خانه » به قلم همشهریان » شعر / دست شهیدان – قاف عشق

شعر / دست شهیدان – قاف عشق

دست شهیدان
سید حسن طباطبایی

ناگفته نماند چه عزاهاست درونم
از مردن مردی است که جوش آمده خونم

کی می رسد آن روز کمر راست کنم باز
من وارث نامردترین قرن قرونم

تا کی ببرم دست به امواج حقیقت
امروز فرو رفته به مرداب فسونم

ای کاش که دستم برسد دست شهیدان
از دایره وصل چه گویم که برونم

ارزانیتان عقل، بمانید و بخندید
تا اشک بریزید به هنگام جنونم

———————————————–
قاف عشق
در سوگ قاف شعر دفاع مقدس: قیصر امین پور
سید حسن طباطبایی

گفتم اگر که تاب شنیدن بیاوری
از قاف عشق پر زده سیمرغ دیگری

بی گاه شد تنفس صبحی که داشتیم
قوم غزل نشسته به داغ کبوتری

گل ها به گرد معرفتت چرخ می زنند
از هرچه آفتاب بگویند بهتری

لختی نگاه کن به ورق های دفترت
تا ناگهان از آینه سردر بیاوری

با لاله ها به سوگ نشستی و هشت سال
از عاشقی سرودی و رسم دلاوری

سید عروج کرد و به سلمان سلام گفت
تو فکر این که باز چگونه به سر بری

ما را که لایق تو نبودیم نیستیم
برجا گذاشتی به هوای کبوتری

——————–

منبع : کتاب پوتین من کجاست

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.