خاطرات سرلشگر خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی
رشادتی که تنبیه به دنبال داشت
« سرهنگ خلبان علی علی زاده »
قبل از پیروزی انقلاب ، ( زمان طاغوت ) در زنجان یک مانوری برگزار شد که تعدادی از ژنرالهای آمریکایی هم حضور داشتند . بخشی از مانور، مربوط به عملیات آزمایشی جنگندههای نیروی هوایی بود .
در بخش هوایی ، برنامه ریزی مانور به این صورت بود که هواپیماها از پایگاه تبریز برمیخاستند و در زنجان هدفهای فرضی را بمباران میکردند . جناب ناصحی پور و شهید اردستانی از جمله خلبانانی بودند که در این مانور شرکت داشتند ، من و شهید دلحامد نیز به صورت … بودیم ، یعنی ماموریت داشتیم تا به درخواست نیروهای پیاده ، با خلبانان شرکت کننده تماس برقرار کنیم و گرای مورد نظر را بدهیم ، ضمن اینکه بررسی کنیم آیا درست هدفگیری میکنند یا نه .
چون خلبانان نیروی هوایی در آن زمان ، آموزش دیده آمریکا بودند ، ژنرالهای آمریکایی با دقت نظر بیشتری نحوه پرواز و عملکرد خلبانان ما را زیر نظر داشتند . در این هنگام جناب ناصحی پور باشیرجهای دیدنی هواپیما را به زمین نزدیک کرد و از روی سر آمریکاییها عبور کرد . به دنبال وی شهید اردستاین که علیرغم سابقه کم در فن خلبانی ، از مهارت بینظیری برخوردار و بسیار نترس بود ، با فاصله کمی از سطح زمین و بالای سر ژنرالهای آمریکایی ظاهر شد ، به طوری که آنها خود را جمع و جور کردند و به تعبیری شوکه شدند . یکی از آنها بیدرنگ دستگاه ارتباطی را از شهید دلحامد گرفت . به زبان انگلیسی با هواپیمای شماره( شهید اردستانی ) ارتباط برقرار کرد و مرتب میگفت :
خیلی خوب بود !
اما این تعریف و تمجید ظاهری بود و آنها که تحمل دیدن هیچ نبوغ و استعدادی را در ایرانیها نداشتند و با دید استعماری به مملکت ما مینگریستند ، از این حرکت شهید اردستانی که جسارت و رشادت فوقالعادهای را به خرج داده بود ، به خشم آمدند . به طوری که پس از اتمام مانور ، آن شهید بزرگوار را یک ماه از پرواز بازداشتند .
منبع: کتاب اعجوبه قرن