خاطرات شهداء زیردست شهید علی نفری راوی: مادر شهید هر وقت کسی را میدید که به حال دیگری غبطه میخورد و حسادت میکرد، میگفت: «آدم باید به زیردست خودش نگاه کنه، نه به بالا دست خودش.» دعوت راوی: مرضیه مهاجر (مادر شهید) مراسم افطاری گرفته بودیم. میخواستیم لیست اسامی مهمانها را بنویسیم، که «علی» به پدرش گفت: «بابا! نکنه همهی ... ادامه مطلب »
خانه » بایگانی برچسب ها : خاطرات شهداء (برگ 13)
خاطرات/ شهید محمّد مهدی دارندی
خاطرات شهداء صبح زود شهید محمّد مهدی (محسن) دارندی راوی: خواهر شهید به نماز جماعت اهمّیّت میداد. حتّی نماز صبحش را هم در مسجد میخواند. زمستانها، گاهی اوقات، آب حوض یخ میزد. صبح زود از خواب بلند میشد، یخ حوض را میشکست، وضو میگرفت و همراه عمویم به مسجد میرفت. سرپرست «محسن» سنّش برای رفتن به جبهه کافی نبود. امّا ... ادامه مطلب »
خاطرات/ شهید سید عباس حسینی
خاطرات شهداء اعلامیّه شهید سید عباس حسینی راوی: خانم برادر شهید یک گاری داشت و توی آن خربزه، سیب زمینی یا پیاز میریخت و میبرد که بفروشد. زیر گاری، در جای امنی، اعلامیّههای «امام (ره)» را پنهان میکرد و به افرادی که میشناخت، میداد. با وجودی که پانزده سال بیشتر نداشت، شهید «علوی» و شهید «حیدری» – آن موقع یازده ... ادامه مطلب »