خانه » به قلم همشهریان » چرا دولت، طاقت انتقاد ندارد!؟

چرا دولت، طاقت انتقاد ندارد!؟

چرا دولت، طاقت انتقاد ندارد!؟

 چرا می­خواهند فضای بسته و خفقان رسانه­ ای درست کنند!؟

یادتان­ هست که در ایام تبلیغات­ انتخابات، شعارهای زیبا و رنگینِ “آزادی بیان”، “نقد آزادانه”، “فضای باز”، “زنده باد مخالف من” و… شعارهای چه کسانی بود؛ کسانی که خود را طرفدار آزادی بیان و نقد، طرفدار فضای باز، طرفدار جامعه­ ی چندصدایی و طرفدار گفتگو معرفی می­کردند. امروز همان کسان، در مسند قدرت و مسئولیت هستند و همچنان همان شعارها را ادامه می­ دهند؛ اما در عمل، تناقض­ های فراوانی وجود دارد. ظاهراً اعتدالیون ­و دولتمردان تدبیر و امید، تعریف منحصر به فرد و جدیدی از آزادی­ بیان و آزادی­ نقد دارند که مؤلفه­ های زیر در این تعریف مشاهده می­شود:

*   “آزادی بیان” فقط برای موافقان دولت است

ظاهراً شعار آزادی­ بیان­ و­ نقد فقط مخصوص همفکران مدعیان اعتدال یعنی کارگزاران و اصلاح­ طلبان و اپوزیسیون و مخالفان نظام است. فقط رسانه­ ها و روزنامه­­ های منتسب به این حضرات باید آزاد باشند که هرچه باب میلشان است، بگویند و بنویسند؛ به مقدسات و ارزش­ها و باورهای دینی مردم اهانت کنند، از امام راحل(ره) خاطرات جعلی نقل کنند، اصول انقلاب و سیاست­های کلی نظام را زیر سؤال ببرند، با تمام قوای خود به سیاه­ نمایی عملکرد دولت نهم و دهم بپردازند، رئیس ­جمهور سابق کشورمان را که با رأی قاطع و قانونی همین مردم انتخاب­ شده بود، مورد اهانت و بی­ ادبی و تخریب­ شخصیت قرار بدهند، اقدامات اندک و ناچیز صد روزه اول را بزرگ­نمایی کنند، تملّق دولت را بگویند، و اقدامات سخیف دیگری از این قبیل.

اما اگر یک­ رسانه[روزنامه و نشریه و خبرگزاری­ و­سایت­ خبری] منتسب­ به نیروهای متدیّن­ و­مؤمن­ به انقلاب و نظام ­اسلامی، کوچک­ترین نقدی[آن هم نقد منصفانه­ و­ دلسوزانه براساس اندیشه­ های امام و رهبر انقلاب] به عملکرد دولت بکند، روزنامه­ اش توقیف می­شود یا با اخطارها و تذکرهای شدیداللحن مواجه می­گردد.

*  هر کسی را که از دولت انتقاد کند، “افراطی” می­ نامند

در سخنرانی­های عمومی می­گویند “ما از انتقاد نسبت به دولت استقبال می­کنیم” . اما در عمل شاهد برخوردهای زشت و زننده­ ای از سوی مسئولان­ دولتی در برخورد با منتقدان هستیم. اگر یک منتقد پیدا شود و از آنها انتقاد کند، با کمال بی­ ادبی، او را و همفکرانش را “افراطی” و “تندرو” می­ نامند. با این طرز برخورد می­خواهند دهان طرف مقابل را ببندند تا دیگر کسی جرأت انتقادکردن از دولت را نداشته باشد. شاید بتوان گفت که این یک نوع «خفقانِ مدرن رسانه­ ای» است. یعنی آزاد هستید که انتقاد کنید، ولی پس از انتقاد، آنقدر مورد تخریب شخصیت و اهانت قرار می­گیرید، تا از کردار خود پشیمان شوید. لذا فضا را به این سمت می­ برند که دیگر کسی به خود اجازه­ ی انتقادکردن ندهد، بلکه فقط باید تملّق بگوید و بس. لذا افراطی واقعی کسانی هستند که با مؤمنین و متدینین جامعه چنین برخوردهای غیراخلاقی می­کنند.

*   نمی­خواهند صدای مخالف خود را بشنوند

شعار “زنده باد مخالف من” سر می­دهند، اما دقیقاً خلاف آن را عمل می­کنند. چرا هفته­ نامه­ ی “یالثارات الحسین” را توقیف کردند!؟ چرا به هفته­ نامه­ ی “۹ دی” تذکر شدید دادند و تهدید به توقیف کردند!؟ چرا به روزنامه­ ی “وطن­ امروز” اخطار دادند و به مرجع­ قضایی ارسال کردند!؟

این بود اعتدال!؟

این بود چندصدایی!؟

این بود “زنده باد مخالف من”!؟

چرا نمی­خواهند نظرات مخالف خود را بشنوند؟

چرا می­خواهند دهان منتقد را ببندند؟

چرا به جای پاسخگویی به انتقادها، به منتقد توهین می­ کنند؟

آیا خود را معصوم از خطا و اشتباه می­ دانند؟!

خوب است بیانات حضرت امام­ خامنه­ ای راجع به «انتقادپذیری و پاسخگویی مسئولان» را یادآوری کنیم:

** «هیچ دستگاهى نباید خود را از انتقاد و نقد، مصون و از عیب، خالى بداند؛ همه‌ى دستگاه‌هاى کشور باید مورد نقد منصفانه قرار بگیرند و همه در جهت اهداف نظام و در چهارچوب آن، رفتار خود را اصلاح کنند. دولت، مجلس، قوه‌ى قضاییه و سایر دستگاه‌هایى که در کشور هستند و مسؤولیت‌هاى مهمى بر دوش آنهاست، همه مشمول این قاعده‌ى کلى هستند؛ نقد، اصلاح و پاسخگویى. این، معناى حقیقى اصلاح نظام مورد نظر اسلام است.» [امام­ خامنه­ ای، ۲/۱/۱۳۸۳]

** «مسئولان بلندپایه‌ى کشور همه باید پاسخگو باشند؛ پاسخگوى کار خود، پاسخگوى تصمیم خود، پاسخگوى سخنى که بر زبان آورده‌اند و تصمیمى که گرفته‌اند؛ این معناى پاسخگویى است؛ این یک حقیقت اسلامى است و همه باید به آن پایبند باشیم. هر انسان وقتى مى‌خواهد حرفى بزند، اگر بداند در مقابل این حرف باید پاسخگو باشد، یک‌طور حرف خواهد زد؛ اما اگر بداند مطلق‌العنان است و پاسخگو نیست، طور دیگرى حرف خواهد زد. انسان وقتى مى‌خواهد تصمیم بگیرد و عمل کند، اگر بداند در مقابل اقدام خود پاسخگو خواهد بود، یک‌طور عمل مى‌کند؛ اما اگر احساس کند نه، از او سؤال نمى‌شود و او را به بازخواست نمى‌کشند، طور دیگرى عمل مى‌کند. ما مسئولان خیلى باید مراقب حرف­زدن و تصمیم‌گیرى خود باشیم.» [امام خامنه­ ای، ۲۶/۱/۱۳۸۳]

امیدواریم با روند موجود که دولت با منتقدانش برخوردهای چکشی و سرکوبگرانه می­ کند، دوباره به فضای بسته­ ی دوران حاکمیت دولت­ سازندگی برنگردیم. دورانی که حتی یک روزنامه ­ی­ منتقد را هم تحمل­ نمی­کردند؛ دورانی که شعار می­ دادند: «مخالف هاشمی، دشمن پیغمبر است»! دورانی که رسانه­ ها ملزم بودند در مدح رئیس­ جمهور وقت[جناب هاشمی] بگویند و بنویسند. عزّت­ ا…­سحابی در کتاب خاطرات خود می­نویسد: «۲۳/۳/۱۳۶۹ : ما به آقای هاشمی نامه­ ی اعتراضی نوشتیم. اعتراض ما به آقای هاشمی این بود که اولاً اوضاع اقتصادی کشور بسیار خراب است. فقر و اختلاف طبقاتی بسیار فاحش است. دوم اینکه وضع سیاست­ خارجی ما به گونه­ ای است که ما در انزوای کامل قرار گرفته­ ایم و همه­ ی دنیا با ما مخالف هستند. در رابطه با این نامه، ۲۳ نفر را بازداشت کردند که یکی از آنها من بودم… بعد از دستگیری­ها، در کمیسیون برنامه­ و­ بودجه مجلس، چند تن از نمایندگانی که مرا می­ شناختند، به آقای هاشمی اعتراض کردند که چرا عزّت­ ا… سحابی را گرفتی؟ آقای هاشمی پاسخ داده بود: رویش زیادشده ­بود، می­خواستیم رویش را کم­ کنیم.» طرح این موضوع از سوی سحابی با سکوت دفتر آقای­ هاشمی روبرو شد.

به قلم میلاد ولیان

milad-valian

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.