خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی
تو قهرمان هستی نه من
« سرهنگ خلبان والی اویسی »
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ، در سالهای ۵۴ و ۵۵ ، شهید اردستانی که درجه ستواندومی داشت و از خلبانان تازه فارغ التحصیل شده به حساب میآمد ، برای انجام یک سری مسابقات تیراندازی با هواپیما انتخاب و به کشور پاکستان اعزام شد .
در بین خلبانان پاکستانی ، سرگرد خلبانی بود که در جنگ بین هندوستان و پاکستان ، چند هواپیمای هندی را سرنگون کرده بود و قهرمان آن برهه از نیروی هوایی این کشور به حساب میآمد . همین امر باعث شده بود که بین خلبانان مشهور شود . لذا با غرور خاصی راه میرفت و آستینهایش را بالا میزد و هنگام عبور از کنار دیگران به عالم و آدم فخر میفروخت .
روز مسابقه فرا میرسد و هواپیماهایی که قرار بود در مسابقه شرکت کنند به آسمان برمیخیزند . شهید اردستانی علی رغم جوانی ، از مهارت خوبی در فن خلبانی برخوردار بوده ، تصمیم میگیرد که در آسمان با این سرگرد پاکستانی به یک نبرد هوایی آزمایشی بپردازد . با انجام مانورهای ماهرانهای از سرگرد پاکستانی « شات » میگیرد . یعنی طوری وضعیت هواپیمایش را قرار میدهد که پشت سر خلبان پاکستانی قرار میگیرد . در فن خلبانی و نبرد هوایی این عمل ، یعنی زدن هواپیمای حریف .
پروازها تمام میشود و هواپیماها یکی پس ازدیگری به زمین مینشینند . در کمال ناباوری ، سرگرد پاکستانی ، آستینهایش را پایین میاندازد و به طرف شهید اردستانی میآید . به زبان انگلیسی به او میگوید :
– تو قهرمان هستی نه من !
منبع: کتاب اعجوبه قرن