خانه » شهدای ورامین » وصیت نامه شهید احمد عبدالعلی پور

وصیت نامه شهید احمد عبدالعلی پور

شهید

وصیت نامه برادر شهید احمد عبدالعلی پور

بسم الله الرحمن الرحیم

با نام خدا و یاد خدا و با سلام خدمت آقامون حجه ابن الحسن العسکری (ع) و با درود به رهبر ، این برگزیده ابراهیمان و با سلام به روان پاک شهدا سرور شهدا حسین ابن علی (ع) و دست آموزان مکتب حسین(ع) زاهدان شب و شمیران روز و با سلام خدمت خانواده نامی شهداء مفقودین ، اسراء و معلولین و با سلام خدمت عزیزم. خانواده ای که هنوز داغ یک جوان در سینه می پروراند و انتظارش را می کشند که خبری از او بدست آورند. با سلام به مادرم ، مادر غم پرورم ، مادریکه استوره زینب است چگونه بگویم، چگونه بنویسم از تو ای مادر ، چگونه از درد و زحمتهای دوران کودکی که از من کشیده اید ، چگونه جبران این همه زحمت را من می توانم انجام دهم. آه که زبانم قاصر است از تو ای مادر .
مادرم یاد آن روز اعزام می افتم که می گفتی احمد اگر رفتی خبر از برادرت بیاور یاد آن شبهائیکه از خواب بیدار می شدی و گریه می کردی . می گفتم مادر چرا گریه می کنی می گفتی که خواب برادرت را می بینم. مادر برادرم را یافتم، برادرم را دیدم. آه که چه بگویم از پسرت که با علی اکبر (ع) با قاسم (ع) همگام بود و رویش مانند قمر بنی هاشم می درخشید.
با سلام به پدرم ، پدر زحمت کشم. پدرم فخر می ورزم من به تو چرا که اوایل کودکی قرآن در گوش من زمزمه می کردی ، و نماز برایم می خواندی و اصول دین می آموختی ، پدرم ای پدر زحمت کشم می دانم که رفتن من صدمه ای بر سر راه زندگانیت می اندازد و زندگی برایت شیرین نخواهد بود ولی صبر کن که روز موعود فرا خواهد آمد و آن روز است که نامت بر لیست صابرین نوشته خواهد شد می دانم که خیلی برایم زحمت کشیده ای و امید داشتی که فرد خوبی برای جامعه باشم و خدمت کنم ولی ولی که یزیدیان زمان نگذاشتند و من که دست پرورده یک مسلمان بودم و صدای بانک هل من ناصر ینصرنی حسین زمان خمینی کبیر را می شنیدم به یاریش پرداختم و تا آخرین قطره خون خود را به پایش می ریزم.
و با سلام خدمت برادرانم و خواهرانم ، امیدوارم که ای برادرانمان چه در سنگر آموزش و پرورش و چه در جهاد سازندگی کارهایتان خالص باشد و برای ملت کار کنید از تکبر و خودنمائی به دور باشید که انسان را هلاک می کند و اما ای خواهرام زینب وار زندگی کنید و خلق و خوی اسیر کربلا (زینب کبری) را پیشه کنید، مبادا زینت های دنیوی شما را فریب دهد و از اسلام به دور کند حرف مادر و پدر را گوش کنیدو اما امت شهید پرور مخصوصاً منطقه کارخانه قند همانطور که تا کنون پشتیبانی خوبی از این جنگ کرده اید به پشتیبانی خود ادامه دهید از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری نکنید پشتیبان ولایت فقیه باشید ، پشتیبان امام عزیز باشید مبادا از میدان به در روید و امام عزیز را تنها بگذارید. چند کلامی با بچه های پایگاه مشجد امام حسین (ع) پایگاه شهید مسلم ای دریا دلان ای برادرانیکه شب وروزتان خدمت برای مردم است ای پایگاهیکه حسن ملکی ها محسن و حسن منصوری ها و سوریانها داده است ای عزیزان نگذارید خون این سرداران اسلام هدر رود نگذارید اسلحه آنها به زمین بیفتد و کسی نباشد که آن را بردارد هر مسئله ای دارید رها کنید و به جبهه بیائید چرا؟  چونکه اسلام ما ، رهبر ما ، دین ما ، دانشگاه ما ، مدارس ما ، در گرو این جنگ است از خود فداکاری نشان دهید ای دلاور مردان عزیز و ای زاهدان شب پایگاه خالی نشود، خدای نکرده اگر هر کدام احساس وظیفه نکنید و تقوی پیشه نکنید ماندن شما برای این جامعه ضرر دارد. اما اگر من جنازه ای داشتم در حسین رضا دفنم کنید مراسم با شکوه برپا نکنید، مادرم پدرم خواهرم برادرم اگر خواستید گریه کنید برای امام حسین (ع) گریه کنید برای زینب گریه کنید.
خواهرم کبری خیلی دوست داشتم که روزی نرگس را دستش بگیرم و به مدرسه ببرم و افتخار کنم به او، دوست دارم او را طوری بار بیاوری که مفید برای جامعه باشد و به جائی برسد برای او قرآن بخوان و از احکام برایش بگو باشد که مفید برای اسلام هم باشد.
نماز و روزه هم هر کدام یکسال برایم بخوانید و بگیرید و پول و مالی هم ندارم از کسی طلبکار و به کسی بدهکار نیستم ولی اگر کسی ادعای پولی کرد به او بدهید شاید یادم نباشد و یک شلوار در فرم سپاه داشتم آن را بدهید به مهدی منصوری و نگه ندارید خانه ، دیگر چیزی برای گفتن ندارم از همه شما خانواده عزیزم طلب حلالیت دارم و هم از دوستان و فامیلها.
واسلام علیکم و من التبع الهدی
خدایا ، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار از عمر را بکاه و بر عمر او بیفزا.
و اما اگر در وصیت نامه اشتباهی شده است رفع کنید و اگر هم خواستید چیزی بیفزائید بیفزائید.
۲۰/۹/۶۵ اردوگاه کرخه نور
احمد عبدالعلی پور

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.