خانه » به قلم همشهریان » گزیده اشعار ژولیده نیشابوری

گزیده اشعار ژولیده نیشابوری

ژولیده نیشابوری

علی را دوست دارم

الهی بنده ای هستم گُنهکار
الهی دردمندی روسیاهم‌
الهی تو غنّی و من فقیرم
تو رحمان و رحیم و مهربانی
الهی ناقصم من، کاملم کن
الهی قطره من، دریا تو هستی
الهی تو عزیز و من ذلیلم
الهی بَرده ام من بنده ام کن
الهی سینه ای سیناییم ده
الهی مست بیشم من، کمم کن
از آن ترسم که دوزخ برفروزد
به محشر روسیاهم وای برمن
الهی هرکه هستم، هرچه هستم
گر از بار معاصی شرمسارم
صفاده این دِل کینه من
به یاد آمد مرا از قولِ خاتم

خمیده قامت از سنگینی بار
نگاهم کن که سرتا پاگناهم
الهی تو کبیر و من صغیرم
تو خلاّق زمین و آسمانی
به لطف و رحمت خود شاملم کُن
که من عبد توام مُولا تو هستی
دخیلم من دخیلم من دخیلم،
نگاهی برمن و پرونده ام کُن
قراری بردلِ هرجاییم ده
دری، از من بگیر و آدمم کُن
مرا در آتش قهرت بسوزد
نبخشی گر گناهم وای برمن
سرخوانِ عطایِ تو نشستم
تو میدانی علی را دوست دارم
مزن تو دستِ رد برسینه ی من
حدیثی را که خود گفتی مُسلم
اگر دوزخ به زیر پوست داری

نسوزی تا علی را دوست داری

********************

لطف خُدا

قدر این عُمرگران را نه تو دانی و نه من

اسب آمال جهان را نه تو دانی و نه من

گرم از لطف خدا عُمر دو صَد نوح کنی

با خبرباش که آخر نه تو مانی و نه من

********************

لطف حق

دلت را خانه ما کُن مصفّا کردنش با من
اگر گم کرده ای ایدل کلید استجابت را
بیفشان قطره اشکی که من هستم خریدارش
اگر درها برویت بسته شد دل بَرمکن بازآ
به من گو حاجت خود را اجابت میکنم آنی
بیا قبل از وقوع مرگ روشن کن حسابت را
چو خوردی روزی امروز ما را شکر نعمت کُن
بقرآن آیه رحمت فراوان است ای انسان
اگر عُمری گنه کردی مشو نومید از رحمت

بما دردل افشا کُن مداوا کردنش با من
بیا یک لحظه با ما باش پیدا کردنش با من
بیاور قطره ای اخلاص دریا کردنش با من
در این خانه دقّ الباب کُن واکردنش با من
طلب کُن آنچه میخواهی مُهّیا کردنش با من
بیاورنیک و بد را جمع و منها کردنش با من
غم فردا مخور تأمین فردا کردنش با من
بخوان این آیه را تفسیر و معنا کردنش با من
تو نام توبه را بنویس امضا کردنش با من

********************

کتاب وصف علی را هزار ها فصل است

که سیم رابط او برای حق وصل است

ولادتش به حرم می کند به ما تابش

که رونوشت سند هم برابر اصل است

********************

روز محشر

بشر را روز محشر روز واویلاست باور کن!
زبس گرمست بازار مُکافات عمل ای دل
خُدا را تا نرفتی زین جهان کاری بکن زیرا
به ترک معصیت ای دل مکن امروز را فردا
زبان و گوش و دست و پا و سرتورا گوید
عنان نفس سرکش را به دست آرزو مسپار
حسابت را بیا قبل از صدور حکم روشن کن
به میزان عمل اعمال ما را وقت سنجیدن
به مولا کن توسّل زانکه فرمودست پیغمبر
به هر پرونده ای مُهر ولایت خورد در عالم
من ژولیده میگویم به نص آیه قرآن

به دیوان عمل هنگامه ای برپاست باورکُن
میان آنهمه تن آدمی تنهاست باور کُن
در آنجا پَرده ها از کار ما بالاست باور کُن
شهادت دادن اعمال تو با ماست باور کُن
که امروز من و تو، داعی فرداست باور کُن
که آنچه می کشی از نفس بی پرواست باور کُن
که حکم محکم حق لازم الاجراست باور کُن
پسند ذات بی همتای حق تقوی است باور کُن
شفاعت اختیارش در کف مولاست باور کُن
به دست فاطمه آماده امضاست باور کُن
که نیکی و بد جمع، کار مامنهاست باور کُن

**********************

حُسین و انا منی من حُسین

در این جهان بخُدا تا رمق بجان من است

همیشه نام حُسین بر سرزبان من است

چه خوانمش که محمد(ص) به وصف او فرمود:

که مَن از آن حُسین و حُسین از آن من است

۳ نظر

  1. حاج سید هاشم حسینی

    از مادحین شهرستان ورامین در هر مراسمم از اشعار ژولیده نامی میخوانم .خداوند روح بلندمرحوم حاج حسن را در این ایام شهادت بی بی دوعالم حضرت زهرا (س) بر سر سفره احسانه اش میهمان بگرداند. انشاءالله

  2. مهندس سید حسین شمس

    سلام میخواستم دیوان کامل استاد و دانلود کنم نمیدونم از کجا

  3. سلام. حیف شد. ابیات قاطی شدند. کاش یه بار می خوندینشون…

پاسخ دادن به سعيدي راد جواب را باطل کن

ایمیل شما نشر نخواهد شد.