فارس : “رضا عبداللهی” ۹ اثر در حوزه ادبیات پایداری و دفاع مقدس چاپ کرده است. وی در ورامین ساکن است و بیش از دو دهه است که با «رحیم مخدومی» آشنایی دارد. عبداللهی اعتقاد دارد مخدومی نسبت به سال های ابتدایی که او را دیده، محکمتر شده است. او به گونهای از مخدومی صحبت می کند که انگار هنوز این انسان معقتد و هنرمند را نشناخته است.
گپ و گفت ما با “رضا عبداللهی” طولانی شد که مختصری از آن را در پی میآوریم. عبداللهی از سال های حضور خود با «رحیم مخدومی» برای اجرای نمایش و دوران معلمی و … سخن گفته است.
فارس: آقای عبداللهی! چه سالی با آقای رحیم مخدومی آشنا شدید؟
سال دقیقش را نمیدانم، اما حدودا شاید بیست و دو سه سالی شود. حدود سال شصت و هشت شاید بود. البته سال شصت و هشت فعالیت مان با هم بیشتر شد. از زمان دانش آموزی -فکر کنم سال شصت و چهار- ایشان را میشناختیم.
فارس: یعنی شما دانشآموز بودید و ایشان معلم بودند؟
ایشان در تربیت معلم تحصیل می کردند و ما دانش آموز بودیم و به اتفاق هم یک مدت کوتاهی جبهه بودیم.
* کاری را در جبهه ها کلید زدند به نام «رادیو عراق»
فارس: چه فعالیت هایی انجام می دادید؟
ایشان گروه هایی را تدارک دیده بودند و ما هم از طرف دیگر گروه هایی می آوردیم و فعالیت های تبلیغاتی در جبهه را انجام می دادیم. چون ما عیدها معمولا برای این فعالیت ها می رفتیم. یادم هست آن موقع آقای مخدومی یک نمایشی به نام «هلوع» داشتند و همان جا تغییر متن دادند و مجددا یک کار دیگری را کلید زدند به نام «رادیو عراق». این برنامه طنز بود و مسرت و شادی را برای رزمنده ها به ارمغان می آورد.
ابتدا این کار برای فرمانده ها اجرا شد و بعدش هم به مقرها میرفتند و برای جبهه های غرب و جنوب اجرا شد.
فارس: سر دسته ی این هنرمندی هم «رحبم مخدومی» بود؟
تا حدی بله، آن موقع سن ایشان زیاد نبود و کسان دیگری بودند مثل آقای میرنصیری، آقای عظیمی جم و آقای استادی فعال بودند. در تربیت معلم هم ایشان را می دیدم.
فارس: پس شما هم تربیت معلمی بودید؟
بله.
فارس: تربیت معلم کجا مشغول تحصیل بودید؟
تربیت معلم شهید منتظری ورامین. آن وقت ها بود که ما با چهره ی فکری ایشان آشنا شدیم.
فارس: منظورتان را دقیق تر بفرمایید.
جالب بود، اولین مقالهای که من از ایشان شنیدم در ارتباط با بالا شهری ها و پایین شهری ها بود.
* مقاله ای در مورد بالا شهری ها و پایین شهری ها
فارس: یعنی داستان بود یا نثر ادبی یا مقاله؟
نثر ادبی و واگویهای در ارتباط با فرهنگ تجمل گرایی که در قشری از جامعه وجود داشت؛ از نوع مکالمه و رفتار بگیرید تا نوع پوشش و آرامش و … و فرهنگ جبهه و پایین شهری ها. از شنیدن این واگویه ما با ایشان بیشتر آشنا شدیم و سعی کردیم دیگر ایشان را رها نکنیم.
فارس: رحیم مخدومی، چه جذابیتی برای شما داشت که بقیه این گیرایی و جذابیت را نداشتند؟
خصوصیت اصلی اش صداقتش بود.
فارس: و هست؟
بله و هست. خیلی وارد مسایل سیاسی نمیشد و ولایت مدار بود، و عامل بودن به دستورات رهبری و پیروی از مواردی که باید توسط یک مومن و شیعه رعایت بشود عامل بود.
به نظر من او فردی معتقد است که در دام های دنیایی یا بازیچه های دنیایی نیفتاد. هر چند هم گاهی اگر پیشنهادهایی به ایشان می شد، این کارها هم برای رسیدن به اهداف معنوی بود و اگر هم قدمی برمی داشت، آلوده نشد؛ یعنی زهد خودش را داشت و به نیت کمک در مسایل مدیریتی مشاوره هایی می داد.
* دیدگاه ولایی مخدومی
فارس: اینگونه کارها، فعالیت های فرهنگی و ادبی ایشان را خدشه دار نمی کرد؟
از نظر ما اگر وارد می شد و متوجه می شد که خوب نیست، یا اگر متوجه می شد که دارد دور می خورد و یا این که مثمر ثمر شاید نباشد برای دیدگاه آن ها، آن کار را رها می کرد. چون دیدگاه آقای مخدومی ولایی است و به شعار هم نمیپرداخت.
فارس: آقای عبداللهی! نقش آقای مخدومی در عرصه فتنه و بعد از فتنه را چگونه می بینید؟
ایشان در این عرصه بسیار موثر بودند. گاهی حتی با هم جلساتی داشتیم و شبهاتی برایمان پیش میآمد، احساس میکردیم یک پختگی خاصی در کلام ایشان است و واقعا احساس میکردیم خداوند به نوعی دارد کمکش میکند و این کارها را به دلش انداخته که قدمهای خوبی هم در این زمینه برداشت.
سایتی که ایشان راه انداختند و جشنواره ای که برپا کردند، جوابیه هایی که فتنه گران می دادند و فکر می کردند یک جریان بسیار مادی و اجرایی پشت کار هستند -که واقعا اینگونه نبود چهار تا بچه بسیجی بودند که با یک ایمان قوی دور هم جمع شده بودند- ایشان در بعد از فتنه خوب عمل کرد و کارهایش هم آثار خوبی داشت.
* مواجهه با چهره های معروف، رویه رفتار ایشان را عوض نمی کرد
فارس: آن جا با آقای مخدومی همکار بودید؟
بله، با هم در کانون فرهنگی هدایت ورامین همکار بودیم، در یک مدرسهای هم همکار بودیم و چون با هم بودیم و با هم کار میکردیم در نمایشها و متون ادبی و نمایش تعامل های زیادی با هم داشتیم.
مواجهه با چهرههای معروف رویه رفتار ایشان را عوض نمیکرد.
فارس: همان مخدومیای که بود، بود؟
بله، به خاطر همین هم ما به ایشان ارادت داریم.
فارس: چه تغییری بین مخدومی بیست و دو سه سال پیش و الان حاصل شده است؟
به نظر من، حکیمتر شده است. ایشان از ویژگی های مختلفش اگر بگوییم یک بحث سخاوت ایشان است و گاها مواردی پیش میآید که دوستان فرهنگی کسانی را برای کمک شناسایی میکنند. و ایشان بدون این که نامی از ایشان بشود کمک می کند.
مورد دوم بحث آموزش است؛ آموزش فرهنگ دفاع مقدس، مثلا در ارتباط با چاپ کتب دفاع مقدس و آموزش مصاحبه و نوشتن یادم هست گاهی اوقات یک خانمی یا آقایی به من مراجعه میکرد، به خاطر مشغله اجرایی که داشتم به یک نوعی او را یک راهنمایی سطحی میکردم و برای راهنمایی بیشتر او را به حاج آقای مخدومی معرفی میکردم. بعد متوجه می شدم ایشان با این مشغله هایی که دارد با بزرگواری آن فرد را راهنمایی کرده است. کتاب قطوری که آن فرد نوشته است و خوانده است بدون این که ریالی بگیرد، یا گاهی اوقات ما به خانه ایشان میرویم و ایشان خیلی با آغوش باز می پذیرد و بعضی وقت ها که با ایشان تماس میگیرم که آقای مخدومی! بیا صبح جمعه برویم مهدیه تهران، به راحتی میآید. یا مثلا آقای مخدومی! خانواده را برداریم برویم جمکران. میدانم کار دارد ولی عشق به معنویات و این که خانواده برایش ارزش دارد میآید. حتی با بچه ی کوچکش به نوعی رفتار میکند که آدم فکر می کند این بچه خیلی چیزها را میفهمد. وقتی بچه با ایشان صحبت میکند آقای مخدومی سعی می کند به نحو احسن بچه را توجیح کند.
یادم هست ایشان با خانواده به خانه ما آمده بود. بچه ی کوچکش هواپیمایی را میخواست که با آن بازی کند. مخدومی به بچهاش گفت: هواپیما برای آقای عبداللهی است، من بعدا برای شما یک هواپیما میخرم که بازی کنی قبول؟
بچه هم به راحتی قبول کرد. مخدومی با بچه دست داد و همان جا تمام شد. نوع بیانش برای بچه برای من جالب بود!
فارس: آیا ورامین توانسته است از ظرفیت های آقای مخدومی استفاده کند؟
حقیقتش ما که به ایشان نزدیکیم، نتوانسته ایم از ایشان زیاد استفاده کنیم.
* نگاه نمی کند طرف مقابل از چه جناحی و از چه گروهی است
فارس: چطور باید شماها را بخشید به جهت این کم کاری؟!
(آقای عبداللهی نفس عمیقی میکشد و ادامه میدهد) در این مورد فکر میکنم باید یک مقدار از مشغله ها کم کنیم و از ایشان حمایت کنیم. خب بضاعت ها هم مختلف است. شاید بضاعت من کم بوده است. این ها همه دست به دست هم داده، اما خیلی جاها آقای مخدومی احساس میکند یکی در یک بحث فرهنگی موثر است او را انتخاب میکند و معرفیاش میکند. حتی بدون این که خود فرد بفهمد و جالب این است که نگاه نمی کند طرف مقابل از چه جناحی است و از چه گروهی است. من یادم هست کسانی مقابل آقای مخدومی ایستادند و توهین کردند ولی ایشان بزرگوارانه گذشت کرده است و جالب این است که گاهی می بیند کسی از آن بنده خدا به رحمت خدا رفته، با من تماس می گیرد و می گوید: فلان کس از اقوامش به رحمت خدا رفته است، برویم فاتحه خوانی.
فارس: اگر نکته دیگری باقی مانده بفرمایید.
خیلی ممنون، حرف دیگری نیست.