زندگی نامه شهید داود مقاری از زبان برادر شهید
داود مقاری در سال ۱۳۳۷ هجری شمسی در روستای دمزآباد ورامین متولد شد. پس از پایان یافتن تحصیلات ابتدایی با وجودیکه پدر استطاعت مالی نداشت و معیشت و گذراندن زندگی برای او به سختی صورت میگرفت برای ادامه تحصیلات به ورامین رفت تحصیلات آن شهید تا کلاس اول دبیرستان بیشتر ادامه نداشت ولی او از نظر فکری و پیمودن راه اسلام از درون خود تعلیم میدید و روز به روز کاملتر میشد. داوود میگفت اسلام در خطر است باید رفت باید از اسلام عزیز دفاع کرد مانند حسین علیه السلام باید جنگید و چون حسین شهید شد مگر نه اینکه سرور شهیدان با اینکه میدانست شهید میشود رفت و با یزید و ایادی ناپاکش جنگید چرا چون اسلام احتیاج به آبیاری خون شهدا داشت آبیاری خون ۷۲ تن.
پدر خیلی دوست داشت او ازدواج کند ولی او در جواب زیبا می گفت من با اسلحه ازدواج کردهام بالاخره داوود برای دیدن آموزش به تهران رفت بعد از آن به جبهه اعزام شد لحظه ای که مدتها انتظارش را میکشید فرا رسیده بود و اکنون زمان وداعی سنگین بود مادر و خواهران میگریستند غرور پدر اجازه نمیداد گریه کند ولی میدانست که داوود شهید میشود زمانی که او از منزل به قصد اعزام به جبهه خارج میشد صورتش آنچنان نورانی شده بود و خودش مانند پرندگان تیز پرواز سبکبال قدم برمیداشت که بگفته مادر و خواهر و اطرافیان هرچه با سرعت میرفتند تا به داوود برسند نمیتوانستند.
و سرانجام این بسیجی عاشق در تاریخ ۶۱/۲/۱۰ در عملیات یا علی بن ابیطالب به افتخار شهادت نائل آمد.
منبع : لاله های سجاد