خانه » به قلم همشهریان » شعر / زینب منم برادر در خون شناورت

شعر / زینب منم برادر در خون شناورت

زینب منم برادر در خون شناورت

اینک تنم رمیده و آرام ، در برت

خواهر زمان رزم تو اینک فرا رسید

بردار بیرق فتاده بر خاک برادرت

تنها تو مانده ای برایم علم بگیر

تو ماندی و تو و قومی برابرت

قرآن شنیده ای ولیکن نه اینچنین

خواهی شنید به نیزه صوت برادرت

این بیرق روایت خون است و دست تو

در دشت خون نظاره کنم بزم آخرت

نوبت به شام میرسد و مجلس یزید

برخیز خطبه بخوان همچو مادرت

——————————-

سید محمد زاهدی

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.