حیات اجتماعی خود را گذراند. و اگر نامی هم از این سرزمین برده شده، فقط برای محصول کشاورزی آن بوده است. با وجود مستبدینی چون شیخ محمود امینی و حسن خان قرچکی در منطقه ورامین، مردم این منطقه در حمایت از انقلاب مشروطه نقش چندانی نداشتند و بیشتر در خدمت طرفداران استبداد بودند. یوسف مغیثالسلطنه در نوشتههای خود، نقش مردم ورامین را در انقلاب مشروطه با اشاره به این که اهل ورامین مثل تمام مردم ایران دو دسته شدهاند چنین بیان میکند:
«دسته قلیلی تهران آمده و داخل انجمن ما شدهاند. دسته کثیری به ملاحظه این که اهل و عیال و کسانشان از شر شیخ محمود و تبع او که در ورامین هستند آسوده باشند. یا به جبر، داخل در جرگه شیخ محمود شدهاند.»
در جنگ جهانی اول برای مردم ورامین و دیگر شهرهای کشور، دوران ناگوار تجاوز به جان و مال آنها از طرف مأمورین دولتی و نیروهای بیگانه بوده است. تا اینکه در سوم اسفند ۱۲۹۹ با کودتای سیدضیاءالدین طباطبایی و رضاخان به آرامش نسبی رسیدند.
رضاخان بعد از کودتای ۱۲۹۹ و عهدهداری وزارت جنگ، اقدامات عملی برای برقراری آرامش و امنیت در اکثر مناطق ایران، انجام داد. از جمله تبعید ایلات و عشایر به ورامین، تخته قاپو کردن ایلات و عشایر، احداث راهآهن، احداث کارخانههای جدید، تأسیس بیمارستان دولتی پَلَشت.
در ششم دی ماه ۱۳۰۷ قانونی در مجلس شورای ملی به تصویب رسید که براساس آن لباس تمامی اتباع ذکور ایران، به جز روحانیت ـ میبایست به شکل یکسان درمیآمد. به گفته یکی از روحانیون قدیمی و سالخورده ورامینی، مردم ورامین عکسالعمل خاصی نداشتند و فقط منتظر بودند که روزی این عَلَم ظلم سرنگون شود و زنها نیز از خانه بیرون نمیآمدند.
در جنگ جهانی دوم نیروهای بیگانه به منطقه ورامین مانند مناطق دیگر پا گذاشتند. ولی تا آنجا که پیداست صدمات مشخص همانند قتل و غارت به بار نیامد. دولت امریکا هم قبل از اتمام جنگ جهانی دوم بنگاه خاور نزدیک (NEF) را وارد عرصه اقتصادی ایران کرد و به موجب قراردادی با وزارت کشاورزی، آن بنگاه در ورامین مستقر شد. بنابراین ورامین از جمله مناطقی بود که بساط استعماری امریکا در آنجا پهن گردید. امریکاییها در کنار فعالیتهای فرهنگی، آموزشی، بهداشتی و اقتصادی در ورامین فعالیتهای سیاسی نیز انجام میدادند.
ورامین در دورههای اول و دوم مجلس شورای ملی نمایندهای نداشت. دوره سوم به بعد مردم ورامین نمایندگانی را به مجلس فرستادند. البته ورامینیها نمایندهای به مجلس میفرستادند که از زمینداران یا از خانها و ملاکانی بودند که برای مردم تعیین تکلیف میکردند. در دوره بیستوچهارم که آخرین دورهی مجلس شورای ملی بود، آقای اسماعیل رحیمی ـ یکی از زمینداران ـ به نمایندگی مجلس انتخاب شد که از شهریور ۱۳۵۴ تا روزهای اوج انقلاب اسلامی نمایندگی مردم ورامین را برعهده داشت.
در بخش سوم اوضاع سیاسی و اجتماعی منطقه ورامین از آغاز حکومت محمدرضا پهلوی تا سال ۱۳۴۲ مورد بررسی قرار گرفته است که قسمت عمدهی این بخش، مربوط به فعالیت احزاب سیاسی است. بعد از برکناری رضاخان از سلطنت و رویکار آمدن محمدرضا پهلوی در ابتدای دهه بیست، تا حدودی حلقههای فشار حکومت استبدادی سست شد و احزاب مخالف در جامعه ایرانی رشد پیدا کردند. اولین حزبی که در شهر ورامین شروع به فعالیت کرد حزب توده بود. در اوایل زمستان ۱۳۲۳، رؤسای آن حزب بعدازظهر روزهای جمعه هر هفته به ورامین میآمدند و با برگزاری مجلس سخنرانی،کنفرانسها، راهپیماییها و برنامه نمایش،مردم و به خصوص کشاورزان را با مقاصد حزبی آشنا میساختند. بعد از ترور ناموفق شاه در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ در دانشگاه تهران و مشخص شدن عضویت شخص ترورکننده در حزب توده، دولت حزب توده را منحل کرد. و در نتیجه فعالیت آن حزب غیرقانونی اعلام شد. اما بعد از ترور رزمآرا و شروع دوره نخستوزیری مصدق، حزب توده دوباره فعال شد. اما سرانجام بعد از کودتای ۲۸ مرداد و سقوط دولت مصدق در اواخر ۱۳۳۲، پروندهی حزب توده در ورامین بسته شد و اکثر سران آن حزب نیز دستگیر گردیدند.
بجز حزب توده، احزاب دیگری همچون «حزب وطن»، «حزب اراده ملی»، «حزب دمکرات ایران» و «حزب مردم» تشکیل شد. اما فعالیت چندانی در ورامین نداشتند.
با تبلیغات گسترده این احزاب، روحیه مخالفت و اعتراض در بین کشاورزان و کارگران ورامینی شکل گرفت و روز به روز نیز به علت شرایط سیاسی موجود گسترش پیدا کرد. همچنین نخستوزیری مصدق و قیام ۳۰ تیر و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بر بینش سیاسی مردم افزود و روحیه مخالفت را در آنها مستحکم نمود.
مصدق بعد از استعفای حسین علا از نخستوزیری، در هشتم اردیبهشت ۱۳۳۰ مأمور تشکیل کابینه شد. به غیر از اعضای حزب توده اشخاص دیگری همچون اهالی ورامین نیز به حمایت از دولت مصدق برخاستند. به طور کلی در دوره نخستوزیری مصدق، مردم ورامین به سه دسته تقسیم میشدند: عدهای از آنها طرفدار شاه و دربار بودند و با دولت مصدق شدیداً مخالفت مینمودند. این دسته اکثراً از مالکین و زمینداران بودند. عدهای دیگر طرفداران دولت مصدق و اقدامات او در مورد اجرای قانون ملی کردن صنعت نفت و قطع ید بیگانگان از ثروتهای ملی کشور بودند، بقیه جمعیت آن منطقه، به دور از مسائل سیاسی، درگیر مشکلات و گرفتاریهای خود بودند و کاری به این موضوع نداشتند که چه کسی در مملکت حکومت میکند.
اما مخالفین مصدق در ورامین اکثراً مالکان و زمینداران آن منطقه به نوعی مخالف دولت مصدق بودند، زیرا با آمدن او ظهور دوباره حزب توده که از ۱۳۲۷ منحل و فعالیت آن حزب غیرقانونی اعلام شده بود، موقعیت آنها بار دیگر به خطر افتاده بود.
نهایتاً با حمایت دولتهای استعماری انگلستان و امریکا به دست عوامل آنها همچون فضلالله زاهدی، با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ مصدق را از نخستوزیری برکنار کرد. بنا به گفته آقای آبراهامیان، در کودتای ۲۸ مرداد عدهای از کشاورزان ورامین نیز شرکت داشتند.
با شروع دهه چهل، مردم منطقه ورامین وارد مرحلهی جدیدی از حیات سیاسی خود شدند. آنها از ابتدای این دهه، مسائل سیاسی و مذهبی را با حساسیت بیشتری تعقیب میکردند و در مقابل آنها عکسالعمل قابل قبولی نشان میدادند. که از آن جمله میتوان به اصلاحات ارضی، لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و انقلاب سفید اشاره کرد. اصلاحات ارضی از سال ۱۳۴۰ شروع شد ولی سه مرحله به اجرا درآمد. اما در ورامین تقسیم اراضی کشاورزی، حدود ده سال پیش از آن، یعنی هفتم بهمن ۱۳۲۹ با فرمان محمدرضا شاه پهلوی به جلال شادمان، رئیس اداره املاک و مستقلات پهلوی مبنی بر تقسیم املاک سلطنتی شروع شد.
اما در مورد اصول ششگانه انقلاب سفید میتوان گفت که اکثر مردم ورامین با اقدامات رژیم، مبارزه منفی کردند و با حکومت پهلوی همکاری نداشتند. و تنها درصد کمی از مردم ورامین در رفراندوم شرکت کردند.
با رحلت آیتالله بروجردی، نگاه مردم ورامین به مسئلهی مرجعیت معطوف شد. عدهای از اهالی این منطقه در مراسم ختم آن مرحوم در قم، به دنبال مرجع واقعی میگشتند که در جریان همین موضوع با امام خمینی آشنا شدند. امام خمینی بعد از رحلت آیتالله بروجردی، مخصوصاً بعد از قیام ۱۵ خرداد تا آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، در ورامین بیشتر به عنوان رهبر نهضت مطرح بود.
در بخش چهارم به قیام ۱۵ خرداد وراین و فعالیتهای مردم این منطقه بعد از سرکوبی قیام ۱۵ خرداد و در نهایت،راهپیماییها و تظاهرات آنها در ماههای اوجگیری انقلاب اسلامی پرداخته شده است. چرخه فعالیتهای سیاسی و مذهبی مردم و روحانیون ورامین، از ابتدای دههی چهل نسبت به دهههای قبل شتاب بیشتری گرفت، و در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به اوج خود رسید. حرکت ۱۵ خرداد یک جنبش مردمی بود و از تمام اقشار در آن تظاهرات شرکت داشتند، کشاورزان، بازاریان، فرهنگیان، کارگران و روحانیون در روز ۱۵ خرداد دست به دست هم دادند و حادثه مهمی را در تاریخ انقلاب اسلامی به منطقهی ظهور رساندند. اکثریت جمعیت شرکتکننده در تظاهرات، کشاورزان و کارگران بودند. از روحانیون چون شیخ ابوالقاسم محیالدین، شیخ فتحالله صانعی، سیدآقا احمدی، شیخ احمد جنیدی، شیخ عباس قمی، سیدمحمد هاشمی، شیخ اسماعیل مهاجری و آقا رضوانی در راهپیمایی ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ورامین شرکت داشتند.
تظاهرکنندگان از پیشوا به راه افتادند و به ورامین رسیدند. در ورامین نیز عدهای از اهالی آن شهر و روستاهای اطراف به آنها افزوده شدند و بدون کوچکترین درگیری و مخالفتی از طرف نیروهای انتظامی مستقر در شهر ورامین از شهر مزبور خارج شدند. راهپیمایان حدود ساعت ۵ بعدازظهر به نزدیک باقرآباد رسیدند و از دور متوجه شدند که نیروهای نظامی و انتظامی جاده را بستهاند. لذا علیرغم هشدار نیروهای نظامی از طریق بلندگو، کماکان به سمت پل باقرآباد حرکت کردند. در این موقع بود که فرمانده نیروهای نظامی که فردی به نام سرهنگ بهزادی بود، دستور تیراندازی را داد. با شروع تیراندازی عدهای که در جلوی راهپیمایی بودند، کشته و زخمی شدند و بقیه جمعیت اقدام به فرار نمودند.
تعداد شهدای قیام ۱۵ خرداد در شهرستان ورامین به شانزده نفر میرسد، البته این تعداد نیز رقم واقعی همه شهدای آن قیام نیست، زیرا در بین شهدا، دروگرهای آذربایجانی و زنجانی و حتی مردم مناطق دیگر از جمله لرستان نیز بودند که کسی از اسامی و مشخصات آنها خبر ندارد، به طوری که جنازه آنها نیز توسط ساواک مخفیانه در مسگرآباد دفن شده است.
آقای حسن تاجیک درخصوص تعداد مجروحین روز ۱۵ خرداد اظهار داشت، که حدود ۴۷ و ۴۸ نفر شهید و مجروح شده بودند. با توجه به این که وی تعداد شهدا را ده نفر ذکر کرده است، میتوان تعداد زخمیها را حدود ۳۷ و ۳۸ نفر تخمین زد.
رژیم پهلوی در واقع برای زدودن خاطرات قیام ۱۵ خرداد ورامین در محو تمامی آثار آن از اذهان مردم، بعد از کذشت چندین ساعت، اجساد شهدا و زخمیها را جمعآوری کردند و به تهران بردند. در شهر ری از بین آنها افرادی را که در طول این مدت زمان، هنوز جانی در بدن داشتند، جدا کردند و به بیمارستان منتقل نمودند. و بقیه را به قبرستان مسگرآباد تهران منتقل کردند و در آنجا بدون اطلاع خانواده، ایشان را دفن کردند. به طوری که حتی برخی از آنها از وضعیت گمگشته خود کاملاً بیخبر بودند و فکر میکردند روزی برخواهد گشت. مطابق با اظهارات خانوادهی شهدای ۱۵ خرداد و شاهدان عینی، برای شهدای آن واقعه مراسم ختم و عزاداری برگزار نگردید، در واقع به مردم چنین اجازهای داده نشد که حتی در منزل خودشان مجلسی برای عزاداری منعقد نمایند.
از این زمان به بعد، مردم ورامین که از احزاب و گروههای چپی و ملی مأیوس شده بودند، به نهضت جدیدی روی آوردند که آن نهضت پس از گذشت ۱۵ سال، منجر به برقراری نظام جمهوری اسلامی در ایران گردید. در قیام ۱۵ خرداد،مردم ورامین دین خودشان را به انقلاب اسلامی با نثار خون خود ادا کردند و نشان دادند که برای ادامه نهضت امام خمینی تا سقوط حکومت پهلوی استوار ایستادهاند. در قیام ۱۵ خرداد، مردم انقلابی منطقه ورامین دست به کاری زدند، به طوری که میتوان گفت حتی در سالهای اوج انقلاب اسلامی نیز چنین کار شگفتی از مردم این منطقه پدیدار نگشت. بعد از قتل و عام تظاهرکنندگان و کفنپوشان پیشوا و ورامین در پل باقرآباد و سرکوب قیام ۱۵ خرداد، با برقراری حکومت نظامی و کنترل سیاسی شدید مردم جو ارعاب و ترس در این منطقه به وجود آمد؛ به طوری که مدتی مردم جرأت فعالیت سیاسی نداشتند. قیام ۱۵ خرداد باعث افزایش بینش سیاسی منطقه ورامین بود. بعد از این واقعه، آنها به ماهیت اصلی رژیم پی بردند و فهمیدند که چه دشمنی با اسلام و روحانیت مردم مسلمان دارد، و با کسی مدارا نمیکند. پیامد دیگر قیام ۱۵ خرداد، محرومیت منطقه ورامین از امکانات رفاهی و شهری بود.
از ابتدای دهه پنجاه تا پایان سال ۱۳۵۶، فعالیتهای سیاسی مردم ورامین عبارت بود از برگزاری مراسم مذهبی در حسینیهها و مساجد، دعوت از وعاظ و روحانیون معروف تهران و قم برای سخنرانی، توزیع اعلامیههای مراجع، تشکیل حوزهی علمیه ورامین، واکنش در برابر ظلم و ستم دولت پهلوی و راهاندازی تظاهرات و راهپیماییها در برابر این جریانات و مساعدت مالی به نهضت امام خمینی. در مراسم برگزار شده در حسینیهها، وعاظ و سخنرانان در زمینه اوضاع سیاسی و اجتماعی دوره حکومت خلفای اموی و عباسی سخن میراندند و با ذکر ستمکاریها و جنایات آنان نسبت به مسلمانان و بخصوص شیعیان، مردم را نسبت به وضعیت سیاسی موجود هوشیار میکردند. آنها با ستایش از حکومت عادلانه امام علی (ع)، حکومت پهلوی را که شباهتی با حکوم خلفای عباسی و اموی داشت، در لفافه مورد انتقاد قرار میدادند. و حتی با یادآوری قیام امام حسین (ع) و ذکر آیاتی از قرآن و احادیثی از نهجالبلاغه، مردم را به قیام علیه حکومت پهلوی تشویق میکردند.
از ابتدای سال ۱۳۵۷، رفته رفته مردم ورامین شروع به فعالیتهای سیاسی علنی نمودند و تظاهراتی علیه حکومت محمدرضا پهلوی به راه انداختند،ولی راهپیماییها و تظاهرات عملاً از آبان این سال، یعنی تشییع جنازه شهید ابوالفتح عباسی که دانشجوی تربیت معلم ورامین بود شروع بود و در دهم دی ماه، با شهادت شهید حسین کریمی به اوج خود رسید. در واقع از بین تمام راهپیماییهای سال ۱۳۵۷ منطقه ورامین، تنها این راهپیمایی به خونریزی انجامید و عدهای شهید و مجروح شدند. راهپیماییهای دیگر اگر هم به درگیری و زخمی شدن عدهای منجر گردید،ولی کسی در جریان آن راهپیماییها شهید نشد. فهرستی که از سوی بنیاد شهید انقلاب اسلامی ورامین نشان میدهد، تعداد شهدای منطقه ورامین در سالهای اوج انقلاب یعنی سالهای ۱۳۵۶، ۱۳۵۷ هشت نفر میباشند. البته گفتنی است سال ۱۳۵۶ در ورامین هیچکس شهید نشد. شهدای این منطقه مربوط به ۱۳۵۷ میباشند.
در واقع از آن به بعد، شهر چهرهای انقلابی به خود گرفت. مردم شبها به بالای بامهای خانههایشان میرفتند و علیه رژیم پهلوی شعار «اللهاکبر» سرمیدادند. پس از این، راهپیماییها روز به روز گسترش پیدا کرد و تا پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ادامه یافت.
بعد از ورود امام خمینی به وطن، در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ و انتصاب مهندس بازرگان به نخستوزیری توسط امام خمینی در شانزدهم آن ماه، مردم انقلابی ایران در شهرها نواحی مختلف کشور اقدام به راهپیماییهای گسترده علیه بختیار، نخستوزیر انتصابی شاه نمود. در ورامین نیز همانند شهرها و نواحی دیگر کشور، راهپیمایی در حمایت از نخستوزیری مهدی بازرگان برگزار گردید. مردم منطقه ورامین علاوه بر حمایت از نخستوزیری بازرگان خواستار استعفای اسماعیل رحیمی لاریجانی، نماینده ورامین در مجلس شورای ملی نیز بودند. این راهپیماییها توسط کشاورزان و روستاییان حومهی ورامین و پیشوا برگزار گردید.
بعد از انتصاب مهندس بازرگان به نخستوزیری، نوبت به تصرف و پاکسازی ادارات دولتی از عناصر حکومت پهلوی رسید. مسئولین ادارات بدون هیچ مقاومتی اداره آنها را به نیروهای انقلابی سپردند و حتی شهربانی ورامین که در بین سازمانهای دولتی رژیم بیشترین جنایات و خشونتها را نسبت به مردم رواداشته بودند، بدون خونریزی تحویل نیروهای مردمی شد.
در بخش پنجم نویسنده به جریانات سیاسی و وقایع بعد از پیروزی انقلاب، از جمله تشکیل نهادهای انقلابی در ورامین، برگزاری انتخابات و همهپرسیهای بعد از پیروزی انقلاب و حضور مردم ورامین در جبهههای جنگ تحمیلی ایران و عراق پرداخته است.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، نهادهای انقلابی به کمک انقلابیون منطقه به سرعت شکل گرفتند و خدمت به مردم را شروع نمودند. این نهادها عبارت بودند از: کمیته انقلاب اسلامی، دادگاههای انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و جهاد سازندگی. در شهرستان ورامین نیز همانند تمام مناطق مختلف کشور، نهادهای انقلابی این منطقه که نقش مهمی در پیروزی انقلاب داشتند، پایهگذاری شدند. ضدانقلاب، از زمان پیروزی انقلاب تا سال ۱۳۶۰ ـ که دوران اوج فعالیت گروههای مخالف جمهوری اسلامی و درگیریهای خیابانی احزاب و گروهکها است ـ آنها در شهرها و روستاهای کشور شروع به مخالفت و موضعگیری علیه نظام جمهوری اسلامی و انقلابیون مسلمان کردند. و به دنبال آن، اقدام به برپایی تظاهرات، آشوبگری و بمبگذاری در تهران و برخی نواحی دیگر کشور نمودند. علاوه بر آن، اقدام به ترور شخصیتهای سیاسی و فرهنگی نظام جمهوری اسلامی نمودند. در نهایت بعد از گذشت مدتی، علیه جمهوری اسلامی اعلان جنگ دادند و به طور مسلحانه وارد عمل شدند. با تمام این احوال، احزاب و گروههای سیاسی مخالف، بخصوص منافقین در ورامین چندان قدرتمند ظاهر نشدند. و چند نفری هم که عضو گروهک بودند، جرأت فعالیتهای سیاسی در ورامین را به خود راه نمیدادند. اول این که ورامین منطقهای مذهبی و سنتی بود و مردم از تفکرات غربی و غیراسلامی چندان استقبال نمیکردند. همچنین منطقه ورامین به علت آنکه یک منطقه کمجمعیت و بومی بود، گروهها و احزاب غیراسلامی حتی به طور مخفیانه نیز نمیتوانستند فعالیت نمایند و در اندک زمانی چهره واقعی آنها برای همه مردم آشکار میشد. بنابراین عده انگشتشماری از اهالی ورامین که در احزاب و گروههای مختلف علیه نظام جمهوری اسلامی فعالیت داشتند، به جای این که در ورامین اقدام به تبلیغات و فعالیت سیاسی نمایند در تهران دست به این قبیل کارها زدند.
مردم ورامین همانند مناطق دیگر کشور داوطلبانه به جبهههای جنگ عزیمت کردند، در این بسیج عمومی، تمام اقشار و گروههای مردم ورامین حضور داشتند، و با رفتن به جبهههای نبرد، وفاداریشان را به نظام اسلامی نشان دادند که در این راه عده زیادی شهید و مجروح و اسیر شدند.
بنابراین مردم ورامین از شروع نهضت امام خمینی، در خدمت انقلاب بودند و برای بهثمر نشستن نهال انقلاب اسلامی، فداکاریهای بسیاری از خود نشان دادند. انقلابیون این منطقه در تمام صحنههای مهم انقلاب حضور فعال داشتند. یکی از علتهایی که مردم ورامین وارد جریانهای انقلاب اسلامی شدند و با علاقه تمام در خدمت نهضت امام خمینی قرار گرفتند به دلیل علایق مذهبی و گرایش به ارزشهای اسلامی و وجود امامزادههای بسیار، وجود بیش از ۱۰۰ مسجد، دهها حسینیه و مراکز فعال مذهبی دیگر، باعث شد مردم این منطقه بیشتر به سمت سوی نهضتهای اسلامی گرایش پیدا کنند.
منبع : سایت ۱۵ خرداد
——————————————-
——————————————-
——————————————-
نویسنده : محمدعلى حاجى بیگى کندرى
ناشر : مرکز اسناد انقلاب اسلامى – تهران
چاپ اول، ۱۳۸۳ شمسى
نوع جلد : شومیز
قطع : وزیری
تعداد صفحه ۵۸۰
نوع چاپ : چاپی
زبان : فارسی
وزن : ۷۷۵ گرم
شابک : ۹۶۴-۸۱۳۴-۹۷-۹
کلیدواژه ها :
تاریخ ورامین
تاریخ پهلوی ۱۳۲۰-۱۳۵۷
انقلاب اسلامی ایران ۱۳۵۷
ورامین به دلیل نزدیکی به کانونهای عمدهی انقلاب – تهران و قم – از اهمیت شایانی برخوردار بود. شرکت همزمان ورامین با تهران در واقعهی ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و قتل عام و شهادت عزادارانی که به طرف تهران حرکتکردند، این شهر را به عنوان پیشتاز نهضت اسلامی ایران معرفی کرد.
کتاب حاضر در پنج بخش، وقایع و رویدادهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ورامین را از مشروطه تاسال ۱۳۶۰، با استناد به اسناد و مدارک آرشیوی و روایتهای شفاهی، توصیف و تحلیل مینماید و درموضوع خود، نخستین اثری است که به صورت مستند، رویدادهای ورامین را در طول ۸۰ سال اخیر ارائهمیدهد.
مقدمه
پیشگتار
بخش اول:
نگاهی به اوضاع ورامین
بررسی وضعیت جغرافیایی منطقهی ورامین
جغرافیای تاریخی ورامین
بافت اجتماعی ورامین قبل از انقلاب اسلامی
جمعیت منطقهی ورامین
اوضاع فرهنگی ورامین در دورهی پهلوی
اوضاع اقتصادی ورامین در دورهی پهلوی
بخش دوم:
ورامین از مشروطه تا سقوط پهلوی اول (۱۳۲۰ – ۱۲۸۵)
ورامین پایگاه حمایتی حکومت قاجاریه
رابطهی حکومت قاجار با مردم ورامین
نقش مردم ورامین در انقلاب مشروطیت
اقبال الدوله و مشروطه
شیخ محمود ورامینی و مشروطه
حاجی حسن خان قرچکی و مشروطه
اقدام محمد علی شاه مخلوع برای به دست گرفتن سلطنت
لشکر کشی ارشدالدوله به سمت تهران
اقامت ارشد الدوله در پیشوای ورامین و شکست وی
شورش رشید السلطان در ورامین
جنگ جهانی اول ورامین
کودتای ۱۲۲۹ و ظهور سردار سپه
اقدامات رضا شاه در ورامین
اتحاد لباس و کشف حجاب در ورامین و واکنش مردم و علما
جنگ جهانی دوم و ورامین
نمایندگان ورامین در مجلس شورای ملی
بخش سوم:
ورامین از آغاز حکومت محمد رضا پهلوی تا آغاز نهضت امام خمینی (۱۳۴۲ – ۱۳۲۰)
بررسی اوضاع سیاسی و اجتماعی ورامین در دورهی حکومت پهلوی
فعالیت احزاب سیاسی در ورامین
نخست وزیری مصدق و حمایت مردم ورامین از وی
واکنش مردم ورامین در برابر شکست دولت ملی دکتر مصدق
فعالیت آمریکاییها در ورامین
اصلاحات ارضی و تأثیر آن در کشاورزی شهرستان ورامین
واکنشهای مردم ورامین در برابر لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی و انقلاب سفید
رحلت آیت الله بروجردی و موضوع مرجعیت در ورامین
فعالیتهای روحانیون منطقهی ورامین بعد از سقوط رضا شاه تا دههی چهل
بخش چهارم:
ورامین از نهضت امام خمینی تا پیروزی انقلاب اسلامی (۱۳۵۷ – ۱۳۴۲)
قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲
تظاهرات مردم ورامین در ۱۵ خرداد
قتل عام کفن پوشان و تظاهر کنندگان در پل باقر آباد ورامین
شهدای قیام ۱۵ خرداد در ورامین
مجروحین قیام ۱۵ خرداد در ورامین
محرکین و عوامل اصلی قیام ۱۵ خرداد در ورامین
مراسم ختم شهدای قیام ۱۵ خرداد در ورامین
پیامدهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی قیام ۱۵ خرداد ورامین
برگزاری جشنهای دو هزار و پانصد ساله در ورامین
فعالیت آیت الله سعیدی، حجهالاسلام شجونی و میرخانی در پارچین ورامین
طرفداری مردم ورامین از نهضت امام خمینی
توزیع اعلامیههای امام خمینی در ورامین
توزیع اعلامیههای آقایان گلپایگانی و شریعتمداری در تحریم نوشابههای شرکت زمزم
ارسال اعلامیهای دربارهی سید عباس خویی به روحانیون و انقلابیون ورامین .
ارسال استفتائیهی کتاب شهید جاوید به عدهای از مردم منطقهی ورامین
فعالیت احزاب دولتی در شهرستان ورامین
اختلافات و جبههگیریهای مربوط به انتخابات مجلس شورای ملی در سال ۱۳۵۴
شکایت عدهای از اهالی بخش جواد آباد ورامین از سید مهدی لاجوردی
سخنرانی و تحریکات محمد جعفری در حسینیهی بنی فاطمه ورامین علیه رژیم پهلوی
دعا نکردن حجه الاسلام خطیبی برای سلامتی شاه
سفر حجهالاسلام و المسلمین محمد تقی فلسفی به ورامین
واکنش مردم ورامین در برابر قتل عام مردم قم
در وقایعهی ۱۹ دی ماه ۱۳۵۶
تشکیل حوزهی علمیهی ورامین
دستگیری پنج نفر از اهالی ورامین در خیابان مولوی تهران
تظاهرات مردم ورامین به مناسبت چهلم شهدای واقعهی ۲۹ بهمن ۱۳۵۹ تبریز
تظاهرات مردم ورامین در روزهای ۱۳ و ۱۴ فروردین ۱۳۵۷
فعالیتهای انقلابی در دبیرستان پیشوا
جلسات و فعالیتهای انقلابی عدهای از مردم مامازن، پلشت وقوهه
پخش اعلامیهی مربوط به برگزاری مراسم چهلم وقایع یزد و جهرم
تأثیر اعلامیههای مراجع تقلید بر انقلابیون ورامین
تظاهرات مردم ورامین در روز ۲۴ مهرماه ۱۳۵۷
تظاهرات دانشآموزان و فرهنگیان ورامین در سوم آبان ماه ۱۳۵۷
حملهی عوامل رژیم پهلوی به حسینیهی بنی فاطمهی ورامین
تظاهرات دانشجویان، سپاهیان انقلاب و عدهای از مردم مامازن ورامین
تظاهرات مردم ورامین در روزهای تاسوعا و عاشورا
گسترش دامنهی تظاهرات خونین مردم ورامین و پیشوا در دی ماه ۱۳۵۷
تحصن دو هفتهای فرهنگیان ورامین
استعفای اعضای انجمن شهرستان ورامین در اعتراض
به کشتار مردم آن شهرستان
ممانعت مردم ورامین از عزیمت طرف داران رژیم پهلوی
از صنایع نظامی پارچین به تهران
راه پیمایی مردم ورامین در روز هشتم بهمن و درخواست استعفای نماینده ورامین در مجلس
ورود امام به کشور و عکس مردم ورامین
راه پیمانی مردم ورامین در حمایت از دولت موقت بازرگان
تصرف نهادهای دولتی به ویژه شهربانی ورامین توسط مردم
شهدای انقلاب اسلامی در ورامین
تحلیلی بر نقش اقشار مختلف مردم در پیروزی انقلاب اسلامی
منابع مالی انقلابیون ورامین
شعارهای انقلاب
ادبیات انقلابی
بخش پنجم:
ورامین بعد از انقلاب اسلامی (از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰)
فهرست تفصیلی
فهرست منابع
فهرست اعلام