خانه » شهدای ورامین » خاطرات شهدا » خاطرات سردار شهید منصور ستّاری/ چرا عباس فرمانده نشد ؟!

خاطرات سردار شهید منصور ستّاری/ چرا عباس فرمانده نشد ؟!

خاطرات سردار شهید منصور ستّاری

چرا عباس فرمانده نشد ؟!

« کارمند محمد حسین صادق زاده »

در سال ۱۳۶۵ مسئولیت دفتر هماهنگی ارتباطات قرارگاه رعد « امیدیه » را به عهده داشتم و سرهنگ غلامی نیز جانشین شهید ستاری در قرارگاه بود . یک روز جناب غلامی با من تماس گرفت و گفت :
عباس بابایی کجاست ؟
گفتم :
اگر کاری دارید ، بگویم با شما تماس بگیرد .
گفت :
نه ، فقط از طرف من به او تبریک بگویید .
من مطلع بودم که قرار است فرمانده نیروی هوایی عوض شود ، از طرز صحبت ایشان نیز متوجه شدم که بابایی فرمانده شده . در آن موقع شهید بابایی به قزوین رفته بود . به ایشان زنگ زدم تا هم تبریکی گفته باشم و هم از صحت و سقم قضیه آگاه شوم . وقتی شهید بابایی گوشی را برداشت ، من به خاطر رعایت مسائل حفاظتی به صورت مختصر و رمزی گفتم :
شنیده‌ام شما آره ؟
او منظور مرا فهمید ولی نمی‌دانست چه کسی موضوع را به من گفته ، در جوابم گفتند :
نه ببم جان ، همان که به تو گفته ، خودش آره !
ایشان فکر کرده بود ، شهید ستاری گفته است .
پنج دقیقه بعد سرهنگ ستاری زنگ زد و گفت :
عباس کجاست ؟
پاسخ دادم :
اگر شما دفتر هستید بگویم زنگ بزند .
گفت :
نه ، می‌خواستم به ایشان تبریک بگویم .
گفتم :
شنیده‌ام شما آره ، در واقع باید به شما تبریک گفت .
ایشان گفت :
خیر ، ریاست جمهوری ، حکم بابایی را امضا کرده ، فقط مانده حضرت امام امضا کنند . با توجه به اینکه می‌دانستم بابایی نمی‌خواهد فرمانده بشود ، بلافاصله زنگ زدم به قزوین و به ایشان گفتم :
کار دارد از کار می‌گذرد . فرماندهی را به نامت نوشته‌اند ! کارهایش تمام
شده ، فقط مانده امام امضا کنند .
ده دقیقه بعد ، دوباره برای کاری به قزوین زنگ زدم . اما بابایی نبود ، گفتند به تهران رفته . فهمیدم ایشان برای فراهم ساختن زمینه فرماندهی سرهنگ ستاری رفته است . بابایی همیشه در صحبتهایش می‌گفت :
در این شرایط حساس ، تنها سرهنگ ستاری از عهده این وظیفه خطیر بر می‌آید .
به این ترتیب ، تیمسار ستاری با درجه سرهنگی به فرماندهی نیروی هوایی منصوب گردید و خبر آن از طریق رسانه‌های جمعی پخش شد . بلافاصله یکی از فرماندهان پایگاههای نیروی هوایی به من زنگ زد و از عباس بابایی گله داشت و می‌گفت :
چرا عباس خودش فرمانده نشد ؟ ستاری که خلبان نیست !
گفتم :
نمی‌دانم ، ولی موضوع را به سرهنگ بابایی عرض می‌کنم .
وقتی آن فرمانده ، خودش با شهید بابایی تماس گرفت ، بابایی به وی گفت :
شما اطلاعات زیادی در باره ستاری ندارید و نمی‌دانید که در این موقعیت هیچ کس بهتر از او قادر نیست نیروی هوایی را اداره کند . در ضمن ، او باهوش سرشاری که دارد می‌تواند به راحتی فن خلبانی را فرا گیرد .”

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.