خانه » شهدای ورامین » پیام ها و نامه ها » نامه یکی از شهدای محله چاله شنی به معلم اش

نامه یکی از شهدای محله چاله شنی به معلم اش

با عرض سلام و درود بیکران بر رهبر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی و با سلام بر شهیدان از کربلای حسینی تا کربلای خمینی . سلام بر معلم آموزنده و برادر حزب اللهی حسین آقای کاشانی:

سلام علیکم

برادر آقای کاشانی ، این بنده حقیر خود نمیداند از گذشته های خود که غرق در گناه بوده و هست ، بنده ای که با یک دسته ضد انقلابی آداب و معاشرت می کرد و کاملاً داشتم از مسجد و نماز دور می شدم که با یک راهنمایی شما که واقعاً آموزنده بود از آن همه دوست دوری کردم و فقط و فقط خدا را در نظر گرفتم  تا اینکه ، انگیزه من به جبهه رفتن چه بود ؟ بلی برادر جان برای اولین بار بود که یکی از بهترین دوستانم به شهادت رسید و آری همان طوری که حدس زدید برادر محمدی زاده چنان حسرتی خوردم که به خود اندیشیدم که هدف آن به جبهه رفتن چه بود و یا برادر خودتان شهید شد. به خدا این قسم را می خورم که وقتی شب خواب بودم درست در نیمه های شب که خواب دیدم منوچهریکی از دوستان عزیزم به خوابم آمد و روبوسی کردیم و به من گفت ، تو که شهید شده ای گفتم نه من زنده ام و این جمله را گفت که من می روم و تو بعداً بیا . از این ها بگذریم و من نمی توانم چیزی بنویسم باید ببخشید ، آن بی احترامی های که کرده ام از طرف من از تمام برادران حزب اللهی چاله شنی معذرت خواهی کنید و سلام مرا نیز برسانید خصوصاً به برادر اسماعیل کریمی و در ضمن این نکته را هم بگویم که برادران رزمنده ( فرهاد تیمورزاده ، حشمت الله خانی ، رضا شیرازی ، حسن کلهر ، اکبر کلهر ، حسن زواره ، صفر رحمانی فرد ، اصغر بویه زاده ، قاسم آباده ای) در این پادگان هستند و در این حمله انشاء الله شرکت داریم و ما نیز خط شکن هستیم و التماس دعا داریم و دعا کنید و این دعا را در دعایتان بگویید : اللهم ارزقنا توفیق شهادت فی سبیل الله …

امام را دعا کنید این پیر جماران را و … همچنین امیدوارم که راه شهیدان را ادامه بدهید و در آخربه امید پیروزی .

———————————————–

تهیه شده توسط بسیجیان پایگاه شهید محراب مدنی و نمازگزاران مسجد مهدیه کارخانه قند

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.