بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت مادر عزیزم ازاین که زحمات زیادی برای من کشیده و رنج هایی متحمل شده ای سپاسگذارم. من خوشحالم که تا به حال توانسته ام بطور احسن و فی سبیل الله جهاد در راه خدا را اداء نمایم. من در کربلای ایران بسر می برم من این کفش دیرینه خود را در چهارسال پیش پوشیده ام رژیم بعث عراق و کشورهای ابر قدرت باید بدانند اگر بخواهندایران عزیزم را به آتش کشند و دگرگون بسازند کور خدا شده اند . باید از دریای خون شهیدان رد شوند و در خون آنان شناور شوند ولی می دانند خون شهیدان آنها را غرق خواهدکرد. مادر مهربان میدانم که حالا چشمت در راه است و هر دقیقه برای آمدن من لحظه شماری می کنی تاپسرت را از نزدیک ببینی ولی مادر بخاطر داشته باش علی اکبر در جلوی چشم پدر و مادرش تکه تکه شد و حسین درجلوی چشم زینب شهید شد ، ولی کاش در کنار من بودی و می دیدی موقعی که ماموریتی برایم پیش می آید چگونه به میدان رزم می روم و دشمن دین خدا را به تنگ می آورم . سعی کنید مادر در راه اسلام زینب وار افشاگر خط یزیدیان باشید و راه گشای راه حسین(ع) که این زیننده شما است همچنین پدرمهربان از اینکه زحمات زیادی برای من کشیده ای و رنجهایی متحمل شده ای سپاسگذارم. پیام من به جوانان این است که بروید به جبهه ها تا حق را در آنجا بیابید.
شهید مجتبی است نه حسن