خاطرات شهداء
آل الله
شهید جهانگیر دومیرایی
راوی: فاطمه سوهانی (مادر شهید)
همیشه میگفت: «حسین (ع) آل الله است. جوون ها، انرژی زیادی دارن و سینهزنی برای سیّد الشّهدا باعث میشه انرژی خودشون رو در راه خوبی صرف کنن.»
گمنام
شهید جهانگیر دومیرایی
راوی: فاطمه سوهانی (مادر شهید)
دوست داشت گمنام باشد. شبهای ماه محرّم که میرفت هیأت عزاداری آقا سیّد الشّهدا برای دعا و سینهزنی، صورتش را با چفیه میپوشاند، تا کسی او را نشناسد و راحتتر برود هیأت.
هدیه
شهید جهانگیر دومیرایی
راوی: فاطمه سوهانی (مادر شهید)
جهانگیر از هفت سالگی نماز میخواند. و حتّی به خاطر سنّ کمی که داشت، شبها روی سجّاده خوابش میبرد. وقتی پنج سال نماز خواند و روزه گرفت – در زمانی که هنوز به سنّ تکلیف نرسیده بود- هدیهای به او دادم. قبل از شهادتش یک روز به من گفت:
– «مادر! اون پنج سال نماز و روزه رو هدیه میکنم به شما.»
ذکرِ یا«حسین»
شهید جهانگیر دومیرایی
راوی: فاطمه سوهانی (مادر شهید)
توی منزلمان، یک میز پینگ پونگ داشتیم که بچّهها اوقات بیکاریشان را با آن میگذراندند. جهانگیر هر وقت شروع به بازی میکرد، با زدن هر ضربه به توپ، اسم امام حسین (ع) را تکرار میکرد و گفتن ذکرِ یاحسین، با صدای ضربههای توپ، آهنگ پر شور و زیبایی پیدا میکرد.
درباره شهدا هر چند گفتن باز هم کم است از شما سپاسگدارم
درود بر طبع بالا وذوق هنری شما عزیز آرزوی سلامتی در تمام لحظات رندگی
سلام جناب دومیرائی عزیز
درود بر شما و خانواده شما و مادر و پدرگرامی شما که همچین فرزند ی به اسلام و مسلمانان هدیه کردن