وصیت نامه شهید حمیدرضا معاف

وصیت نامه شهید حمیدرضا معاف

بنام الله یاری دهنده قلبها و به نام آن کسی که بوجود آورنده جهان هستی و در هم کوبنده ستمگران و ظالمین می باشد و یگانه پروردگار روی زمین و جهان بشریت است.

پس از عرض سلام خدمت خانواده گرامیم امیدوارم که حالتان خوب باشد و از خداوند متعال پیروزی و موفقیت شما را در کارهایتان خواستارم.

مادر اگر که من کشته شدم با عرض معذرت تقاضا می کنم که به اموری که من یاد می کنم توجه کرده و آن را انجام دهید :

مادر در صورتی که من از این دنیا رفتم که اگر خداوند متعال قبول کند چرخی را که برای خود بود آن را توسط پولی که می دهم درست کرده و برای برادر زاده مهربانم مهدی قرار دهید و دیگر اینکه برای خواهر زاده عزیزم سعید نیز یادگاری قرار می دهم آن جاسوئیچی را که توسط سوت به ساز زدن می افتد آن را به سعید داده و بگوئید آن مال خود اوست و آن را که من از وی غیر مستقیم گرفته ام که امیدوارم مرا ببخشدو به وی بگوئید که در کارهای خوب و خداپسندانه شرکت نموده و از کارهای ناشایسته خودداری نماید و از انجام آنها پرهیز کند و همواره دارای اخلاق نیکو باشد و از دستورات و قوانینی که پدر و مادر ایشان گفته است اطاعت کرده و من از وی می خواهم که درسش را ادامه داده و آن قولی را که به من داده بود عمل کند که بتواند در آینده دور دردی از دردهای این آب و خاک بردارد و می دانم که اگر بخواهد می تواند این امر را انجام دهد و همین طور وحید جان و زهرا جان شماهاهم این کار را انجام دهید تا هم خدا و هم بندگان خدا از شما راضی باشند ما که نتوانستیم کاری کنیم ولی امیدوارم که در آینده این عمل و کار را به اثبات برسانم.

در این                 خود را ذکر می کنم.

آری مادر اگر چه من کشته شدم و دیگر نتوانستم شمار را دیدارکنم از شما تقاضا دارم که مانند همه خانواده های دیگر صبر و تحمل داشته باشید زیرا که خداوند متعال با صابرین است . مادر مهربانم می دانم که از من ناراحت هستی و من تنوانستم آن طور که می خواستی برایت فرزندی کنم و این هم بر اثر ضعف ایمانم بود از شما خواستارم که خواهرانم را مانند حضرت زینب آراسته گردانید و راه راست را به ایشان نشان دهید و بکوشید که ایشان همواره در مکتب اسلام و اداه دهنده راه شهیدان باشند و همانند سایر خانواده های شهید رفتار و کردار داشته باشند و در کارهای خود کمتر دچار خطا و اشتباه شوند.

و چند کلمه با برادرانم صحبت دارم برادرانم می دانم که من از شماها کوچکتر هستم ولی این خواهش را از شما دارم که به آن گوش فرا دهید و اگر خواستید به آن عمل کنید. من از شما می خواهم همانند دیگر برادران شهید راه من را نیز دنبال کنید در صورتی که با مشکلی روبروی نشوید و نیز سخت که می دانم برای شماها مقداری سخت می باشد مادرم و برادرانم و خواهرانم در کشته شدن من ناله و زاری به قدری نکنید که دشمن خوشحال گرددو مرا پس از کشته شدن که اگر خداوند پذیرفت در بهشت زهرا دفن کنید و در ضمن بگردید اگر بدهی دارم و یا حرف ناروا اینجانب به شما زدم بیابید و آن فرد را از من راضی گردانید.

سخنی چند با دانش آموزان ، کادر دبیرستان دارم. شما دانش آموزان در درسهایتان استوار بوده و آنها را به خوبی بخوانید که بتوانید در آینده دردی از دردهای جامعه کم کنید و دبیران و کسانی که در دبیرستان با من بودند می خواهم که مرا ببخشند و اگر خطایی از من نسبت به ایشان سر زده از آن صرف نظر کنند.

به امید پیروزی حق علیه باطل