خانه » شهدای ورامین » خاطرات شهدا » خاطرات شهید علی قمی (۸) // تشکیلاتی بود، سوار بر تویوتا و …

خاطرات شهید علی قمی (۸) // تشکیلاتی بود، سوار بر تویوتا و …

http://dlnew.ir/varamincity.com/tasavir/shohada/tasavir-shohadaye-varamin/shahid-ali-ghomi---www-varamincity-com-02.jpg

————————————————————————————————————-

رفتیم کردستان

همسر شهید

پدرم اصلا موافق رفتن من به ارومیه نبود، از طرف دیگر علی آقا یکی از خانه هایی که متعلق به تیپ ویژه بود را گرفته بود و می گفت: این جا کاملا امن است و مشکلی نیست.

فروردین از راه می رسید و پدر و مادرم می خواستند بروند مشهد که مادرم به پدرم گفت: «به جای این که برویم مشهد، برویم اورمیه و کردستان اگر شرایط مناسب بود محبوبه آن جا بماند.» رسیدم اورمیه پدر و اردم هشت روز آن جا ماندند. علی آقا توی این چند روز تقریبا هر روز به خانه می آمد پس از برگشتن پدر و مادرم من هر سه چهار روز یک بار علی آقا را می دیدم. می گفتم: «علی آقا برویم تهران؟» می گفت: شما که اینچند وقت را صبر کردی، یک ماه را هم تحمل کن، می رویم تهران.

یک ماه گذشت و به من گفت: شما که این ماه را صبر کردیف یازده ما دیگر هم صبر کنف می رویم تهران!

 ————————————————————————————————————-

بچه ها را کول می کرد

مجید ایافت

در جاده ی سایین دژ- تکاب راهپیمایی طولانی ای داشتیم. ما با پیش مرگ های کٌرد رفتیم و راه ضد انقلاب را بستیم. قمی هم آخرین هدف ها را گرفت. راهپیمایی خیلی خسته کننده بود. می گفتند: قمی و گنجی زاده به محور می رفتند بچه ها را کول می کردند و می آوردند

 ————————————————————————————————————-

مقاومت فایده ای ندارد

مجید ایافت

مسئول سیاسی حزب دمکرات که بعداً به اسارت ما درآمد، می گفت: قاسملو به منطقه آمد و با بی سیم شنود می کرد که رزمنده ها را شناسایی کند، تا متوجه شد که توی بی سیم صدای محمود – علی  و  علی – محمود به گوش می رسد، ترس بر او چیره شد و به نیروها گفت: «مقاومت فایده ای ندارد، کاوه و قمی مقابلمان هستند.»

 ————————————————————————————————————-

سرنیزه ی علی قمی

مجید ایافت

قمی بیشتر وقت ها روی بچه ها تاثیر می گذاشت. بچه ها رفتار و حرکات قمی را چراغ راه خود قرار می دادند. حتی گاهی اوقات کوچکترین کارهای قمی را که شاید خیلی شخصی بود زیر ذره بین نگاهشان می گذاشتند و رصد می کردند. قمی یک سرنیزه در پوتین راست خود گذاشته بود می رفت. فردایش دیدم بیشتر بچه ها تیپ سرنیزه ی اسحله هایشان را میهمان پای راستشان کردند. قدرت جاذبه ی قمی خیلی بالا بود.

 ————————————————————————————————————-

نیروها به مرخصی نرفتند

مجید ایافت

مهاباد بودیم. ماموریت بچه های تیپ ویژه به پایان رسیده بود و بیشتر آنها خسته بودند. بعضی ها هم تقاضای مرخصی داشتند. قمی بچه ها را درسالن اجتماعات فرماندهی جمع کرد و یک سخنرانی حماسی و کوتاه ایراد کرد و گفت: «دوستان امروز امام حسین (علیه السلام) در کردستان تنهاست. امروز ندای “هل من ناصر ینصرنی” حسین زمان از کردستان به گوش می رسد. آن هایی که عاشقند بمانند و آن هایی که خسته اند بروند، ما افراد خسته نمی خواهیم.» همین صحبت حماسی و کوتاه قمی بچه ها را میخکوب کرد و باعث شد بچه ها مدت مدیدی در کردستان بمانند و حماسه خلق کنند.

————————————————————————————————————-

تشکیلاتی بود

مجید ایافت

قمی به پرورش نیروهای جوان و نوجوان اهمیت می داد. در جلسات و مراسمی که بود به جوان ها کار می سپرد و آنها را مدیریت می کرد. به بچه هایی که مرخصی می رفتند، می گفت: «رفقا! هر کدام با یک نیروی جوان برگردید، دست خالی نیایید.» این کار را خودش هم انجام داد. نمونه ی آن آوردن برادر و برادر خانمش به منطقه بود.

 ————————————————————————————————————-

سوار بر تویوتا

مجید ایافت

بعد از هنگ آباد، قرار شد ارتفاعاتی که پوشیده از برف بود را تامین کنیم. بادگیر سفید نداشتیم و استتار هم نکرده بودیم. پنج، شش کیلو متر پیاده روی کردیم تا پای ارتفاعات رسیدیم، غافل از این که دشمن روی ارتفاعات برفی مستقر است. یعنی اگر می رفتیم، تلفات می دادیم. قمی وکاوه گفتند: «برمی گردیم، ادامه ی عملیات را در شب های آینده انجام می دهیم.» برگشتیم، این برگشتن برای بچه ها خسته کننده بود. در حین پایین آمدنشان از ارتفاعات خواب بودند و این را موقعی متوجه می شدند که نفر جلویی می خوردند! بعضی بچه ها وسط جاده خوابیده بودند، گروهان ما انتهای ستون بودف گروهان را  کردم و رفتم پیش قمی و کاوه. گفتم: بچه ها خوابند، خسته شدند! قمی عین خیالش نبود، محکم و قوی تبسمی شیرین گفت: «شما کاری نداشته باشید، فکر آن ها را هم کردم.» چند دقیقه بعد دیدم قمی سوار بر تویوتاست و چند خودرو با راننده به همراه خودش آورده است.

————————————————————————————————————-

منبع : کتاب ” کوچ لبخند ” نوشته ی حسین قرایی

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.