خانه » اخبار و رویدادها » جایگاه حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی در زندگی جهادی (بخش دوم)

جایگاه حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی در زندگی جهادی (بخش دوم)

به نام خدا

 پس از آن که در بخش نخست گذری اجمالی بر جهاد اقتصادی داشتیم، اکنون باید به بررسی ابعاد جهاد اقتصادی بپردازیم تا راه برای درک هر چه بهتر «حماسه اقتصادی» هموار شود.

ابعاد جهاد اقتصادی

جهاد

همانطور که در بیان چیستی جهاد بیان شد، جهاد همراه دو رکن است. ابتدا همراه با جهد و سپس شناخت دشمن. و نیز چهار شعبه دارد: امربه معروف، نهی از منکر و راستگویی و صداقت در مواضع. که مقام معظم رهبری در شرح این حدیث از امام علی (ع) می فرمایند:

امیرالمؤمنین(ع) می‏فرمایند، جهاد چهار شعبه دارد[۱]: امربه معروف نهی از منکر و راستگویی و صداقت در مواضع، درست همین معنایی که امروز ما در موضع‏گیری معنا می‏کنیم یعنی انسان در مواضع سیاسی و اجتماعی صداقت داشته باشد. بنابراین صدق در مواضع خودش جهاد است. مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ[۲] به آن معناست.[۳]

مقام معظم رهبری در بیانی دیگر جدایی از جریان فسق را نیز جهاد تلقی نموده اند. ایشان می فرمایند:

یکی دیگر از شعبه‏های جهاد و شنئان الفاسقین است. [۴] یعنی جدا شدن از جریان فسق و کفر.[۵]

و این جدایی از جریان فسق را می توان به بصیرت و همراهی بصیرت تعبیر نمود که انسان بتواند درست ببیند، درست تشخیص دهد و بجا عمل نماید و این عمل اگر همراه با جد و جهد بود چون با شناخت دشمن و بصیرت همراه است همان جهادی است که به معنای واقعی کلمه جهاد خوانده می شود.

آنچه از روایات استخراج می شود جهاد بر دو نوع دیگر نیز هست. که به جهاد اصغر و جهاد اکبر از آن یاد می شود. در جهاد اکبر رویکرد با خودسازی است که پیش نیاز آن خودشناسی است (که دشمن شناسی نیز مترتب بر آن است. که انسان دشمن های چهارگانه‌ی خود را که هوای نفس، دنیا، شیطان و حرف مردم هستند؛ بشناسد.) و مقدمه ورود به جهاد اصغر است. و جهاد اصغر بعد از جهاد اکبر شکل می گیرد و با همراهی ارکان جهاد اکبر، نیاز به دشمن شناسی نیز دارد. انسان در ورود به عرصه های هر دو جهاد، نیازمند ارکانی است که ابتدای بحث بیان شد.

با این بیان می توان چرخه‌ی جهاد (چه جهاد اکبر و چه جهاد اصغر) را اینگونه ترسیم نمود.

که جهد و استمرار در هر دو نوع جهاد مبتنی بر شناخت خود است و شناخت راه. که انسان آن چه به همراه دارد بشناسد و راهی را که باید طی کند روشن ببیند. و سپس باقی چرخه با التزام به راستگویی و صداقت در مواضع باید طی شود که انسان هم برای خود و هم در برخود با دیگران با این اصل همراه باشد.

تا اینجا بحث پیرامون جهاد بود اما این جهاد به فرموده‌ی امام علی (ع) ابزارهایی هم به همراه دارد که بر سه دسته اند:

جاهِدوا فى سَبیلِ اللّه‏ِ بَأَیدیکُم فَإِن لَم تَقدِروا فَجاهِدوا بِأَلسِنَتِکُم فَإِن لَم تَقدِروا فَجاهِدوا بِقُلوبِکُم؛[۶]

در راه خدا با دست هاى خود جهاد کنید، اگر نتوانستید با زبان هاى خود و اگر باز هم نتوانستید با قلب خود جهاد کنید.

با در نظر گرفتن این سه ابزار و چرخه‌ی بالا ، عرصه های جهاد اینگونه ترسیم می شود.

با این رویکرد، دست ، زبان و قلب انسان باید در هر دو نوع جهاد اکبر و جهاد اصغر با همراهی جهاد در مقابل دشمن، جهاد در امر به معروف و نهی از منکر و راستگویی و صداقت در مواضع همراه باشد.

اقتصاد

در بیان مبحث اقتصاد مطالبی بیان شد که محور تمام مطالب پیرامون اقتصاد را می توان در حدیثی از امام علی (ع) یافت. ایشان می فرمایند:

غایه الاقتصاد القناعه.[۷] غایت اقتصاد قناعت است.

در روایات اسلامی، از اقتصاد به میانه روی و اعتدال تعبیر شده که انسان نه بخیل باشد و نه اسراف کار. که حد میان بخل و اسراف میانه روی است.

در بیان حد بین اسراف و بخل که همان میانه روی و اقتصاد است در لابه لای روایات می توان موارد عدیده ای را یافت که به بررسی برخی از آنان می پردازیم.

خداوند در قرآن می فرماید:

وَأَنَّ الْمُسْرِفِینَ هُمْ أَصْحَابُ النَّار[۸].ِ اسراف کنندگان اصحاب آتش هستند.

و همچنین: إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ.[۹] تبذیر کنندگان پیوسته برادر شیاطین هستند.

اسراف و تبذیر تقریباً به یک معنا هستند. با این تفاوت که اسراف به معنای تجاوز از حد در همه امور است، مانند اسراف در معصیت یا اسراف در خوردن و امثال آن اما تبذیر بیشتر در مورد پول به کار می‌رود و مبذّر به معنای کسی است که مال خود را به گونه‌ای متفرّق و پراکنده می‌کند که از بین می‌رود.

در دین مبین اسلام اعتدال و میانه روی(اقتصاد) به گونه ای مهم جلوه دارد که حتی انفاق را بر اساس اعتدال ترسیم می کند که حتی بخشش و انفاق هم نباید از دایره‌ی اعتدال خارج شود.

خداوند در سوره فرقان می فرماید: و الذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواما[۱۰]

بندگان شایسته‌ی خدا در هنگام انفاق، نه زیاده‌روی می‌کنند و نه کم می‌گذارند بلکه راه میانه‌ای را می‌پیمایند.

در روایتى از امام حسن عسکرى(ع) آمد: هللاقتصاد مقداراً فَاِنْ زاد علیه فهو بُخْل.[۱۱]

براى میانه روى حدّ و مقدارى است که اگر شخص زیاده بر آن کند، بخیل است.

در روایت است که خداوند متعال به حضرت داوود(ع) وحى کرد که:

وَضَعْتَ الغِنى فى القَناعه و هم یَطْلُبُونَهُ فى کثرهِ العمال فلا یَجدونَه.[۱۲]

ثروت را در قناعت قرار دادم و آنها در زیادى ثروت جستجو و طلب مى کنند و هرگز نمى یابند آن را.

در روایتى از مولى امیرالمؤمنین(ع) چنین آمده:

طلبتُ الغِنى فَما وَجَدتُ الاّ بالقناعه، علیکم بالقَناعه تَستَغْنُوا.[۱۳]

ثروت را طلب کردم نیافتم مگر به قناعت، بر شما است قناعت، تا بى نیاز شوید.

در روایتى دیگر از حضرت آمده :

القَناعَهُ غُنْیَهٌ و الاِقْتِصادُ بُلْغَه.[۱۴]

قناعت بى نیازى و توانگرى است و میانه روى چیزى است که کفایت زندگى مى کند.

در روایتى از امام باقر(ع) آمده که ایشان می فرمایند:

هرگاه هوس بلندپروازى و زندگى افرادى که بالاى دست تو هستند، توجه تو را جلب کرد، و خواستى از مسیر قناعت خارج شوى، از زندگى پیامبر و رسول گرامى(ص) یاد کن.

فَاِنَّما کان خُبْزُه الشّعیر و حَلواه التّمر و وَقُوده السَّعَفَ اذا وَجَدَه.[۱۵]

همانا نان او جو و حلوا، و شیرینى او خرما، و وسیله‌ی آتش گیراندن او چوب خرما بود، اگر آن را مى یافت.

آنچه از آیات و روایات می توان درک کرد تقابل بین اقتصاد (میانه روی) و اسراف و بخل است که اقتصاد حد بین اسراف و بخل بوده و راه رسیدن به قناعت است. بدین معنا که بحث اصلی ابتدا پیرامون نحوه‌ی به دست آوردن رزق و سپس میزان انفاق و قناعت است.

پس از بیان معنای اقتصاد، نیازمند شناخت نوع روابط سه گانه‌ی اقتصادی در جامعه هستیم. تا به شرحی از حوزه های روابط اقتصادی سه گانه‌ی درون خانواده ، درون کشوری و برون کشوری دست پیدا کنیم.

نمودار حوزه های روابط اقتصادی در هر سه نوع رابطه را می توان اینگونه ترسیم کرد:

با ترسیم این روند هر شخص می تواند جایگاه خود را در عرصه‌ی ورود به جهاد اقتصادی پیدا کند. بدین معنا که هر شخص در ۳۶ موقعیت ذکر شده جایگاه و یا جایگاه هایی دارد و برای انجام وظیفه‌ی خود باید بهترین راه را انتخاب کند.

بطور مثال در حوزه‌ی روابط اقتصادی درون خانواده هر شخص می تواند نقشی بازی کند. که وابسته به سن و یا آمادگی جسمی و… برای جهاد نیست. مثلاً پدر بزرگ و یا مادر بزرگ خانواده که از توان جسمی پایینی برخوردار هستند در خانواده می توانند در بسیاری از موارد تکلیف خود را انجام دهند. به گونه ای که اگر لامپی اضافه روشن بود با تذکر برای خاموش کردن آن، در جایگاه ایفای حوزه‌ی شماره‌ی ۶ قرار می گیرند.

و یا هنگامی که انفاقی صورت می گیرد (برای کاهش سطح برخورداری دهک های جامعه) حوزه‌ی شماره‌ی ۱ محقق می شود. (که این انفاق بسته به دارایی های هر خانواده تعریف می شود. که اگر خانواده ای از سطح تمول خوبی برخوردار نباشند می تواند وارد حوزه‌ی ۵ شده یعنی به زبان دیگران را به انفاق تشویق کنند و اگر توانایی آن را هم نداشتند، با داشتن آرزوی قلبی که اگر می داشتم انفاق می کردم وارد حوزه‌ی ۹ خواهند شد.)

این روند در همه‌ی حوزه ها و در همه‌ی جوانب جهاد اقتصادی می تواند شکل بگیرد تا هر شخص در جامعه محل قرار گیری تکلیف خود را نسبت به امر جهاد اقتصادی بتواند درک کند و در آن حوزه ایفای نقش کند.

تا ان شاء الله همگی بتوانیم امر ولی امر مسلمین جهان را به خوبی به انجام برسانیم.

*****

اللّهم عجّل لولیّک الفرج

به قلم سید محمد زاهدی


[۱] – سُئِلَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ(ع) عَنِ الْإِیمَانِ….وَ الْجِهَادُ عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الصِّدْقِ فِی الْمَوَاطِنِ وَ شَنَآنِ الْفَاسِقِینَ الکافی جلد۲ صفحه‌ی ۵۰

[۲] – سوره‌ی احزاب آیه‌ی ۲۳

[۳] – بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضای هیات دولت ۲۰/۸/۸۳

[۴] – الکافی جلد۲ صفحه‌ی‌۵۰

[۵] – بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضای هیات دولت ۲۰/۸/۸۳

[۶] – بحارالأنوار، ج۱۰۰، ص۴۹، ح۲۳

[۷] – غرر الحکم ـ میزان الحکمه، جلد ۸، صفحه ۱۳۹

[۸] – سوره‌ی مؤمن (غافر)، آیه‌ی ۴۳

[۹] – سوره‌ی اسراء، آیه‌ی ۲۷

[۱۰] – سوره‌ی فرقان آیه‌ی ۶۷

[۱۱] – بحار الانوار، جلد ۶۹، صفحه ۴۰۷ ـ میزان الحکمه، جلد ۸، صفحه ۱۳۸

[۱۲] – بحار الانوار، جلد ۷۸، صفحه‌ی ۴۵۳

[۱۳] – بحار الانوار، جلد ۶۹، صفحه‌ی ۳۹۹

[۱۴] – بحار الانوار، جلد ۷۸، صفحه‌ی ۱۰

[۱۵] – مشکوه الانوار، صفحه ۱۳ به نقل از کتاب تکامل در پرتو اخلاق نوشته غلامرضا سلطانى، صفحه‌ی ۱۵۸

—————————–

به قلم سید محمد زاهدی

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.