ورامین پورتال جامع شهرستان ورامین
سفر و سخنرانی حجت الاسلام مهدی دانشمند در منطقه خیرآباد ورامین دارای جوانب مختلف بود ، به همین منظور نیز به سراغ حجت الاسلام جواد طاهری امام جمعه خیرآباد رفتیم تا طی گفتگویی به بعضی از این شبهات پاسخگو باشیم.
خبرنگار ما از حجت الاسلام طاهری پرسید، آیا شما از حضور حجت الاسلام آقای دانشمند جهت سخنرانی در خیرآباد اطلاع دارید؛ نظرتان چیست؟
حجت الاسلام طاهری نیز گفت: بسم الله الرحمن الرحیم و عرض تبریک هفته وحدت و میلاد پیامبرگرامی اسلام (ص) و ولادت امام جعفر صادق(ع) به عموم مسلمانان به ویژه مقام معظم رهبری امام خامنه ای(مدظله)، وظیفه خود می دانم شما جوانان عزیز که در حوزه خبری و تحلیل مسائل اجتماعی فعالیت می کنید را کمک کنم و درباره مسائل مورد نیاز گفتگو نمایم.
نگاه من به جناب آقای دانشمند صرفاً به عنوان یک مبلغی بود که عموم مردم را هنرمندانه جذب دین می کند، و شلوغی درس و بحثها، فرصت گوش دادن به سخنرانی های وی را از من گرفته بود و از طریق تاکسی های بین راه متوجه شور و نشاط وی شدم و از بنر و پارچه های تبلیغاتی سطح شهر محبوبیتش را حدس زدم؛ البته اگر نقدهای خواص نبود، کسی به راحتی متوجه اشکالات فنی وی نمی شد.
سال ۷۸ در میان کوه های مرز پاکستان اسیر اشرار تکفیری بودم. نواری را مکرر برایم می گذاشتند که در آن به حساب خودشان مشرکین(شیعیان) توسط مولوی شهید عبدالملک نقد می شد؛ به من هم می گفتند: مشرک! گوش کن، آن مولوی می گفت: شیعیان به پیامبر اسلام و صحابه اهانت می کنند حتی به خلیفه مسلمین! سپس گلچینی از کلام های روحانی شیعه که بر خلفاء لعنت می فرستاد و مداحی مداحانی که مطالب افراطی و غیر واقعی بیان کرده بودند ، پخش می کرد و قسمتهای تندش را منعکس می نمود.
از میان سخنرانان، صدای یک روحانی برایم آشنا بود که آن صدای آقای دانشمند بود، همان کسی که هنرش مرا به تحسین وا می داشت اینک کج سلیقگی و اشتباه او، مرا کلافه کرده بود؛ البته فکر نمی کردم روزی آزاد شوم تا بتوانم درباره این اشتباه، مصاحبه نمایم.
روزی که از بند اشرار آزاد شدم در مشهد مقدس(دانشگاه علوم اسلامی رضوی، مسجد امام سجاد(ع)، مدارس علمیه)، در اصفهان (چندین مسجد و همایش)، در قم(مدرسه امام، مؤسسه امام خمینی(ره)، مدرسه شهیدین و…)، تهران و شهرهای متفاوت ضمن سخنرانی و بیان آسیب ها به نقد مواضع ایشان می پرداختم، تا اینکه روزی ایشان را در همایش خیرین اصفهان ملاقات نمودم؛ ایشان در کنارم نشست و در گوشم گفت: آق شیخ! این قدر بر ضد من صحبت مکن. من شخصی که فکر می کنی نیستم! گفتم: در این فضا و این جمعیت که نمی شود گفتگو کرد و من هم دوست دارم مطالبی را به شما منتقل کنم لازم است وقتی دیگر در این خصوص با هم صحبت کنیم. لذا شماره همراه ایشان را گرفتم.
پس از مدتی زیارت حضرت معصومه(س) در قم باعث شد که چشمم به بنرتبلیغات سخنرانی ایشان بیفتد و به یادش بیفتم، به تلفن همراهش تماس گرفتم و گفتم: ظاهراً شما الآن قم هستید و من نیز به زیارت حضرت معصومه(س) آمده ام اگر وقتتان آزاد است دیداری داشته باشیم؟ قبول کرده و آدرسی را دادند. رفتم و وارد منزلی شدم. (همان جا توفیق دیدار پسر مرحوم کافی یعنی حاج محسن که مانند پدرشان خطیب توانائی اند ، حاصل شد)
مفصل با هم صحبت کردیم؛ و حجت الاسلام دانشمند می گفت: من ولایی و بسیجی هستم. ما اصفهانی ها نسبت به شخص مقام معظم رهبری حساس هستیم و ارادت ویژه داریم.
گفتم: پس مسائل تفرقه انگیزی که مطرح کردید و ما هم چوبش را خوردیم، چیست اینها که بر خلاف دیدگاه آقاست؟! گفت: آن حرفها را اگر به صدای آن وقت ها دقت کرده باشید متعلق به دوره جوانی و ابتدای کارم بوده و به اشتباه بودن آن، توجه نداشته ام ومشهور نیز نبودم؛ خیلی از آقایان آن موقع انتقادی نمی کردند، وقتی هم تذکر دادند که کار از کار گذشته بود و هر چند تمام سعی من در اصلاح آن بود و از اهل سنت نیز عذرخواهی کرده ام.
حجت الاسلام دانشمند به من گفتند: بگذار خاطره ای برایت بگویم؛ روزی به مولوی عبدالحمید امام جمعه زاهدان زنگ زدم و گفتم: من دانشمند هستم و حرف های آزار دهنده ای که بر ضد اهل تسنن زده ام نظر علمای قم و نظام جمهوری اسلامی نیست و کار شخصی من است که با تذکر اساتیدم فهمیده ام خطا کرده ام لذا الان از شما به عنوان نماینده اهل سنت عذرخواهی می کنم و تکرار نمی کنم شما نیز می توانید این عذرخواهی را در خطبه های نماز جمعه تان منعکس کنید. او نیز در خطبه هایش انعکاس داده بود. مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی همچنین در جواب من گفت: آقای دانشمند ما که از لعن های شما ضرر نکردیم؛ زیرا هر دانشجوی سنی که می خواهد شیعه شود ، همین نوار شما را برایش می گذاریم دیگر منصرف می شود!!
حجت الاسلام دانشمند در پایان این دیدار وی از نقد دیرهنگام مسئولین و کارشناسان، انتقاد کرد و سپس گفت: از شما هم عذرخواهی می کنم و اگر به خاطر سخنان من رنجشی حاصل شده حاضرم جبران کنم که من نیز با مزاح پاسخ دادم: این که کاری ندارد شما چند خیّر به مناطق محروم بفرستید تا چند مسجد برای شیعیان بسازند آنگاه من راضی خواهم شد. ایشان نیز با لبخندی ملیح گفتند: «چشم!» هر چند هنوز موردی را نفرستاده اند.
سالی دیگر از باب اتفاق ایشان را در اصفهان در همایش خیرین دیدم که گفت: «دستی در کار است تا من را از شما و نظام جدا سازد ولی من هرگز از ولایت فقیه و راه شهدا دست بر نخواهم داشت.» البته در آن مراسم که سخنران مجلس بودم، نتوانستم بیشتر به سخنان ایشان بیشترگوش دهم ولی جمله «دستی در کار است…» مرا به فکر فرو برد.
روزها گذشت تا مسائلی اتفاق افتاد؛ با هیأت امنا روی پشت بام مسجد جامع خیرآباد(ورامین) رفتیم دیدم پشت بام بیشتر منازل مسکونی دیش(بشقاب ماهواره) گذاشته اند! در خطبه ای مفصل به آن پرداختم.
از سوی دیگر نیز بسیاری از ارباب رجوع دفتر، فقرایی بودند که به دلیل اعتیاد شوهرانشان دچار فقر شده و تقاضای مساعدت داشتند، در موضوع خطر اعتیاد به مواد مخدر نیز در خطبه ای مستقل پرداختم. حوزه مقاومت بسیج (۱۲شهیدمدرس) نیز هفته های بعد طبق برنامه ای که داشتند دیوارنویسی و تبلیغات نمودند. اما هنوز نتوانستیم در این جبهه فرهنگی (تذکرات) تأثیرات محسوسی مشاهده نمائیم.
روزی تعدادی از جوانان مسجد از من خواستند که از سخنرانان مشهور و پرجاذبه دعوت شود تا به جوانان نسبت به آسیب های اجتماعی از جبهه های گوناگون تذکر داده شود.
من هم با توجه به تغییر موضع حاج آقای دانشمند و شجاعت در بیان خطای خود و برگشت از آن و قبول بی مورد بودن برخی از اتهامات بر ضد ایشان توصیه جوانان در دعوت ایشان را رد نکردم و شماره ایشان را که داشتم به آنان داده و آنها را با ایشان مرتبط ساختم و به ایشان نیز پیامک دادم که آقایان با هماهنگی دعوت می کنند. ایشان نیز برای این که از حقیر دلجویی کند، پذیرفتند.
موضوع حضور ایشان را با مسئول وقت اداره اطلاعات شهرستان ورامین درمیان گذاشتم، گفتند: مانعی ندارد. لذا از حاج آقای دانشمند برای جوانان وقت گرفته شد. و ایشان برای سه ماه بعد وقت دادند.
در ۱۲دیماه با پخش اطلاعیه ای حضور آقای دانشمند برخی از دوستان اعلام مخالفت کرده و می گفتند که ایشان با طیف منحرف سید صادق شیرازی که در جبهه افراطی ها اقدام به نامگذاری هفته برائت در مقابل هفته وحدت کرده، همگام بوده و در شبکه امام حسین(ع) سخنرانی داشته است، ولی به ایشان اطلاع دادم که طبق گفته جناب آقای دانشمند، ایشان دو سال است که با این شبکه قطع رابطه کرده و زمانی که مرتبط بوده این مسائل مطرح نبوده است و سیدصادق شیرازی هنوز در دامن جبهه کفر نیفتاده بود و ایشان پازل آنها را کامل نکرده و هم صدا با آنان نبوده است.
دوستان نیز از اصفهان تماس گرفتند که ایشان به دلیل مواضع روشنگرانه اش مورد بغض دشمنان قرار گرفته لذا وی را تنها نگذارید، چرا که در مقابله با شیادان موضعی کوبنده گرفته است.
خبرنگار ما از حجت الاسلام طاهری پرسید: به نظر شما درست نبود که دخالت نکنید؟ چون ایشان هم سابقه ای مورد انتقاد در مسأله وحدت داشته و هم معلوم نیست در اینجا بر موضع جدیدش تکیه کند.
حجت الاسلام طاهری نیز در پاسخ گفت: بنده با جایگاه حقوقی، دعوت کننده ایشان نبوده ام ولی وقتی دیدم برخی به تخریب هیأت جوانان علی اکبر(ع) پرداخته اند و آنها نیز به ناچار برای دفاع از خود گفته اند که با امام جمعه هماهنگ شده، خود بخود به گفته بعضی از دوستان تیر پیکان به سمت شما نشانه رفته است لذا دخالت کرده و نسبت به موضوع، روشنگری کردم که اگر چنین دعوتی حتی اشتباه باشد، هدف و قصد مقابله با نظام در آن نبوده و حفظ وحدت جوانان انقلابی و پشتیبانی از آنان بسیار مهم است لذا خود را موظف به حمایت از هیأت جوانان و دفاع از آنان دانستم.
خبرنگار ما پرسید: نظر و تحلیل خود شما چیست؟
چند نکته را باید مدنظر داشت؛ اول اینکه حضور کسی که صریحاً از نظام دفاع می کند و فتنه گران را می کوبد و از اشتباهاتش پشیمان است منعی ندارد بلکه در راستای جذب حداکثری است، به ویژه که ایشان مورد نفرت فتنه گران داخلی و خارجی قرار گرفته است.
دوم اینکه ایشان چهره ای سیاسی که بخواهد در این منطقه تشکیلات خودش را تقویت کند نیست بلکه مدعو یک هیأت انقلابی است لذا اگر مثبت نباشد منفی هم نخواهد بود.
سومین مورد اینکه نهایت اینکه این مراسم، آزمونی برای شناسایی ایشان در این منطقه است و ما نسبت به مواضعی که مقابل خون شهدا و آرمانهای انقلاب برداشته شود، محکم خواهیم ایستاد و منطقه خیرآباد تا حدی که بنده اطلاع دارم و بررسی کرده ام جایی نیست که افراد غیرانقلابی در آن نفوذ پیدا کنند. چون روشن و آگاه هستند.
خبرنگار ما از امام جمعه خیرآباد پرسید: آیا کسی هم نسبت به حضور ایشان انتقاد داشته است؟
حجت الاسلام طاهری خاطر نشان کرد: فقط کسانی تذکر مشفقانه می داده اند که نکند ایشان گرفتار جریان های منفور شده باشد و این را مردم این محل نمی پذیرند ما این گونه انتقادهای دلسوزانه را مهم دانسته و از آن حمایت می کنیم. اما با اطلاعی که از ایشان و مردم بصیر و صبورمان دارم جای نگرانی نیست. و ایشان می دانند با توجه به مواضع جدیدشان(بیش از ده ساله) به اینجا دعوت شده اند و در حقیقت نوعی تشکر از شهامت ایشان در بازگویی خطا و اصلاح خطاهاست.
منبع: ورامین ما
