خانه » شهدای ورامین » وصیت نامه شهید عبدالله سهرابی درخشان

وصیت نامه شهید عبدالله سهرابی درخشان

http://dlnew.ir/varamincity.com/tasavir/shohada/tasavir-shohadaye-varamin/shahid-sohrabi.jpg

بسم الله الرحمن الرحیم

خداوند در قرآن می فرماید : که آیا نوبت آن نرسیده است که گرویدگان ظاهری دلهایشان به یاد خدا خاشع گردد .

ابتدا یک تذکر به خودم داده باشم و بعد هم تذکری به برادران و خواهران و تمام امت شهید پرور ایران مخصوصاً ورامین، اول اینکه انسان چطور می شود که صفات رذیله را از خود دور کند و صفات پسندیده را به جای آن بیاورد؟  برای این کار خداوند در قرآن راه هایی را بیان کرده است. همچنین راههایی را ائمه اطهار علیهم السلام و بطور کلی پیشگامان اسلام جلوی ما انسانها گذاشته اند که بهترین راهش جهاد اکبر می باشد یعنی مبارزه با هواهای نفسانی خویش . حالا برای این کار یک چیز لازم است آن هم اینکه انسان بیاید تقوا را پیشه کند و این هم چند راه دارد که در روایات آمده است، اول اهمیت دادن به آنهاو انجام واجبات و ترک محرمات می باشد . وقتی که انسان به نماز اهمیت داد درون او یک ایمان عاطفی پیدا می شود و در نتیجه معاد را باور می کند و در این صورت می تواند بر نفس خود غلبه کند. راه دوم صبر  می باشد. صبر در مشکلات امور زندگی چه داخلی و چه خارجی، صبر در معاصی که در قبال همین صبر اهمیت دادن به گناه می باشد. راه سوم و چهارم و پنجم به ترتیب توبه ، سعه صدر (نسبت به مسائل و اتفاقات کوته نظرنباشد) استقامت و فعالیت است. هر کدام از اینها دارای شاخه هایی هستند که دیگر توضیح نمی دهم. همه اینها که گفته شد و یا راههای دیگری که در قرآن   آمده است اول از خدا می خواهم که به من حقیر کمک کند تا در خودم پیاده کنم. فکر می کنم که من چه بودم و برای چه آمدم و در این دنیا چه کار دارم و به کجا می خواهم بروم و تا به حال به کجا رسیده ام و به کجا خواهم رسید . می خواهم ببینم که آیا آمدن من در این دنیا این بوده است که بیایم و به مردم ظلم بکنم. اگر به مردم ظلم کنم به خودم جور کرده ام پس چه کاری باید انجام دهم. آیا جز این نیست که توشه ای برای زندگی دیگری به جز زندگی در دنیا آماده کنم ، آیا توشه ای از اعمال ناپسند ( کارها و کردار و گفتار زشت ) و یا توشه ای خدا پسندانه (از نیکیها و کمکها وعبادات و اطاعت از خداوند متعال )  و آیا این جز اعمال خدا پسندانه چیز دیگری می باشد. من از خداوند می خواهم که کمکم کند که خودم را بشناسم تا بتوانم او را هم شناخته باشم . این را می دانم که از استخوان ، پوست و گوشت ساخته شده ام و از یکسری عضوهایی مختلف در بدن مثل ( گوش ، چشم ، دست و زبان و . . . )آفریده شده ام . آیا اینها آفریده شده است که به کارهای زشت کشیده شود و یا کارهای نیک و مورد قبول خداوند. این ما هستیم که باید این عضو ها را به راه راست هدایت کنیم. باید با هواهای نفسانی خویش مبارزه کنیم وبه آن هوا و هوسها غلبه کنیم و به طور کلی تقوا را پیشه کنیم و کاری کنیم که رضای خدا در آن باشد و اگر هم رضای خدا در آن بود بدانید که رضای مردم هم در آن است و برای رسیدن به این مرحله از طریق شرکت در نمازهای جماعت و شرکت در بسیج و مخصوصا شرکت در جبهه  می باشد بطور کلی الآن بهتر است بگویم خدمت به نظام جمهوری اسلامی ایران بهترین خدمت و جهادها می باشد .

چند سخن با امت شهید پرور ورامین :

بیایید همانطور که گفتم خداوند را از خودمان راضی کنیم شما امت شهید پرور با راضی کردن دیگر مردمان مخصوصا خانواده شهدا می توانید خدا را راضی نماید.

 صحبتی دارم با یکسری افرادی که نشسته اند در خانه هایشان و هنوز معنی انقلاب و اسلام و قرآن را درک نکرده اند و نمی توانند هم درک کنند. می آیند برای انقلاب تکلیف روشن می کنند. یکسری شایعات می تراشند و یا انقلاب و اسلام را تکذیب می کنند. می گویند که این انقلاب چکارکرده ، نمی دانم پدر مردم را در آورده یا فلان چیز کم شده یا این مملکت دیگر مملکت نمی شود . جوانهای مردم و مملکت از بین رفتند و یا کشته شدند. بگذارید ببینم آیا شما مرگ را درک کرده اید؟ شمایی که اصلا فهم و شعور درک این انقلاب و اسلام را ندارید پس چرا این حرفها را می زنید، بروید یک کمی درباره آخرتتان فکر کنید ببینید مرگ یعنی چه؟ جهاد در راه خدایعنی چه؟ آیا کسانی که در راه خدا کشته می شوند مرده اند ؟ خیر بلکه آنها زنده اند و در نزد خدای خویش روزی می خورند حتی در قرآن هم آمده که گمان آنرا هم نکنید که مرده اند حتی یک ذره هم در این باره فکر نکنید و نمی توانید هم فکر بکنید چون درکش را ندارید . آنها چیزی را که از خدا می خواستند به آن رسیدند و خدا هم به آنها داد و آن هم شهادتشان بود و خانواده هایشان هم به اینکه فرزندی را در راه خدا و اسلام و قرآن قربانی کرده اند افتخار می کنند. ولی اینجاست که ما باید افسوسش را بخوریم وبنشینیم فکر کنیم که چگونه خواهیم مرد. ای کسانی که نسبت به خون شهیدان احساس مسئولیت نمی کنید و بی تفاوت نشسته اید . این را بدانید که دراخرت وضعی بدتر از منافقان خواهید داشت . ننشینید و از انقلاب بد نگویید. والله در قبال خون شهیدان مسئولید و نمی توانید در آخرت جواب این شهدا را بدهید . بیایید یک کمی هم روایت رزمندگان و خانواده شهدا و مفقودین و جانبازان و مسئولین مملکتی مخصوصاً امام را درک کنید . اگر امام می گوید به جبهه بروید نباید اصلا دریغ نمایید به آن کسانی می گویم که می توانند به جبهه بروند ولی نمی روند به ولله قسم نمی توانید در آخرت جوابگو باشید. ای جوانهایی که نمی دانم در اینجا چه کاری دارید. البته تنها روی صحبتم جوانها نیست بلکه به کلیه کسانی است که می توانند به جبهه بروند چه پیر و چه جوانش. قسمتان می دهم به خون علی اکبر حسین علیه السلام و دیگر علی اکبرها و حبیب ابن مظاهر در صحرای کربلا و دیگر حبیب ابن مظاهر ها مخصوصاً علی اکبرها و حبیب ابن مظاهرهای جنگ خودمان مخصوصا کسانی که درمحله یا پایگاه خودمان شهید شده اند از جمله قبادیها و منشاد و مجتبی سیلسپور و پدر شهید عزیزم حاج آقا محمدعلی احمدی پور نگذارید سلاحهایشان روی زمین بیافتد وگرنه باید جوابگوی تمامی این شهدا باشید . از بلاها و مصیبتهای جنگ نترسید . مدام نگویید که جنگ خساراتی داشته است. بیایید ببینید که چه نعمتهایی را جنگاز خود باقی گذاشته و باز هم باقی خواهد گذاشت. یکی از نعمتهای پربرکتش این است که ما دنبال خدا برویم ، دنبال اسلام و قران برویم و مفاهیم قرآن را بفهمیم و ائمه علیهم السلام را بشناسیم دیگر چه نعمتی بهتر از این می خواهید باشد ولی ما شکر گذار آنها نیستیم. مبادا امام عزیز را فراموش کنید.  البته این را هم بگویم اگر جبهه ها و خانواده شهدا و مفقودین  و جانبازان را فراموش نکردید، مخصوصا در قبال همه اینها جبهه ها را فراموش نکردید و به جبهه ها آمدید مسلماً امام را هم فراموش نکردید و اگر که غیر از این باشد یعنی جبهه ها را فراموش کردید به جبهه نیامدید بدانید امام را فراموش کردید و وقتی همه امام را فراموش کردید اصلاً از امت مسلمان نیستید و از امت رسول الله نیستید و نخواهید بود . امام را دعا کنید. خدمتگزاران به جمهوری اسلامی را دعا کنید. دعا به جان خانواده شهدا و مفقودین و اسرا و جانبازان را حتماً فراموش نکنید و ای نراهم بگویم کسی که می خواهد به خدا نزدیگ شود باید به جبهه بیاید و به وجود او پی نخواهید برد مگر با حضور در جبهه ها . این را من می گویم به والله قسم واقعیت دارد که در جبهه می توان به وجود واقعی خدا پی برد و همچنین می توان خدا را  به وضوح دید. خوب البته با یکسری شرایطی که یک رزمنده مخلص دارد و باید داشته باشد . خوب دیگر عرضی با ملت و امت شهید پرور کشور و جامعه خود ندارم به جز اینکه از شما می خواهم که جبهه، جبهه، جبهه و امام و امام و امام عزیزمان را فراموش نکنید .

چند سخنی هم با خانواده عزیزم :

من شرمنده همه آنها هستم. امیدوارم مرا ببخشند. پدرو مادر عزیزم اگر روزی آمد که من به آرزویم رسیدم و خداوند به من لطفی نمود و لیاقت پیدا کردم که شهید بشوم که لیاقتش را هم ندارم و اگر این افتخار نصیب خانواده ما شد که فرزندی را تقدیم اسلام بکنند از شما می خواهم هیچگونه ناراحتی به خود راه ندهید. صبر را پیشه کنید و سعی کنید در مراسمم گریه نکنید و خوب این را هم بگویم که داغ جوان سخت است و پدر و مادر در غم فرزند گریه می کنند ولی در راه خدا می شود صبر کرد و گریه نکرد. ای پدر و مادر عزیزم اگر من شهید شدم که باز می گویم به والله لیاقتش را ندارم ناراحت نباشید چون تمامی چیزهایی که در دست من و شماست امانت است و باید از این امانتها  خوب نگهداری کرد. حتی فرزندانی که نزد شما پدر و مادرها می باشند امانت هستند. اگر من شهید شدم خوب سعادتی است که خداوند نصیب همه ما کرده است. شما این را بدانید که لااقل از امانتتان خوب نگهداری کردید و صحیح و سالم هم به صاحبش برگرداندید . پس ناراحت نباشید.

 و شما برادران عزیزم وقتی من شهید شدم تا انجایی که برایتان امکان پذیر است نگذارید سلاحهای شهدای عزیزمان بر زمین بیفتد. خانواده شهدا و مفقودین و جانبازان را فراموش نکنید و شما خواهران عزیزم بعد از شهادتم امیدوارم که زینب گونه عمل کنید. حجاب اسلامی را فراموش نکیند . فقط همین را یادتان نرود که حجاب اسلامی را رعایت کنید انشاءالله و از دیگراقوام و خویشان می خواهم که اگر نارضایتی از طرف من حقیر دارند ببخشند و مرا حلالم کنند.

خوب چند جمله ای هم به دوستان نزدیکم :

دوستان و برادران بسیجی و همه پایگاهیهای عزیزم امیدوارم که شهداء را فراموش نکنید . بسیجی های عزیز و مخلصم بیایید نگذارید این سلاحهای دوستانی چون گل پرپرشده مثل قبادیها ، اشجع زاده ها و سید علی حسینی،  محسن منشاد و مجتبی سیلسپور و مخصوصا شهیدان عزیزی چو حاج آقا احمدی پور و فرزند مخلص و دلباخته اش شهید محمد رضا احمدی پور و دیگر شهدا و همچنین مفقودین عزیزمان مثل مرتضی رحیمی و مسعود جعفری و محمد نژاد و عباس دولو و دیگر مفقودین عزیزمان بر زمین بیفتد. امام را حتما فراموش نکنید و جبهه ها را خالی نگذارید. مبادا خانواده شهدا و مفقودین و جانبازان را از خودمان برنجانیم.

 در پایان می خواهم که از من راضی باشید و مرا حلال کنید و اگر پولی از من می خواهید حتما دریافت دارید. در ضمن محل دفن من هم در گلستان شهدای حسین رضا باشد نزدیک دوستان و همسنگران عزیزم. اگر توانستید سعی کنید که حتی المکان نزدیک شهدای پایگاه مثل قبادی یا سید علی یا محسن منشاد و یا مجتبی سیلسپور .

والسلام

عبدالله سهرابی درخشان

۶۶/۶/۲۲

منبع : لاله های سجاد

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.