خانه » معرفی ورامین » اقوام و عشایر » ورامین در گذر تاریخ (۱)

ورامین در گذر تاریخ (۱)

مقدمه :

ایران که بنا به موقعیت طبیعی خود در میان دو دریای خزر و فارس قرار گرفته است , حکم پل مرتفعی را دارد که رشته کوههای البرز و زاگرس در دو سوی آن مانع از تاثیر هوای مجاور در سطح برجسته و محصور داخلی آن گشته و ناحیه را به صورت نجدی خشک درآورده است که بر سر راه عبور امواج انسانی از مناطق شمالی به سوی مناطق جنوبی قرار داشته و اینان را ناگزیر می ساخته که بر آن بگذرند تا به آسیای غربی و جنوبی در پی آب و دانه و سبزه و مسکن رهسپار گردند . این سیر و عبور که در طول تاریخ دور و دراز انسانی همواره ادامه داشته است , در دوره اسلامی هم مانند روزگار پیش از اسلام متوقف نشده و ادامه یافته است .

معمولا” وقتی در تاریخ ایران از دوره پیش از اسلام و دوران اسلامی آن یاد می شود گویی از دورانهایی سخن می رود از هم گسسته و بی پیوند که دیواری آن دو را از هم جدا ساخته , آنچه در آن سوی دیوار بوده نابود و منقرض گشته و آنچه در این سوی دیوار است نوظهور و نویافته است . این پنداری است نادرست و با واقعیات تاریخی ناسازگار .

بافت اجتماعی و فرهنگی مردم ایران بر پایه هایی استوار بوده که از دوران خود آن مردم و ویژگی های طبیعی و موقع جغرافیایی سرزمینی که در آن می زیسته اند و از تاریخ کهن ایشان مایه می گرفته و ریشه های پیوند همه ساکنان پراکنده این سرزمین گسترده هم همواره در خصایل ملی و ویژگی های فرهنگی و تاریخی آنها نهفته بوده است .

تاریخچه

چهاردهمین کشور که من اهورامزدا آفریدم ” وارنا ” چهار گوش است که در آن فریدون و قاتل آزادی هاک ” ضحاک ” زائیده شده است .

وارنا در کتاب مرآت البلدان با ورامین و قلعه ایرج منطبق گردیده است . در کتاب وندیداد در فصل سیر و مهاجرت از قوم آریایی که در حوالی ری ساکن شدند نام ” راکا ” و ” وارنا ” را می برد که شبیه با ” ری ” و ” ورامین ” است . گویند چون فریدون سرزمین های متصرفی خود را بین سه فرزندش تقسیم نمود سرزمینی را که از همه اجل بود را به ایرج پسر بزرگتر که پادشاه ایران بود و در طبرستان میزیست , سپرد .

با استناد به کتاب قصه های آریایی ( اوستا و ودا ) در حدود چندین هزار سال پیش از میلاد آریایی ها که در سیبری زندگی می کردند به دلیل سرمای شدید به طرف سرزمین های گرم حرکت کردند آنان برای دست یابی به این سرزمین ها تا حوالی ری آمدند و بنابراین می توان گفت : که روزی ورامین محل سکونت آریایی ها بوده است . آریایی ها بعد از سکونت در هر محلی یک قلعه می ساختند و قلعه مزبور به دو قسمت تقسیم می شد : یک قسمت برای سکونت خانواده و قسمت دیگر برای نگهداری دام . در این قلعه ها برای گرم شدن و رفع نیاز مردم و از طرفی برای جلوگیری از شبیخون زدن بومی ها آتش میافروختند . از جمله این قلعه ها که در داستان جمشید آمده ” ور ” نام دارد . به معنی حرارت و گرمی . از طرفی می توان گفت : شاید واژه ورامین تغییر یافته ” وروین ” باشد . مر به معنی حرارت و قلعه و وین به معنی جنگل و تاکستان و وجود روستای ” ده وین ” در نزدیکی ورامین با وجود تاکستانهای زیاد دلیلی برای اثبات مدعاست .

برهان قاطع در مورد ورامین مینویسد : ورام بر وزن سلام چیزهای سهل و کم وزن را گویند و نام شهری باشد از ملک ری که به ورامین اشتهار دارد .

ورامین بعد از اسلام

در سال ۲۲ هجری , عمر یکی از ماموران خود را به ری میفرستد ( نعیم بن مقرن ) در آن زمان در ری سیاوخش حکومت میکرد که خود را برای مبارزه با سپاه عرب آماده میکرد . در بین سپاهیان سیاوخش شخصی به نام رامی که با وی دشمنی داشته با مامور عمر درروستای کوچک قوهه ملاقات میکند و مامور عمر هم سپاهی را در اختیار وی میگذارد در روز جنگ که سیاوخش با سپاهیانش به مبارزه با عربها میرود رامی از دروازه ای که در برابر کوه طبرک قرار داشته است وارد شهر میشود و به کشتار مردم میپردازد و مردم ری نیز غارت میشوند و از آن پس باید به مسلمانان ( عربها ) خراج میدادند ولی چون بعد از مدتی مسلمان شدند این وضعیت از بین رفت و مردم ورامین نیز شیعه شدند .

ورامین در قرن ششم

ورامین در قرن ششم یکی از آبادترین و پرجمعیت ترین ایالتهای ری بوده است . از جمله خاندان های معروف و مشهور عراق در این قرن , خاندان رضی الدین ابوسعد ورامینی بود که رازی قزوینی در کتاب النقض از خاندان ابوسعد و خدمات آنها با احترام زیادی یاد کرده است .

موسس این خاندان رضی الدین ورامینی است . مردی معتقد و مومن که نوادگان و پسران آن در تامین مراکز و اماکن و مساجد و تبدیل ورامین به یک مرکز علمی و فرهنگی شیعی تلاش های زیادی کرده اند . این قرن , قرن رفاه فرهنگ اسلامی ورامین است ولی در اوایل قرن هفتم که با حمله مغول مصادف است این شهر هم صدمه میبیند ولی کمتر از شهرهای دیگر . در این زمان مردم ری ( در زمان غازان خان ) به ورامین و تهران مهاجرت کردند ولی به دلیل شرایط خوب آب و هوایی ورامین بیشتر به این منطقه می آمدند . پس از ویرانی ری ورامین موقعیت خود را حفظ کرد و مرکز تشکیلات مالی و اداری گردید . علاوه بر این توانست مرکز شیعه قرار گیرد . البته به جز توهه حمیر و مردم ارنبویه که سنی بودند .

شهرستان ورامین :

از شهرستانهای استان تهران و در ۳۵ کیلومتری جنوب شرقی تهران واقع شده است . شهرستان ورامین از شمال غربی و غرب به شهرستان ری و از جنوب به استان قم می پیوندد .

جغرافیای ورامین :

شهرستان ورامین در جلگه صاف حاصل خیز واقع شده و محدود است از جنوب به دریاچه نمک و از مغرب به حسن آباد قم و از شمال به دامنه های جنوبی کوه البرز و از مشرق به گرمسار (خوار سابق ) . حمدالله مستوفی قزوینی در کتاب نزهه القلوب درباره ورامین و مردم آن مینویسد : ” ورامین در ماقبل دیهی بوده و اکنون قصبه شده و دارالملک آن تومان گشته طولش جزایر خالدات عز که ( ۷۷ درجه و ۲۵ دقیقه ) و عرض از خط استوا ( ۳۵ درجه و ۲۹ دقیقه ) در آب و هوا خوشتر از ری است و در محصول پنبه و غله و میوه ها مانند آن . اهل آنجا شیعه اثنی عشریند . ” بافت قدیمی و کهن این شهر تا حد زیادی از بین رفته است .

آثار تاریخی :

 چشمه علی ری که در سال ۱۹۳۴ میلادی مطابق ۱۳۱۳ شمسی توسط دکتر اریک اسمیت صورت گرفت , هم اطلاعات بسیار مفیدی در اختیار محققین گذاشت و هم نشان داد که حفاری ده ها متر در شیب بخشی از تپه ” قیطریه ” و با تپه جنوبی ” چیذر ” که عبارت بود از اسکلتهای یک پهلو و با پاهای جمع شده و ظرف سفالین خاکستری و سیاه توام با اسباب آرایشی زنانه  مثل سنجاق و سوزن و دستبند و زینت آلاتی چون گوشواره , گردنبند سنگی و سورمه دان و مقایسه سفال خاکستری آن با آثار مکشوفه از پیشوای ورامین و کهریزک ری و آثار به دست آمده از داخل قبور قدیمی ترین قرارگاه بشری که شناخته شده ( یعنی سیلک کاشان ) حاکی از آن است که سرزمین ورامین هزاران سال قبل بستر تمدن ارزشمند ما بوده است و مسیر فرهنگ و هنر اهالی شمیرانات و مردم ورامین که عضوی از پیکر ری به شمار مىرفتند در یک خط بوده است . ( سرزمینها ) کلاویخو سفیر درباره کاستین که از ایران دیدن کرده بود درباره شهر ورامین نوشته است : ورامین شهر بزرگی است که قسمت اعظمش خالی از سکنه شده , این شهر بسیار پهناور است , بر گرداگرد آن هیچ دیواری نیست . این شهر در محوطه ای واقع است , این مقر آن بزرگ تاتار یعنی داماد تیمور بود , ( شهرهای ایران ) در قرن های ۵ و ۶ هجری , ورامین آبادترین دوران حیات خود را میگذرانده . علاوه بر آن ، تعدادی از روستاها محل نگهداری اسبها و مادیانهای ایلچی شاه بود و کارکنان آن از وفاداران به خانواده سلطنت و شخص محمد علی شاه بودند .

معرفی شهرستان :

در غرب شهر ورامین و در خیابان شهدا , بقعه متبرکه کوکبالدین قرار دارد که ساختان قدیمی این بقعه دارای گچبری نفیسی بوده که کلمات ” الدنیا والدین ” و غیره بر روی آن حک شده بود و در سالهای گذشته تخریب و ساختمان جدیدی به روی این بقعه ساخته شده است . از نسب و شجره نامه صاحب بقعه اطلاع دقیقی در دست نیست ولی با توجه به سه سنگ قبری که در گذشته در داخل ساختمان بقعه موجود بوده و متعلق به دوره تسلط افاغنه بر ایران , زندیه و قاجاریه میباشد . دکتر علا الدین در کتاب ” جغرافیای تاریخی ورامین ” آورده است : ” سنگ قبرهایی که در این بقعه قرار دارد ۳ عدد است . قدیمیترین آن متعلق به دوره تسلط افاغنه بر ایران است . در این سنگ پس از ذکر اسامی چهارده معصوم از حاج محمد نصیر نامی از مردان سرشناس ورامین در سال ۱۱۴۲ هجری قمری نام میبرد که به دست افاغنه به قتل رسیده . سنگ نبشته قبر دومی که تاریخ پنجم ذیحجه سنه ۱۱۷۷ هجری قمری یعنی دوره سلطنت کریمخان را نشان میدهد متعلق به آقا محمد ولد محمد باقر است . سنگ قبر سوم سنه ۱۲۲۱ هجری , یعنی زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار را نشان میدهد . ضیعالدوله در کتاب مراتالبلدان , از مسجدی قدیمی با نام ” مسجد شریف ” در کنار این بقعه یاد کرده است که اکنون از آن اثری نیست و به جای آن در سال ۱۳۴۴ شمسی دبیرستان دخترانه کوروش کبیر ” فاطمه کنونی ” ایجاد شده است . ضیعالدوله در توصیف این مسجد اینگونه نگاشته است که : ” مسجد دیگری هست در ورامین خراب و کتیبه ها به خط ثلث دارد که خوانده نمیشود و در یک قسمت از کتیبه ها لفظ ” المسجد الشریف ” دیده میشود و در سمت دیگر سنه ۷۰۷ پدیدار است . صحن مسجد را حالا قبرستان کرده اند . اهل بلد گویند اینجا مقبره کوکبالدین است . ” دکتر امیرچی از دو درخت کهنسال توت در مقابل بقعه کوکبالدین یاد کرده است که اکنون هم یکی از آن دو وجود دارد . بنای فعلی و مقبره حرم این بقعه در هنگام باسازی طوری ساخته شده است که شباهت بسیار به مسجد دارد و اکنون و در آن مراسم و مجالس وعظ و ذکر را برگزار میکنند .

پیشینه تاریخی :

قلعه ایرج , مسجد جامع , میدان کهنه گل , نازین قلعه ( که روزگاری ارگ بوده و در زمانی هم زندان ) , قصر بهرام , برج اعلا الدوله و برخی امامزاده ها .

امامزاده ها :

امامزاده جعفر , امامزاده علی , امامزاده عبدالله , امامزاده زید ابوالحسن , امامزاده هادی , امامزاده شصت , امامزاده یحیی .

امامزاده زید ابوالحسن :

هنگامی که وارد این بنا می شویم با آرامگاهی روبرو می گردیم که واقع در حیاطی بزرگ است که سنگ فرش شده است . جنس این بنا از کاه گل است در ابتدای ورودی با دری روبرو می شویم که بارگاه اصلی با آن در حدود ۴ یا ۵ متر فاصله دارد آنگاه با پیمودن ۳ پله کاه گلی وارد آرامگاه می شویم که مقبره بدون هیچ حفاظی و حصاری در وسط فضایی به اندازه ۱۲ متر و شاید بیشتر قرار دارد . صاحب این امامزاده ( زید ابوالحسن ) از دانشمندان قرن هشتم است و نویسنده کتاب ” حسن الکبارفی معرفه ائمه الاطهار ” که از این کتاب سه نسخه بیشتر در ایران وجود ندارد و مقدمه آن توسط استاد سعید وزیری نوشته شده است .

مسجد جامع ورامین :

در بدو ورود به این مسجد گرانقدر ابتدا با حیاط این مسجد روبرو می شویم که کمی جلوتر دیوارهای بلندی با معماری های جالبی به چشم می خورد که روی آنها با کاشی کاری های آبی تزئین شده است . پس از عبور از زیر این دیوار وارد راهروی باریکی می شویم که در دو طرف آن درهای چوبی کوچکی قرار دارد و کمی جلوتر هم طرف چپ و هم طرف راست راهروهایی به طرف چپ و راست کشیده شده است که طاق های تودرتویی را در خود جای داده است . در وسط صحن مسجد حوضی دیده می شود که البته از تعلق آن به مسجد اطمینان کامل نیست . ” هر گاه به مقایسه مسجد قدیمی مصر که عمروعاص ساخته و مساجد قدیمی قزوین و اصفهان و ورامین بپردازیم به این نتیجه می رسیم که اولا” ایرانیان در اصول معماری خود ثابت قدم بوده اند ثانیا” نقشه های اولیه مساجد اسلامی را با احترام محفوظ نگاه داشته اند . “

تپه میل :

در حدود ۱۲ کیلومتری جنوب شرقی شهرری به سوی ورامین بر بلندای تپه ای وسیع در روستای قلعه نو بقایای کاخ یا آتشکده ای واقع است که به ” تپه میل ” مشهور گردیده و آن به سبب دو پایه بزرگ بنا می باشد که از دور شبیه به میل است .

جهت بنا به صورت شرقی و غربی است . در جبهه شرقی ایوانی با چهار ستون مدور بوده که در حال حاضر پایه های دو ستون آن برجاست .

بیشتر قسمتهای غربی بنا از میان رفته , در قسمت زیرین مجموعه یک راهروی کم عرض وجود دارد که سراسر طول بنا را طی میکند .

بقایای معماری تپه میل دارای ساختاری متشکل از گل , خشت , لاشه سنگ , گچ و از نظر قدمت متعلق به دوره ساسانیان ( حدود ۱۸۰۰ سال پیش ) است و به آتشکده بهرام گور نیز معروف است .

شعر نامه دیولاقوا :

ساخت این بنا در زمان سلطنت سلطان محمد خدابنده ( خربنده اوجاتیو ) آغاز میشود و در زمان سلطان ابوسعید هم به پایان میرسد . قسمتی از آن در سال ۷۲۲ و قسمتی در سال ۷۲۶ هجری خاتمه یافته است . در زمان شاهرخ میرزای تیموری قسمتی از این مسجد تعمیر میشود . گویند که استاد علی قزوینی بنا و معمار این اثر بوده است ولی کاملا مشخص نیست که معمار کل بنا یا قسمتی از آن بوده است . این مسجد یکی از قدیمی ترین بناها بعد از برج اعلا الدوله میباشد .

برج اعلا الدوله :

این برج , برجی آرامگاهی است که جدا از کل شهر ساخته شده و هنگام بازدید از این اثر , استقلال و جدایی به طور کاملا” واضح به چشم میخورد . این برج متعلق به فخرالدین حسن علا الدوله ودین بوده که در قرن ۶۰۸ هجری قمری ساخته شده است و در سال ۱۳۱۰ هجری شمسی به ثبت رسیده است . ( به عنوان اثری تاریخی ) این برج از یک قسمت استوانه ای شکل ساخته شده و قسمت مخروط شکلی که بر روی قسمت استوانه ای است . ارتفاع قسمت استوانه ای ۲ متر و ارتفاع قسمت مخروطی ۵ متر میباشد که روی هم رفته ۱۷ متر میشود . حسن علا الدوله ودین هم معلم بوده و هم یکی از حکام محلی .

مقبره یوسف رازی ( یوسفرضا ) :

یوسف رازی از عرفای اواخر قرن ۳ و اوایل قرن ۴ هجری است . رازی از رفیقان ابوسعید فراز و مرید ذوالنون مصری بوده است . فوت او را در سالهای ۳۰۳ یا ۳۰۴ هجری دانسته اند . عطار در تذکره الاولیا از او یاد کرده و کراماتی را به او نسبت داده است . مقبره یوسف رازی در شمال روستای قشلاق واقع است . ظاهرا” در کنار این بقعه قبلا” روستایی به نام حضار نیاز وجود داشته که امروز اثری از آن نیست .

شکل مقبره هشت ضلعی است و به وسیله گنبدی هشت ترک دو پوسته مسقف گردیده است . ابعاد خارجی اضلاع آن ۵۶/۳ متر و ابعاد داخلی ۴۵/۲ متر میباشد . قطر داخلی بنا ۱۰/۶ متر و ضخامت جرزها ۱۰/۱ متر است . در قسمت شرقی بنا ایوانی در دوره های بعد به بنا الحاق شده است که ترکیب اصلی مقبره است . نمای خارجی بنا از آجر ساخته شده قسمت قفل و بند اضلاع هشتگانه دارای پشت بندهای به عرض یک آجر به صورت مثلث میباشد . غیر از ضلع شرقی که ایوان ساخته شده , بقیه اضلاع دارای طاقنماهایی با قوس جناغی کم خیز میباشد . در چهار ضلع از مقبره به صورت قرینه چهار پنجره با نورگیر تعبیه شده است .

گنبد به صورت مخروطی هشت ضلعی ساخته شده که در ضلع شرقی بوسیله پنجره های دسترسی به فضای بین دو گنبد میسر میشود . نمای داخلی در اضلاع مختلف و گنبد دارای تزئینات گچبری میباشد . غیر از گچبریها بقیه قسمتهای داخلی با گچ پوشانده شده است و اخیرا” به رنگ سبز رنگ آمیزی شده است . سقف برای انتقال هشت ضلعی به دایره گنبد به وسیله ۱۶ طاقنمای زیبای گچبری شده انجام پذیرفته است .

در وسط بنا در زیر ضریحی چوبی سکوی مقبره قرار دارد که ۴۰/۲ متر طول و ۲۵/۱ متر عرض و یک متر ارتفاع دارد . سکوی مقبره نیز بوسیله کاشیهای فیروزه ای لاجوردی و سفید تزئین شده است . در مورد قدمت بنای این مقبره تاریخ دقیقی در دست نیست و احتمال میرود در قرن ۷ هجری ساخته شده باشد . از صحن ساختمان یوسفرضا برای دفن اموات روستای قشلاق یوسفرضا و چند روستای اطراف استفاده میشود . تاریخ سنگ بعضی از قبور به حدود ۲۰۰ سال قبل میرسد .

بر روی بعضی از سنگها آثار اشیایی همچون شانه و بعضی وسایل دیگر که حک شده مشاهده میشود . در این گورستان ساکنان روستاهای مختلف که معمولا” از طوایف گوناگون هستند هر کدام بخشی از گورستان را بطور جداگانه به اموات خود اختصاص داده اند . در محوطه این امامزاده به علت حفاری جهت تعمیرات و … به راهروی زیرزمینی برخوردند که از آجر ساخته و مسقف بوده و ارتفاع آن در حدی است که انسان میتواند در آن تردد نماید . در نزدیکی این امامزاده درخت کهنسالی بوده که اهالی اعتقاد داشتند اگر کودکانی که مبتلا به مرض سیاه سرفه و بعضی بیماریهای دیگر هستند در اطراف این درخت رفت و آمد کرده و نزدیک شوند سیاه سرفه آنها بهبود مییابد در نتیجه کودکان مبتلا به سیاه سرفه را از نقاط نزدیک و نسبتا” دور در منطقه به این محل می آورند .

بقعه سید فتحاله :

این بقعه به نظر اهالی و مردم محل بر مزار سید فتحاله که در زمان خود کار ارشاد مردم را در منطقه به عهده داشته و اجداد او از مکه به ری و ورامین آمده اند , قرار دارد . از اعقاب سید فتحاله بعضی به نیاک از روستاهای لاهیجان آمل رفته و در آنجا زندگی میکرده اند . ولی دقت در نص کتیبه حاکی از آن است که این بقعه متعلق به عطااله الحسینی پدر سید فتحاله است نه خود وی . همانطور که در جای دیگر هم گفته شد در گذشته در جوار بقعه سید فتحاله مسجدی قرار داشته که فعلا” اثری از آن نیست و بعدا” مسجد خاتم الانبیا را بر روی آثار آن ساخته اند ولی صنیعالدوله در مرات البلدان ( در زمان ناصرالدین شاه ) به آن اشاره کرده و معمرین شهر نیز چنین ساختمانی را به یاد دارند و اظهار میکنند در محوطه اطراف سید فتحاله قبرستان بزرگی وجود داشته است . از طرفی این بقعه در نزدیکی ناریین قلعه ( ارگ قدیم شهر ورامین ) قرار داشته است . طرح بقعه سید فتحاله مربع است . در ورودی اصلی بنا در سمت جنوب قسمت داخلی بنا با گچ سفید شده و در چهار طرف خیز کند و عرقچین آن در بقعه قرار دارد و پنج دایره کوچک اشکال گل و بوته گچکاری شده که احتمال میرود متعلق به دوره قاجاریه باشد از آنجا که در اطراف این بقعه ساختمان جدیدی ساخته شده بنای اولیه بقعه محصور در بنای جدید است که از آن برای مراسم عزاداری سیدالشهدا ( ع ) استفاده میشود و در نتیجه بخش قدیمی بنا چندان قابل رویت نیست . تنها اثر تاریخی مستند در این بنا کتیبه هایی است به خط ثلث بسیار زیبا بر روی قطعه سنگی کرم رنگ که با رنگ اخرایی نوشته شده است .

این کتیبه در حال حاضر درون قابی شیشه ای در ضلع شمالی بر روی دیوار نصب شده است . مضمون کتیبه چنین است : ” اینجا آرامگاه متبرک سلطان العارفین ( مطیع ) پیامبران , پایه شریعت , طریقت و حقیقت پدر شیخ فتح اله حسینی که صاحب سیرتی پاک و فقیر پیشگاه خداوند عارف عطااله حسینی ماه رجب سال ۹۰۰ ” همانطور که قبلا” اشاره شد و از مضمون کتیبه استفاده میشود این بقعه متعلق به عطااله پدر سید فتحاله است و شاید آرامگاه سید فتح در جای دیگری باشد . بنای اصلی سید فتحاله باید مربوط به اواخر قرن ۹ باشد . بر روی مقبره ضریح آهنی قرار دارد . در صحن سید فتحاله از زمانهای قدیم برای دفن اموات استفاده میشده , تعدادی از شهدای انقلاب و جنگ در این مکان به خاک سپرده شده اند .

روستاها :

در این جا تعداد کمی از این روستاها را ذکر میکنیم . البته تعداد روستاهای ورامین بالغ بر دویست و اندی میباشد .

این روستاها به شرح زیر میباشند :

خورین , خیرآباد , سرگل , فردیس , فیلستان , گل عباس , جلیل آباد ده ماسین , شیرین آباد و … .

خورین : از روستاهای آباد است که مردمش بیشتر کردبچه بوده و دارای اعتقادات ویژه ای هستند .

فردیس : واژه ای فارسی است به معنی باغ و بهشت که در قرآن به شکل فردوس آمده است .

فیلستان : واقع در ورامین و از املاک علی شاه ظل السلطان بود که پس از توقیف , مظفرالدین شاه آن هنگام که به سلطنت رسید آن را به میرزا محمود خان حکیم الملک بخشید و پنبه آن معروف است .

طایفه ها :

ترک , خانی , تاجیک , هداوند , میرزایی , سنگینیان , بوربور , تات , کتی ها , پازوکی و عرب , سیاه منصوری , کنگرلو و خرجی و مانی از طوایف این منطقه میباشند .

زبان :

همه این طایفه ها در ورامین فارسی صحبت میکنند و بررسی هر یک از این طوایف را با فرهنگ , زبان و اعتقادات خاصی روبرو میکند ولی نیاز مردم باعث شده که زبان واحدی را انتخاب و به دلیل یکی شدن و آمیختن با هم تشخیص کرد و ترک و تاجیک از هم مشکل است . پازوکی ها , سیاه منصوری ها , قشقایی ها و ایل مافی کردند ولی فارسی صحبت میکنند . کنگرلوها , خرجی ها ریشه ترکی دارند ولی نسل امروزشان ترکی نمیدانند و گویش و لهجه مخصوص ورامینی ها را دارند . عربها هم زبان عربی آمیخته به فارسی صحبت میکنند . هداوندی ها هم بعضی از ویژگی های زبان لری را حفظ کرده اند .

نمونه ای از گویش ورامینی

کتاب را <<<<<<<<<< کتاب ر

دین :

حنفی ها در ارنبویه زندگی میکرده اند و تا قرن هفتم دینشان هم همین بوده است . در قوهه حمیر هم سنی مذهبان ساکن بودند و در قوهه آب هم خانقاه صفویان بوده است . در روستای خورین نیز عده ای از علی اللهی ها زندگی میکرده اند ولی در کل اکثر مردم ورامین شیعه اثنی عشری هستند .

بزرگان :

قطب الدین ارزی ورامینی از مفاخر علمی ایران و از منطق دانان , عبدالملک بن محمد بن عبدالملک ورامینی از فضلا , استاد معصوم از موسیقی دانان , قاضی محمد وراینی از شاعران دور صفویه , محمد بن شاه بن القاسم حسینی , عزالدین رازی شاعر تسنیعه , قاضی عطاالله ورامینی از شاعران زمان شاه تهماسب و قاضی عبدالله ورامینی .

آداب و رسوم :

در قدیم روستاهای ورامین به صورت ارباب رعیتی اداره میشد . ارباب در بالای ده زندگی میکرد و مردم عادی در پایین ده فقط خانواده هایی که وضع مالیشان نسبت به بقیه بهتر بود تقریبا” نزدیک خانه اربابی بودند . رعیتها موظف بودند به ارباب و خانواده شان احترام بگذارند . به طور مثال هنگام استفاده کردن از حمام , از روز قبل به متصدی حمام اطلاع داده میشد و او موظف بود که حمام را در روز استفاده قرق کند و به این ترتیب کسی از مردم عادی اجازه وارد شدن به حمام بلکه اجازه رفت و آمد در نزدیکی آن محل را نداشت . زنها روزها و مردها شبها از حمام که خزینه بود استفاده میکردند . در زمانی که آنها داخل حمام بودند کلفتها و نوکرهایشان برای آنها غذا و میوه و شربت مهیا میکردند .

مراسم عروسی : دختر و پسر تا زمان ازدواج همدیگر را نمیدیدند بلکه این افراد بزرگتر خانواده و فامیل بودند که انتخاب کرده و تمام کارها را انجام میدادند . در مراسم خواستگاری افراد کوچکتر حتی خود داماد اجازه دخالت نداشتند . برای مراسم خواستگاری ابتدا بزرگتر خانواده عروس و داماد با اهدا نبات به خانه ارباب رفته و از او و زنش اجازه و راهنمایی میگرفتند و دعوتشان میکردند بعد به خانه بزرگترهای فامیل رفته و با هدیه دادن نبات همه را دعوت میکردند . خانواده داماد به خانواده عروس به عنوان خرج مطبخ مواد غذایی میداد . در نامزدی مهمانیها جداگانه برگزار میشد ( فامیل عروس در خانه عروس و فامیل داماد در خانه داماد ) . برای خرید عروسی دختر را نمیبردند بلکه مثلا” برای خرید کفش , پای عروس را وجب کرده و به همان اندازه نخ تهیه میکردند و بر اساس همان اندازه کفش را میخریدند .

برای آرایش عروس خانواده داماد از یک زن آرایشگر ( بندانداز ) دعوت میکردند به خانه عروس بیاید و در یک اتاق بزرگ همه مهمانها نشسته و عروس در وسط اتاق مینشست , بعد از اصلاح عروس را به حمام میبردند که در این موقع تمام دختران مجرد را نیز همراه او  میبردند . در حمام با خوارکیهایی از قبیل انجیر خشک , گردو , نخودچی , کشمش , نان شیرمال , بادام , پسته ,   نان و پنیر , سبزی , ماست چکیده و سرشیر از مهمانها پذیرایی میکردند . بعد از اینکه بر مو و دستها و پاهای او حنا گذاشته و کار شستشو  به پایان رسید تا مادر داماد اجازه نمیداد لباس نمیپوشید همچنین هنگام خروج از حمام نیز باید پدر داماد اجازه خروج را میداد . عروس را تا خانه پیاده برده و در طول راه با ساز و دهل مردها چوبی میرقصیدند . جلوی خانه , پدر عروس اجازه ورود به خانه را میداد و گوسفند قربانی میکردند . خانواده داماد برگشته و مراسم در خانه عروس برگزار میشد . بعد از صرف نهار عروس را سوار بر اسبی تزئین شده با آیینه و سنگهای زینتی و پارچه های زیبای رنگی همراه با یکی از افراد محرم که به سوار و پیاده شدن به او کمک کند به خانه داماد میفرستادند , نزدیک خانه داماد عروس را نگه میداشتند و داماد که سه عدد انار در دست داشت بر روی پشت بام رفته و آنها را به طرف عروس پرتاب میکرد که باید حداقل یکی از آنها به دامن عروس میافتاد . بعد از ورود به خانه نیز عروس در حیاط میایستاد تا داماد از بالا بر سرش گندم بریزد تا با خود برکت به خانه بیاورد . جهیزیه عروس دو روز بعد از عروسی درون  مجمه گذاشته و با ساز و دهل به خانه داماد میرفت . در اینگونه برنامه ها تمام اهل روستا به کمک خانواده عروس و داماد میشتافتند .

مراسم عزاداری : اگر یکی از افراد خانواده فوت میکرد در مراسم عزاداری او قهوه تلخ مخلوط با شکر گذاشته و مهمانها هنگام ورود به خانه از آن به اندازه یک قاشق میخوردند و همچنین برای افراد بزرگتر قلیان آماده میکردند .

مراسم عید نوروز : یک ماه مانده به عید زنها دوغاب گل درست میکردند و دیوارهای خانه را تمیز میکردند . بعد نان شیرمال و یوخه درست میکردند , تخم مرغها را رنگ میکردند , افرادی که باغ انار داشتند میوه های آن را با شاخه جدا کرده و نگه میداشتند و عید با شاخه همراه با تنقلات دیگر درون سینی در مقابل مهمانها قرار میدادند .

قالی ایران

سوابق تاریخی :

شهر ورامین در ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی تهران در دشت بزرگی بر سر راه مشهد قرار گرفته است . رونق و اهمیت آن از زمان حمله مغول به دنبال ویرانی شهرری آغاز میشود .

در منطقه ورامین نیز قالیبافی همچون بسیاری از مناطق دیگر همواره در جوار کشاورزی مد نظر بوده است لیکن مردم این منطقه بلحاظ استعداد خاک و نزدیکی به تهران بیشتر به کشاورزی و شغلهای حرفه ای روی نموده اند و قالیبافی نیز نه بصورتی جدی بلکه به عنوان ممر درآمدی در جوار سایر حرف دنبال شده است .

شهرستان ورامین به علت قرار گیری بر سر راه مهاجران و کوچ نشینان , انواع مختلفی از جمعیت را در خود جای داده است , این کوچ نشینان و مهاجران به تبع زندگی کوچ نشینی خود و بنا به حرفه اصلیشان ( دامداری ) در اوقات فراغت خود محصولاتی زیبا را خلق میکنند که ریشه در فرهنگ قومی و قبیله ای آنان دارد .

اقوام مختلف کرد , لر , ترک و عرب در ورامین ساکنند , مهاجران کرد و لر در شمال ورامین , عربها در جنوب و ترکها در شرق و غرب ساکنند . دو قوم لر و کرد از پر سابقه ترین عشایر ورامین هستند , چنانکه ورود اولین دسته لرهای هداوندی مصادف با قرن هشتم هجری است , کردها نیز در دوران صفویه و اوایل قرن دهم به ورامین مهاجرت کردند . ( کردهای ورامین به دسته پازوکی ها , چشمگزکها و کردهای شمال خراسان یا قوچان تقسیم میشوند . ) اقوام ترک از لحاظ تنوع بیشترین رقم را دارند و تقریبا از همه اقوام ترک ایران از جمله شاهسون , قشقایی و افشار در بین آنها یافت میشود . عربهای ورامین نیز از منطقه فارس به این نقطه  آمده اند و اکثرا” از دو قوم عرب جباره و عرب شیبانی میباشند .

تقریبا” اکثریت اقوام ساکن در ورامین به کار بافندگی مشغولند . بافته های کردهای ورامین آن سهولت تشخیص و ارتباط ریشه ای را که لرهای ورامین با سرزمین اجدادی شان حفظ کرده اند , ندارد , اما به خوبی از بافته های اقوام دیگر به ویژه ترکها و عربها قابل تشخیص اند .

تشخیص بافته های اقوام ترک ورامینی از اقوام لر و کرد و یا الیکایی مشکل نیست اما تشخیص آنها از یکدیگر بسیار پیچیده است . بافته های ترکی و فارسی ورامین از لحاظ ویژگیهایی چون ظرافت , سختی و نرمی با هم متفاوتند . عربهای ورامین نیز سهم عمده ای در بافندگی وارمین دارند و برخی از ظریفترین فرشها را بافته اند .

فرشهای ورامین را میتوان به دو گروه تقسیم کرد : یکی فرشهای ایلاتی که خود ورامینی ها آن را زمین بافت مینامند , دیگر فرشهای سفارشی ( به سفارش تهرانیها ) است , که در اینگونه فرشها همه نوع نقشه شهری بافت میشود . شاید آسانترین قالیچه جهت طبقه بندی , قالیچه های خود ورامین باشد . معمولا” قالیچه مدرن ورامینی , نقشه میناخانی را نشان میدهد که بسیار خوب کار شده است و دارای چله نخی است و بافته ها تا حدودی ریزتر از بافته های متوسط قم است . این مشخصه , این قالیچه ها را یکی از نمونه های شهری ایران کرده است .

ساختار :

در سرزمین ورامین اقوام مختلفی ساکنند و هر کدام از آنها روشهای بافت مخصوص خود را دارند . هر کدام از این اقوام توشه ای از سرزمین اجدادی خود به ورامین آورده اند و با دیگران در میان گذاشته و به جای خود از دیگران نیز سهمی برگرفته اند . برخی از این داد و ستدها جنبه فنی و ساختاری داشته است , از جمله این تبادلات , باید از ساختار پود جایگزین سخن گفت .

این ساختار , مخصوص بافندگان شرقی ایران است و در غرب ایران , زاگرس نشینان غربی از آن آگاهی ندارند . مقدار کاربرد این بافت در کار اقلیمهای مختلف ورامینی متفاوت است و گاه به یک ردیف و گاه چندین ردیف در بافته هایشان میرسد .

بافت ساختاری دیگری که بافندگان ورامینی از آن استفاده میکنند نوعی بافت پود متفاوت است که این نوع بافت را بافندگان کرمانی به ورامین آورده اند .

تار و پود قالیهای ورامین از پنبه است و قالیچه های عشایری , معمولا” ساختاری پشمی دارند .

پرز قالیهای ورامین از پشم مرغوب است , کم گوشت چیده میشوند ولی پرز قالیچه های عشایر کمی بلندتر چیده میشود . پشمهای مصرفی براق و نرمند و وقتی رنگ میشوند درخشش خاصی دارند .

آرمن هانگلدین در کتاب قالیهای ایرانی بافت فرشهای ورامین را اینگونه توصیف میکند :

بافت قالی های ورامین دارای ضخامت متوسطی است , تار آن از نخ پنبه ای و رشته های تار آن یکی در میان زیرورو هستند . پود آن از دو رشته تشکیل شده است , اولین رشته از جنس پنبه و به رنگ سفید , که بطور نا منظمی تابیده شده و تقریبا در بین تارها پنهان است و به پشت قالی حالت خاص نقطه نقطه سفیدی میدهد . دومین رشته پود , که از قبلی نازکتر است , به رنگ آبی و در پشت قالی دیده میشود . گره های آن از نوع فارسی باف ( ۲۵۰۰ تا ۳۶۰۰ گره در دسی متر مربع ) و پرزهای آن درخشان و کیفیت پشم آن بسیار عالی است .

همه اقوام کرد و لر و شاهسون و عرب , گره متقارن را در فرشهای خود به کار برده اند و بافت تخت را به لول یا نیم لول ترجیح داده اند , اکثر آنها دو ردیف پود بین هر رج گره می اندازند , اما گهگاه کردها و عربها از یک پود استفاده کرده اند . پودها اغلب از پشم رنگ نشده قهوه ای سیر است . اما لرها و شاهسونها پود قرمز نیز به کار برده اند .

کیفیت قالیهای ورامینی , بسیار عالی و دارای دوام زیاد میباشد . ابعاد قالیهای ورامین بیشتر در اندازه مخصوص اتاق ( ۲۳ متر ) است . کناره های قدیمی عشایری در اندازه ۲ متر مربع خیلی کم است . البته لازم به ذکر است که اندازه قالیها بر حسب نوع استفاده از آنها متغیر بوده و معمولا اکثر اندازه ها بافته میشود . بافته های روستایی ورامین از گلیمهای بزرگ در طرحهای چشم گیر و رنگهای تیره تا مفرشها و خورجین هایی که اغلب ریشه های پشمی تیره دارند و طرحهایی که حاکی از منابع گوناگون چادر نشینی هستند را در بر میگیرد . از جمله بافته هایی که نام فرش بر آنها اطلاق شده و در ورامین بافته میشوند , میتوان به مفرش اشاره کرد . بیشتر مفرشهای ورامینی مفرشهای فرشی است یعنی یک یا سه پانل اصلی آن از فرش گره دار بافته شده و بهترین آنها کار عربها است . خورجین هم از جمله بافته های ورامین است . خورجین های فرشبافی شده یک پود دارد و تقریبا همان پالت رنگ فرشهای کرد آن مناطق را دارد و بافتشان نسبتا” زمخت است . خورجینهای ترکیب گلیم و فرش نیز در آنجا بافته میشود . پوششهای اسب و شتر نیز از دیگر بافته های فرش ورامین است .

طرحهای رایج :

نقش ها و نگاره ها هم در سرزمین ورامین مورد تبادل مردمان مختلف قرار گرفته است . نقشهای مکرر هندسی که در بافته های شهرهای حاشیه کویر به کار برده میشود , در بافته های اقوام ترک زبان ورامینی یافت میشود . نگاره های ستاره ای بافندگان آذربایجانی ( شاهسون و کرد ) هم در ورامین مورد توجه همه بوده است . این ستاره ها که با اشکال مختلف در می آیند , در ورامین کاربردهای مختلف پیدا کرده اند . از جمله ستاره هشت پر و ستاره خرچنگی که در گروه بزرگی از گلیم های گرمساری ورامینی که به دست همه اقوام ورامین بافته شده , دیده میشوند .

به رغم گوناگونی طرح , یک اصل در همه فرشهای ورامین و یا لااقل اکثریت قریب به اتفاق آنها مشترک است و آن نقش مکرر است . بیشتر فرشها نقششان تکرار یک نگاره است که یا همه متن را پوشانده و یا در وسط در اندازه های بزرگتر تکرار شده است , به ندرت به تک ترنج توجه شده و اغلب از نگاره هایی چون میناخانی و یا انواع ستاره های هندسی استفاده شده است .

مشخصات طرح مینا خانی به این شرح است : گل کوچک چند پری که در اطراف آن چهار عدد گل سفید , که یادآور گل نرگس است , قرار دارد . نقشهای مختلف روی این قالیها توسط یک حرکت زیبا و هم نوای شاخه های نازک به همدیگر متصل شده اند , این نقشها روی زمینه آبی رنگ قالی که معمولا” عاری از لچک و ترنج میباشند , خود را برجسته مینمایند . این نقشها به نوعی , حالت یک شبکه گل آذین را تشکیل میدهند .

از جمله طرحهای مورد استفاده دیگر , طرحهای افشان , شاه عباسی , گلدار یا ترنجی و ظل السلطانی و قلم سرمه ای میباشند . نقشه قلم سرمه ای که گاه به آن گلدانی و یا نخلی نیز میگویند رابطه معقولی با نام آن ندارد و اهالی خود نیز دلیل روشنی بر این نامگذاری ندارند . در این طرح گلدانها در صفوف نظم قرار داشته و ما بین آنها را برگهای نخلی برنگ قرمز زینت میدهد .

نقشه شاه عباسی که خود اهالی آنرا بنام شاه عباسی بندی و پا شتری مینامند , در زمینه ای شامل گل و بوته و پرندگان جلوه گر میشود .

نقشه دارخلی طرحی هندسی و ره آورد منطقه ترکمن نشین ورامین است . کارگران این منطقه اکثرا” آنرا بصورت نامرغوب و نازیبا میبافند . طرح زمینه شامل گل و بوته و اشکال برگ نخلی و طرحهای هندسی منظم در زمینه قرمز میباشد . در بافته های اصیل و ایلاتی ورامینی از نقشهای مختلفی استفاده شده است .

لرها در طرح از عوامل طبیعت استفاده کرده اند . آنها گاهی در یک ترکیب بندی هندسی نوری شکل , بوته های منظمی را جا داده اند و گاهی نیز در چهار گوشه فرش , چهار فرشته – به جای لچک – کار کرده اند . ( چنین فرشهایی را در گذشته بر تابوت هم می انداختند , تا فرشتگان , مرده را تا قبر همراهی کنند . ) فرشهایی که از کردها عرضه شده , همه نقشه مکرر دارند . مثل میناخانی و یا لوزی مکرر . فرشهای قوم اصانلو نیز به شدت از فرهنگ ترکمنی و شاهسونی تاثیر پذیرفته اند .

رنگبندی :

اصولا مایه عمومی رنگ قالی ورامین به دلیل رنگ آبی تیره زمینه توسط رنگهای نسبتا” زنده نقشها روشن است . از رنگهای سرمه ای و آبی در قالی های ورامین استفاده زیادی شده است . قرمز و نارنجی و سبز و قهوه ای و بادنجانی هم به مقدار متعادلی کار شده , حال آنکه به رنگ زرد توجه کمتری گردیده و به جز لرها , بقیه اقوام از زرد , حداقل استفاده را کرده اند .

اریک آشنبرنر در کتاب قالیها و قالیچه های شهری و روستایی ایران رنگ قالیهای ورامین را اینگونه توصیف میکند : نیلی , قرمز تیره گرم و گاه آبی سلطنتی اغلب رنگهای زمینه را تشکیل میدهند . بژ روشن , قهوه ای , قرمز و مخلوطی در این رنگها , طلائی و گاه سبز برای آرامش و طرحهای داخلی قالی استفاده میشوند .

منابع و مواخذ :

– اینترنت ( برگرفته از تاریخ ورامین اثر استاد سعید وزیری )

– آشنبرنر , اریک , قالیها و قالیچه های شهری و روستایی ایران , جمشید تولایی و محمدرضا نصیری , یساولی , تهران , ۱۳۷۴

– تناولی , پرویز , دستبافتهای روستایی و عشایری ورامین , انتشارات یساولی , تهران ۱۳۸۰ )

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.