امیر «هوشنگ» معصومشاهی در سال ۱۳۱۴ در خانوادهای متدیّن و باسابقه تاریخی شهر ورامین دیده به جهان گشود.
از سنین نوجوانی در سخنرانیها و مراسمهای مذهبی حضور فعّال داشته و در رونق آنها نقش به سزایی داشت.
شهید بزرگوار در کنار پدر بزرگوارشان حاج عبّاس معصومشاهی در نانوایی همراه برادران خویش حاج غلامحسین، حاج غلامرضا و حاج محمّد کمک کار پدر بودند و در رسیدگی به محرومان و مستضعفان فعالیّت زیادی داشتند.
شهید معصومشاهی بعدها در شغل مغازهداری به شراکت برادرشان حاج غلامرضا نیز در رفع حاجات مردم نقش به سزایی داشتند.
از برادران بزرگوارشان نقل شده: آن شهید غیرتمند در سفرهای زیارتی به مشهد مقدّس وجوهی علاوه بر سهمین تقدیم آیتالله العظمی میلانی میکردند تا خرج طلبهها و حوزههای علمیّه شود.
آن شهید بزرگوار در قیام ۱۵ خرداد از شهر ورامین با قیامکنندگان همراه شده و با عشق و ارادت وصفناپذیر به اسلام و امام، جمعیّت را همراهی میکردند.
از برادرشان حاج محمّد معصومشاهی نقل شده که: وقتی ایشان بین راه به شهید فرمودند که اگر از اینجا برگردیم چه میشود؟ شهید فرمودند: کوفیها برگشتند، ما اهل کوفه نیستیم که برگردیم.
شهید معصومشاهی با سینهای مالامال از عشق به مقتدای خویش خمینی کبیر در باقرآباد جلوی جمعیّت با اصابت گلوله به قلب مبارکشان در خون سرخ خویش غلطیده و به شهادت رسیدند. جنازه خونین آن شهید بزرگوار توسط دژخیمان رژیم ستمشاهی به مسکرآباد منتقل و همراه دیگر شهدا غریبانه به خاک سپرده شد، ولی چراغ راه خونینش هدایتگر جوانان ورامین شد.