خانه » شهدای ورامین » زندگی نامه » زندگی نامه شهید سعید مهتدی

زندگی نامه شهید سعید مهتدی

شهید سعید مهتدی

سردار شهید سعید مهتدی در سال ۱۳۳۷ در پیشوا متولد شد. پنج ساله بود که عبور کفن پوشان شهرش را که ندای لبیک یا خمینی (ره) سر داده بودند از کوی و محله خویش نظاره گر شد.دوران ابتدائی را در مدرسه شیخ جنید پیشوا سپری کرد.پدرش معاون آن مدرسه بود  ،اما نه تنها سعید از موقعیت پدرش سوء استفاده نکرد  و به سهل انگاری در تحصیل نپرداخت بلکه با تلاش و پشتکار مضاعف  کلاس های پنجم و ششم را بصورت جهشی پشت سر گذاشت.پس از گذراندن دوران دبیرستان وارد مرکز تربیت معلم شد و به تدریس در پیشوا مشغول شد.در دوران مبارزات مردم علیه رژیم شاهنشاهی نقش موثری داشت و در پخش و چاپ اعلامیه که در روستای قلعه سین ساماندهی میشد فعالیت چشمگیری داشت.پس از انقلاب اسلامی علیه تحرکات باطل ضد انقلاب در کردستان ،شهید مهتدی همراه یکی از سرداران بنام _شهید اکبر بابائی-راهی کردستان شد ودر آنجا مسئولیت های مختلفی از قبیل :فرمانده منطقه تاز آباد،مسئولیت عملیات سپاه جوانرود،مسئولیت عملیات سپاه بوکان را به مدت دوسال برعهده داشت.ایشان پس از مدتی به جنوب رفت و در لشکر ۲۷محمد رسول الله (ص)فعالیت خود را در کنار شهید ابراهیم همت و دیگر دوستانش ادامه داد و مسئولیت های مختلفی از جمله : فرمانده گردان کمیل ، فرمانده محور ، مسئول عملیات لشکر ۲۷محمد رسول الله (ص) مسئول اطلاعات لشکر ،مسئول طرح ریزی معاونت  عملیات  ستاد مرکزی سپاه ، مسئول عملیات قرارگاه سید الشهدا (ع)،مسئول عملیات نیروی زمینی سپاه ، جانشین لشگر ۲۷محمد رسو ل الله (ص) را نیز برعهده داشت.او بخاطر رشادت ها  و موفقیت هایش در عملیات های مختلف به عنوان فرمانده لشکر ۲۷محمد رسول الله (ص)منصوب شد . ایشان در حین فعالیت های خود در دانشگاه تربیت معلم تهران به تحصیل در رشته شیمی پرداخت و کارشناسی شیمی را در این دانشگاه کسب کرد.در ادامه فوق لیسانس مدیریت دفاع را نیز به کارنامه تحصیلی خود اضافه کرد.
شهید مهتدی همیشه متواضع بود  و برایش فرقی نمی کرد در چه پست و مقامی باشد..مشکلات و دردهایش را مطرح نمی کرد، هروقت خانواده اورا می دیدند ،با خوشروئی و آرامش برخورد میکرد.اما خانواده میدانستند پشت لبخندهای او دردها نهفته است.آنها میدانستند که حاج سعید در اکثر عملیات ها مجروح شده .میدانستند که پایش ۱۰سانتی متر از پای دیگرش کوتاه تر شده  و بعد از عملیات آن را کشیده اند.
میدانستند که یکی از پاهایش را ۱۰بار عمل کرده بودند  و هنوز بهبود نیافته بود .اما حاج سعید مهربان بود  و میخندید.آرام بود و صبور  و کوهی از مقاومت برای بلندی طبع.
دل مشتاق وصلش طاقت ماندن نداشت.سرانجام این انسان وارسته در تاریخ ۱۳۸۴/۱۰/۱۹ براثر سقوط هواپیمای نظامی در ارومیه به خیل شهدا پیوست  و روح مطهر آن پرنده سبک بال ،با آخرین پرواز عشق به آسمان عروج کرد.

منبع:آرشیو مرکز اسناد اداره حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس جنوب شرق استان تهران

۳ نظر

  1. روحشون شاد باشه، من چند سال قبل از شهادتشون مدتی کوتاه بعنوان سرباز وظیفه راننده شون بودم.
    کاملاً راسخ و منضبط بودند.
    شیفت اول عید نوروز ، اصرار کردند که حتما مثل همیشه دنبالشون برم. وقتی رسیدم دیدم کاملاً آماده و مثل همیشه منظم با لباس فرم منتظرند. به یگان رفتیم و بدون اغماض از واحد ها حضور و غیاب کردند.حتی برخی از مسئولین که حضور داشتند و لباس نظامی برتن نکرده بودند توبیخ شدند. خیلی دقت داشتند که نظامی همیشه باید آماده و الگو باشد، حتی در تعطیلات نوروز .

  2. خوب بود متشکرم

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.