زندگی نامه شهید سیّد عبّاس حسینی

زندگی نامه شهید سیّد عبّاس حسینی

«سیّد عبّاس حسینی» فرزند «سیّد حسن» در دوم تیر ماه سال ۱۳۳۹ دیده به جهان گشود. «سیّد عبّاس» که از اولاد پیامبر (ص) بود، سعی کرد تا در زندگیش راه آن خاندان پاک و معصوم را پی گیرد. پدر و مادری مؤمن و مذهبی داشت و از همان دوران کودکی به او قرآن را آموختند، او توفیق یافت تا با شرکت در مجالس قرآن در رشته ی حفظ قرآن کریم چندین بار جوایزی را اخذ کند، یک بار نیز به خاطر حفظ احادیث نهج البلاغه موفّق به دریافت جایزه گردید. در سنّ هفت سالگی به مدرسه رفت تا کسب علم و دانش کند، استعداد و پشتکار خوبی که داشت توانست در رشته حسابداری دیپلم بگیرد. با شروع انقلاب مردم مسلمان ایران، علیه حکومت ظلم و جور پهلوی، تحت زعامت «حضرت امام خمینی(ره)»، «سیّد عبّاس» نیز بی درنگ به صفوف به هم فشرده ی انقلابیون پیوست. او با قلبی مالامال از ایمان و عشق به اسلام، از هیچ کس واهمه ای نداشت و همیشه در صف مقدّم تظاهر کنندگان ظاهر می شد. پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، مدّتی در بسیج محلّی فعّالیّت کرد. با تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، این لشکر مخلص خدایی، او نیز به عضویّت سپاه درآمد. برای وارد ساختن ضربات اساسی تر و محکم تر به انقلاب و انقلابیون،ضدّ انقلابیون با گردآوری نیروهای فریب خورده ی خود، در «کردستان» شروع به فعّالیّت و تخریب و آدم کشی کردند و آن منطقه را به محلّی نا امن و وحشتناک تبدیل کردند . «سیّد عبّاس حسینی» چونان مولایش «حضرت اباعبدالله (ع)»، حسین وار داوطلب شد تا به آن کانون پربلا و خطر رود ، تا با ضدّ انقلابیون و اشرار به مبارزه برخیزد. او با حضور در منطقه مدّت ها مشغول نبرد نابرابر با دشمنان انقلاب گردید و با خلق حماسه های با شکوهی از ایثار و ایمان و جهاد، جاودانه شد. عاقبت در هفتم اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۹ در منطقه ی «سردشت» در حین درگیری نابرابر با ضدّ انقلابیون، ناجوانمردانه هدف قرار گرفت. با خون سرخ خود وضوی عشق ساخت و نماز سبز شهادت را قامت بست. پیکر مطهّرش را در گلزار شهدای «آب باریک» به خاک سپردند.

پیروز

فرازی از وصیّت نامه‌ی شهید سید عباس حسینی «… نماز اوّل وقت را فراموش نکنید. رهبر زمان را نگه دارید. چرا که این انقلاب بهای خونینی پرداخت تا پیروز گردید. خدا نگهدار همه ی شما باشد …»