خانه » اخبار و رویدادها » شهیدان ۱۵ خرداد روستای “محمدآباد عربها”؛ ستاره هایی که تا ابد درخشانند

شهیدان ۱۵ خرداد روستای “محمدآباد عربها”؛ ستاره هایی که تا ابد درخشانند

ورامین – خبرگزاری مهر: روستای “محمدآباد عربها” در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ با جمعیت اندکش در نزدیکی پیشوا و جوادآباد ورامین، دو شهید تقدیم ولایت کرد؛ ستاره هایی که تا ابد درخشانند.

به گزارش خبرنگار مهر، وقتی به یادگارها و خاطرات قیام تاریخی ۱۵ خرداد نظر می افکنی، به روستایی بر می خوری که شاید از نظر وسعت ناچیز است، اما حرکت مردمانش در سال ۴۲ عظمتی وصف ناپذیر دارد.

مردم روستای “محمدآباد عربها” در روز ۱۵ خرداد با شنیدن خبر دستگیری امام خمینی(ره) توسط حکومت طاغوت، حماسه ای جاودان آفریدند؛ آنها قیام خود را از مسجد صاحب الزمان(عج) آغاز کردند و خود را به دیگر قیام کنندگان شهرهای ورامین و پیشوا رساندند و دو گل به نامهای “شهید سید مرتضی طباطبایی” و “شهید جعفر عرب مقصودی” تقدیم کردند.

http://www.dlnew.ir/varamincity.com/tasavir/15khordad/sh-15khordad-01.jpg

رهبر معظم انقلاب اسلامی فرموده اند: “من از همه کسانی که در باب ۱۵ خرداد چیزی می نویسند، همه کسانی که آن را در تاریخ ثبت می کنند، خواهش می کنم فراموش نکنند که محور اصلی و پیام حقیقی ۱۵ خرداد این پیام سه عنصری بود: “اسلام، امام، مردم” یا پیوند امت و امام به برکت اسلام و زیر سایه اسلام”.(خطبه های نماز جمعه تهران مورخ ۱۹ خرداد ۶۳)

خبرگزاری مهر نیز به سهم خود و برای عمل به فرمایش مقام معظم رهبری بر آن شده تا نقشی کوچک در زنده نگه داشتن خاطرات قیام تاریخ ساز ۱۵ خرداد داشته باشد.

گفتنی است که این خبرگزاری برای اولین بار، تصاویری از مزار دو شهید قیام ۱۵ خرداد “محمدآباد عربها” و تصاویری از منزل مسکونی این دو شهید را در فضای سایبری و همچنین رسانه های جمعی منتشر می کند.

شهید طباطبایی رفیعی؛ سید شهدای ۱۵ خرداد

شهید سید مرتضی طباطبایی رفیعی در سال ۱۳۰۸ در خانواده ای مذهبی در محمدآباد عربها دیده به جهان گشود. پدر بزرگوارش حاج سید رضا طباطبایی از کودکی فرزند را به مکتبخانه حاج شیخ فتح الله صانعی فرستاد که آن سالها در محمدآباد سکنت داشت.

شهید طباطبایی دروس مدرسه را نیز تا ششم ابتدایی قدیم گذراند و در امور مذهبی و فرهنگی به خصوص ایام محرم و صفر و ماه مبارک رمضان نقش مهمی در برپایی مراسم داشت و ادعیه ماه مبارک رمضان را خودش درمسجد قرائت می کرد.

http://www.dlnew.ir/varamincity.com/tasavir/15khordad/sh-15khordad-02.jpg

از پدر خانمش نقل می کنند که شهید طباطبایی در دعای افتتاح وقتی به جمله “وَ قَتلاً فی سَبیلِکَ فَوَفِّق لَنا” می رسید، دستها را به سوی آسمان بلند کرده و می گفت: “خدایا، شهادت در راه خودت را نصیبم کن”.

ایشان از ثمره زندگی مشترک، چهار فرزند به نامهای حسن، حسین، محسن و زینب برجای گذاشته که این نامگذاری، بیانگر عشق به اهل بیت عصمت و طهارت(س) است.

این شهید بزرگوار در قیام ۱۵ خرداد از روستای “محمدآباد عربها” تا پل باقرآباد مشوق قیام کنندگان بود، که در آن عصر خونین در باقرآباد به دست جلادان رژیم پهلوی به شهادت رسیده و جنازه خونینش همراه دیگر شهدا توسط نظامیان به مسگرآباد منتقل و غریبانه به خاک سپرده شد.

سالها بعد با پیگیری خانواده شهید، جسدش شناسایی، نبش قبر و پیکرش محترمانه در جوار بارگاه امامزاده ابراهیم(ع) “محمدآباد عربها” به خاک سپرده شد.

تصاویری از خانه شهید سید مرتضی طباطبایی “سید شهدای ۱۵ خرداد” که در سالهای اخیر کمی بازسازی شده است:

http://www.dlnew.ir/varamincity.com/tasavir/15khordad/sh-15khordad-03.jpg

http://www.dlnew.ir/varamincity.com/tasavir/15khordad/sh-15khordad-04.jpg

http://www.dlnew.ir/varamincity.com/tasavir/15khordad/sh-15khordad-05.jpg

شهید عرب مقصودی؛ الگوی “محمدآباد عربها” در ۱۵ خرداد

شهید جعفر عرب مقصودی در سال ۱۳۱۴ شمسی  در خانواده ای مذهبی و کشاورز در روستای “محمدآباد عربها” دیده به جهان گشود.

فرزند برومند مشهدی ابوالقاسم، از سنین نوجوانی با عشق و ارادت به اسلام و قرآن و اهل بیت(ع) در امور مذهبی و فرهنگی همراه شهید بزرگوار سید مرتضی طباطبایی و همرزم آن سید شهید بودند.

شهید عرب مقصودی در امور کشاورزی نیز با سعی و تلاش و کوشش فراوان که زبانزد مردم روستاست، در کنار پدر بزرگوارش در امرار معاش خانواده سهم بسزایی داشت.

http://www.dlnew.ir/varamincity.com/tasavir/15khordad/sh-15khordad-06.jpg

آن شهید بزرگوار در سنین جوانی با ازدواجی مبارک، دارای پنج فرزند به نامهای داود، محمدرضا، علی، فاطمه و زهرا شد.

وی در روز ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ همراه با دیگر قیام کنندگان برای اعتراض نسبت به دستگیری معمار کبیر انقلاب اسلامی عازم تهران شد که در پل باقرآباد قرچک از ناحیه پا هدف گلوله جلادان شاه قرار گرفت و با دستگیری و بازداشت وی بعد از قیام توسط رژیم، به دلیل عدم رسیدگی به زخمش در بازداشتگاه، زخم  پایش تبدیل به کزار شد و بعد در بیمارستان فیروزآبادی شهرری به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

تصاویر خانه شهید جعفر عرب مقصودی:

http://www.dlnew.ir/varamincity.com/tasavir/15khordad/sh-15khordad-07.jpg

http://www.dlnew.ir/varamincity.com/tasavir/15khordad/sh-15khordad-08.jpg

http://www.dlnew.ir/varamincity.com/tasavir/15khordad/sh-15khordad-09.jpg

نحوه شهادت قیام کنندگان در مشهد پل باقرآباد قرچک

شاهدان عینی قیام ۱۵ خرداد ورامین و پیشوا نقل کرده اند: مردم روستای “محمدآباد عربها” که مسیر طولانی تری را پیموده بودند، با رسیدن به ورامین، با کامیونی خود را نزدیکی خیرآباد به جمعیت رساندند که شهید سید مرتضی طباطبایی و شهید جعفر عرب مقصودی همراه آنها بودند.

نرسیده به باقرآباد کنار “باغ نوع پرور” پاسگاه باقرآباد بود که الان پارک شده؛ یک جیپ نظامی آمد و جلوی جمعیت ایستاد و سرهنگ بهزادی و سرگرد کاویانی از آن پیاده شدند و جلوی جمعیت ایستادند؛ پشت سر آنها هنگ نظامی، روی جاده صف کشیده و به صورت دست فنگ ایستاده بودند.

آن طور که پیدا بود، نیروهای نظامی از دو اتوبوس شرکت واحد و دو کامیون ارتشی پیاده شده بودند، چون ماشینها آنجا بوده و راه را بسته بودند؛ اطراف جادّه هم نظامیانی سنگر گرفته بودند.

سرهنگ بهزادی با صدای بلند به جمعیت ایست داد و بعد با صدای بلندتر گفت: “کجا می روید؟ کی شما را فرستاده؟ رئیس شما کجاست؟ بیاید و خود را معرفی کند”.

http://www.dlnew.ir/varamincity.com/tasavir/15khordad/sh-15khordad-00.jpg

جمعیت جلوی کفن پوشان با هم گفتند: “ما که رئیس نداریم، ما همه با هم هستیم”.

چند نفری نیز با صدای بلند گفتند: “آمدیم بگوییم که چرا آقای خمینی(ره) را دستگیر کرده اید؟ چرا او را آزاد نمی کنید؟” و …

جمعیت در اثر شلوغی، دو سه قدم به جلو کشیده شدند و شهید “عزت الله رجبی” و شهید “سید مرتضی طباطبایی” سه چهار قدم جلوتر از جمعیت رفتند و شهید “طباطبایی” گفت: “بفرمایید چه می گویید؟ بگوئید حرفتان چیست؟ فرض کنید من رئیس اینها هستم، چه فرقی می کند”؟

سرهنگ بهزادی گفت: “چرا آمدید؟ کجا می روید و برای چه”؟

شهید “طباطبایی” گفت: “با خبر شدیم مرجع تقلیدمان آیت الله خمینی(ره) را دستگیر کرده و به تهران برده اند؛ آمدیم بگوییم چرا ایشان را دستگیر کرده اید؟ چرا ایشان را آزاد نمی کنید؟ ما تا خون در رگمان است، آیت الله خمینی(ره) مرجع ماست، جانمان را فدای آقای خمینی(ره) می کنیم؛ ما از هیچ چیز نمی ترسیم و تا رهبرمان را آزاد نکنید، بر نمی گردیم”.

سرهنگ بهزادی با صدای بلند گفت: “دستور می دهم که برگردید”.

شهید “طباطبایی” جواب داد: اگر قرار بود از اینجا به خاطر حرف شما برگردیم، اصلاً از اول حرکت نمی کردیم”.

سرهنگ بهزادی دوباره با صدای بلند گفت: “یا برگردید یا دستور داریم همه شما را به گلوله ببندیم”.

در این موقع شهید “رجبی” مردم را تشویق کرد که نترسند و جلو بروند؛ سرهنگ همین طور تهدید می کرد که شهید “طباطبایی” گفت: “ما بر نمی گردیم،  مرغابی را از آب می ترسانی”؟!

ناگهان سرهنگ بهزادی با اسلحه کمری که در دست داشت، قلب شهید “طباطبایی” را نشانه گرفت و او را به شهادت رساند.

شهید “رجبی” با قمه ای که در دست داشت، یا حسین(ع) گفت و به طرف سرهنگ بهزادی حمله کرد تا از شهید طباطبایی حمایت کند که سنگدل، دهان آن بزرگوار را نشانه گرفت و او را هم به شهادت رساند و به نیروهای پشت سرش دستور شلیک هوایی داد.

http://www.dlnew.ir/varamincity.com/tasavir/15khordad/sh-15khordad-000.jpg

جمعیت مقداری پراکنده شدند ولی چند نفر از بین جمعیت فریاد زدند: “مردم نترسید، به راه خود ادامه دهید، تیرها هوایی است؛ مردم نترسید، تیرها، پنبه ای است”!

مردم با این حرفها، دوباره با خروش بیشتر به طرف نظامیان به حرکت در آمدند و شعار دادند که در این موقع، سرهنگ دستور شلیک مستقیم داد و با بلندگو به مردم دستور برگشت داد و حرفهای زشتی نیز به زبان آورد.

عده ای شهید و عده ای هم زخمی شدند و بقیه جمعیت به طرف گندمزارهای اطراف جاده و عقب بازگشتند، اما نظامیان به سمت کسانی که در حال فرار بودند شلیک کردند و از آنهایی که روی جاده به عقب بازمی گشتند، بسیاری دیگر زخمی و شهید شدند.

به هرحال امام خمینی(ره) درباره قیام ۱۵ خرداد منطقه ورامین و پیشوا و “محمدآباد عربها” فرمودند: “آقایان محترم و جوانان معظم ورامین به ما حق ویژه ای دارند؛ آنها در ۱۵ خرداد زحمت کشیده اند، جوانان خودشان را از دست داده اند”.

………………………………………………………..

گزارش و عکس و طرح: مینا شمسی

منبع تاریخی: “روایت خرداد” تحقیق و تألیف “سید رضا حسین زاده”

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.