خانه » شهدای ورامین » خاطرات شهدا » خاطرات / شهید سعید مهتدی

خاطرات / شهید سعید مهتدی

http://www.varamincity.ir/wp-content/uploads/shahid_saeed_mohtadi2.jpg

از جنس نور
راوی: سردار ربیعی
چهار روز از شروع عملیات والفجر گذشته بود و در این مدت سعید چشم روی هم نگذاشته بود.آتش دشمن زیاد شده بود و بچه ها لحظه به لحظه شهید میشدند.ساعت ۱۲ظهر بود که دیدم خبری از سعید نیست.در به در دنبالش گشتم یک دفعه دیدم افتاد جلو در یک سنگر.سنگری که خیلی تو دید دشمن بود.خودم را رساندم بالای سرش .پاهایش بالای سرش توی سنگر ،اسلحه اش هم روی سینه اش بود.خوابیده بود.صدایش کردم اما جواب نداد.سعید که با یک تلنگر بیدار میشد،حالا هرچه صدایش میکردم هیچ جوابی نمی داد.انگار بیهوش شده بود ،میخواستم بلندش کنم ،بکشم و بجای امنی ببرمش اما دلم نیامد.ترسیدم بیدارشود .از طرفی نگران وضعیت سنگر بودم .ساعت سه بود که پیدایش شد.
گفتم ساعت خواب !چرا آنجا خوابیده بودی مرد مومن
گفت:خواب ؟کجا؟من که خواب نبودم!پیش بچه ها بودم. سرکشی میکردم،چی داری می گی؟))
هیچ وقت اهل شوخی نبود.اهل دروغ گفتن هم نبود.لزومی هم نداشت که دروغ بگوید.حق با او بود چشم من جسم سعید را دیده بود ،روح او پیش بچه ها بود ولی من نفهمیدم.((سعید))از جنس ما نبود ،از جنس نور بود

هوشیار
راوی :سردار ربیعی

کار هر روزش بود ،بعد از نماز با بچه ها زیارت عاشورا میخواند و بلافاصله راهی شناسائی میشد.تازه خسته و کوفته بعد از آن همه پیاده روی از راه که میرسید ، توجیه بچه ها میپرداخت .وقتی اصرار میکردم که استراحت کند ،میرفت دم در سنگر میخوابید .میگفتم:اینجا بچه ها میان و میرن و مزاحم میشن
می گفت: نمی خواهم خوابم سنگین باشه ،میخواهم هوشیار بخوابم

منبع:آرشیو مرکز اسناد اداره حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس جنوب شرق استان تهران

یک نظر

  1. جعفر نائینی محمدی

    با سلام : ۱۳۶۳ تازه به سن ۱۵سالگی وارد می شدم که از کردستان به لشگر منتقل شدم بچه های محل همه در تیپ ذوالفقار واحد ادوات جنگی جمع بودند بنده هم رفتم در آن واحد ودوره تکمیلی کار با خمپاره شصت را بیاموزم ، هرکدام از مربیان وفرماندهان از محل زندگیم سوال می کردند ومتوجه می شدند که بچه پیشوا هستم ، می گفتند بچه محل حاج سعید و حاج احمد وکلی ما را تحویل می گفتند و از حماسه ها وشجاعت آنها تعریف میکردندوما هم با نام آنها سربلند بودیم والان هم هستیم ودر مقابل تمام رشادتها وشجاعت های آنها برای حفظ اسلام مسئول هستیم .

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.