خانه » بایگانی برچسب ها : داستانک ” نهال کج “

بایگانی برچسب ها : داستانک ” نهال کج “

داستانک ” نهال کج “

رحیم مخدومی

از وقتی نهال را در محله کاشتیم، همه نگاه‌ها متوجه ما شد. حق هم داشتند. شکوه و جلوه خاصی به محله داده بود. رفقا، سر حفظ و بالندگی‌اش رقابت داشتند؛ نارفیقان، سر کله پا کردنش. یک روز صبح با صدای بگو مگوی رفقا بیدار شدم. جمع شده بودند دور نهال. تندروها می‌گفتند: «باید نهال را از ریشه در بیاریم و ... ادامه مطلب »