خانه » به قلم همشهریان » فضای مجازی مهمتر از موشک و بمب اتم

فضای مجازی مهمتر از موشک و بمب اتم

http://aup.ir/varamincity/tasavir/93/09/moaf-9dey.jpg

«اهمیت فضای مجازی به اندازه اهمیت انقلاب اسلامی است»؛ این جمله و تعبیر راهبردی رهبر حکیم انقلاب اسلامی در تبیین اهمیت فضای مجازی و سایبری، بی شک یکی از اولویتها و ارجحیت های مدیریت اجرایی و فرهنگی کشور را به روشنی بیان می کند. خطر بی توجهی دولت یازدهم به مدیریت عالمانه و هوشمند مسائل مرتبط با فضای مجازی در کشور که حتی منجر به عدم تشکیل جلسات شورای عالی فضای مجازی شده است کمتر از خطر بی توجی دولتمردان به خط قرمزها و راهبردهای اعلامی رهبری معظم در موضوعاتی نظیر «عدم خوش بینی به آمریکا» و «جدی گرفتن اقتصاد مقاومتی» نیست و چه بسا بر اساس استدلالات ذیل از آنها مهمتر و بیشتر است.

رهبر حکیم انقلاب اسلامی در حکم خود به اعضای شورای عالی فضای مجازی که در آخرین روزهای سال ۹۰ انتشار یافت پیوستی را ضمیمه فرموده بودند که هنوز در رسانه ها و به شکل تفصیلی انتشار نیافته است و حاوی نکات راهبردی- عملیاتی ویژه ای در این زمینه بود. این یادداشت علاوه بر آنکه ۱۳ بند پیوست را بازخوانی می کند به تحلیل محتوا و فحوای کلی پیوست ابلاغی پرداخته و تلاش می کند بخشی از مبادی تئوریک و مقاصد عملیاتی آن را واکاوی کند.

  فضای مجازی: اکسیژن فردای دنیا

نفس تشکیل «شورای عالی مجازی» از سوی رهبر معظم انقلاب و ضریب دهی به آن در حد یک شورای «عالی» با حضور ذی نفوذترین مسئولین حقوقی به اضافه جمعی از صاحب نظران حقیقی، نشان از بصیرت فوق العاده و دوراندیشی جامعه شناسانه دارد. اصولاً دنیای امروز و چشم انداز آینده آن با مسئله نقش روزافزون ساحت «مجازی» در زندگی انسان ها گره خورده است. اگر روزگاری اینترنت و سایر مصادیق فضای مجازی تنها به طبقه اصطلاحاً نخبه و خاص تعلق داشت امروزه به یکی از ابعاد انکارنشدنی زندگی عامه مردم تبدیل شده است. ساحت «فضای مجازی» در کنار ساحت «اقتصاد»، «امنیت» و «فرهنگ» قرار گرفته و فراتر از آن، اصولاً به تمامی ساحت های یادشده دست اندازی کرده و به نوعی آنها را «سایبری» کرده است. امروزه چهره مفهوم امنیت با مفهوم فضای مجازی و تهدیدات مجازی متحول شده و به طور مشابه سیاستگذاری فرهنگی و اقتصادی نیز بدون توجه به «فضای مجازی» ممکن نخواهد بود. به تعبیری «اینترنت» و مسائل پیرامونی آن روح معادلات سیاسی، فرهنگی آینده دنیا خواهد بود و زندگی بدون اکسیژن «فضای مجازی» ناممکن خواهد شد. از این رو در عرض مراکزی چون «شورای عالی امنیت ملی» و «شورای عالی انقلاب فرهنگی» با تدبیر رهبر معظم انقلاب «شورای عالی فضای مجازی» تشکیل شده است. واضح است که سرمایه داری متهاجم غربی با اتکا به قدرت تکنولوژیک خود در این زمینه استراتژی هدفمندی برای آینده جهان مجازی دارد و اگر نظام جمهوری اسلامی با پیشتازی و ابتکار برای آینده برنامه ریزی نکند با چالش های نامتقارن و چندلایه فرهنگی- امنیتی روبرو خواهد شد و البته در صورت هوشمندی و تلاش می توانیم ابتکار عمل را به دست بگیریم و از نیروی دشمن در جهت ضربه زدن به خودش استفاده کنیم. اینترنت به تعبیر رهبر هوشمند انقلاب می تواند به جای آنکه بزرگراه ضلالت و جهل باشد بزرگراه هدایت و نور باشد.

  لزوم حرکت جهادی پژوهشی برای این ۱۳ سرفصل

پیوست ارسالی مقام معظم رهبری به اعضای شورای عالی مجازی به خوبی فضای ذهنی و نقشه راه مورد نظر رهبر  انقلاب را ترسیم می کند. این پیوست که شامل بندهای کلی، «سیاست ها»، «وظایف»، «بحث بودجه» و «پروژه های حائز اولویت» بوده است، در حقیقت، مانیفست کلان این شورا را با اعلام سیاست ها و وظایف تبیین کرده و هم با برشمردن شماری از پروژه های حائز اولویت، نقطه شروع مسیر عملیاتی شورا را تعریف کرده است.

  سیاست های ابلاغی رهبر انقلاب به شورای فضای مجازی

۱۳ سرفصل ابلاغی رهبر معظم انقلاب مشتمل بر همه دعدعه های محتوایی و قالبی است که به شکل جامع و عالمانه بیان شده است.

۱ـ مواجهه فعال و مبتکرانه با فضای مجازی در سطح ملی و جهانی و توسعه آن به میزان آمادگی قطعی نظام  (از نظر فنی و محتوایی) برای استفاده از فرصتها و مقابله با تهدیدات آن.

۲ ـ به حداقل رساندن اتکای کشور به کشورهای دیگر در استفاده از فضای مجازی و توابع آن در عرصههای فنی.

۳ـ  کاهش مراجعه کاربران ایرانی به اینترنت جهانی از طریق غنی و جذابسازی اینترنت ملی و در نظر گرفتن مشوقهای لازم.

۴ـ آموزش عمومی و فرهنگسازی در جهت بالا بردن سواد اینترنتی، هوشیارسازی مردم در مورد مخاطرات فضای مجازی و انگیزه دادن به مردم برای مقابله با مخاطرات آن در زندگی فردی و اجتماعی.

۵ ـ مقدم داشتن محتوا نسبت به زیرساختها، قالبها و خدمات اینترنتی و سرمایهگذاری بالا و مستمر در زمینه تولید وسیع و زاینده محتوای جذاب براساس اسلام ناب محمدی و گفتمان انقلاب اسلامی.

۶ ـ استفاده حداکثری از نیروها و تشکلهای مردمی حزبالهی برای استفاده از فرصتها در یک فضای رقابتی و مقابله با تهدیدات.

۷‌‌‌ ـ حضور خلاقانه جمهوری اسلامی ایران در فضای مجازی در دو عرصه سختافزاری و نرمافزاری خصوصاً در جهت ابداع خدمات نو، قوی و جذاب.

۸ـ مسلط ساختن کامل کشور بر دروازههای ورودی و خروجی فضای مجازی و پیشگیری و مقابله با ورود تجهیزات دریافت ماهوارهای اینترنت جهانی در کشور.

۹ـ فراهم آوردن شرایط لازم برای دستیابی فضای مجازی کشور به بالاترین سطح از امنیت و سلامت برای آحاد مردم، نظام و کلیه نقشآفرینان در فضای مجازی.

۱۰ـ در نظر گرفتن شرایط جنگ فرهنگی و به تبع آن حاکم کردن روحیه جهادی و گسترش تعامل و همافزایی بین کلیه دستگاهها و نیروهای مردمی در عالیترین سطح از هماهنگی و انسجام.

۱۱ـ ایجاد آمادگی لازم درعالیترین سطح به منظور صیانت از زیرساختهای حیاتی در برابر حملات اینترنتی و دفاع مناسب در برابر هرگونه حمله.

۱۲ـ استفاده حداکثری از فضای مجازی به منظور ارتباط و همکاری وسیع و هدفمند با ملتها خصوصاً ملل مسلمان درجهت ترویج و تحقق گفتمان انقلاب اسلامی.

۱۳ـ حضور قوی و هدفمند نظام در مجامع و سازمانهای جهانی و ایجاد ائتلافهای قوی مرکب از ملتها و دولتها در جهت کاهش حاکمیت قدرتهای بزرگ در عرصه اینترنت و بوجود آمدن بستر عادلانه و اخلاقی برای استفاده از این ابزار توسط همه ملتها و دولتها و همچنین تأمین حقوق ملت ایران در این عرصه.

این گستردگی و دقت در موارد ابلاغی نشان می دهد که اگر کماکان کارکرد این شورا تنها در ابعاد کلیات و مقدمات برنامه ریزی و سیاستگذاری محدود بماند، به هیچ وجه پذیرفته نیست و حداقل انتظار آن است که این شورا «پروژه های اولویت دار» را با عملیاتی جهادی- پژوهشی به سرانجام برساند. تکرار وضعیت رکود حاکم بر دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی که بارها مورد اعتراض اساتید و حتی اعضای شورا قرار گرفته است در کمین شورای عالی فضای مجازی نیز هست و راهکار حل این نگرانی دقت در همه ابعاد حکم رهبر انقلاب و جدی گرفتن عملیاتی آنها است.

  سنگرهای شبکه ای و خاکریزهای بدون مرز

ولی امر مسلمین در بخش سیاست ها به مواردی اشاره کرده اند که از آن جمله می توان به لزوم افزایش سواد رسانه ای مردم، تقدم محتوا بر زیرساخت، کنترل و توازن در دروازه های ورودی و خروجی اطلاعات و انسجام کافی سیاست کلان فضای مجازی اشاره نمود. از این رو به نظر می رسد دولت و رسانه ها باید مادامی که شبکه ملی اطلاعات توسط شورای عالی مجازی طراحی و عملیاتی نشده است؛ از دامن زدن به بحث «افزایش شدید سرعت اینترنت خانگی» و «افزایش جهشی پهنای باند» اجتناب کنند و بی دلیل تقاضای کاذب در مردم ایجاد نکنند؛ هرچند نهادهای مسئول زیرساختهای مجازی کشور موظفند نیاز ضروری مردم و پژوهشگران را پاسخ گویند. زمانی که محتوای مفید و موثر تولیدات داخلی به سطح قابل قبولی نرسیده باشد افزایش شدید سرعت، نتیجه اش خراب کردن سدی است که تا حدی جلو محتواهای مخرب و مضر شبکه اینترنت جهانی را گرفته است. در این جنگ معرفتی – تکنولوژیکی، موقعیت فعلی ما  «حداقل نمودن تهدیدات» است و برای رسیدن به موقعیت «حداکثر نمودن دستاوردها» و «تهاجم گسترده به مواضع مجازی دشمن » باید مقدماتی فراهم شود که جایگاه آن تدابیر در شورای عالی مجازی است. بحث های دیگر مطرح شده در بند سیاست ها مواردی چون امنیت، سلامت، لزوم و ضرورت روحیه جهادی و درک شرایط جنگ نرم، توجه به حملات سایبری، توجه به پتانسیل ملل مسلمان و سازمان های بین المللی است. از این رو نکته حساس و کلیدی، درک عمیق شرایط جنگی کارزار نوین مجازی است که در این عرصه باید روحیه جهادی و انقلابی احیا و به کار گرفته شود. ظرفیت ملت های مسلمان به پاخاسته و بیداری آزادی خواهان در سطح جهانی، پتانسیلی است که می تواند با سیاستگذاری شورا، مقدمات پی ریزی «سنگرهای شبکه ای» و «خاکریزهای بدون مرز» را فراهم کند؛ البته توجه به پتانسیل سازمان های بین المللی موجود هم می تواند راهگشا باشد چراکه از لحاظ استراتژیک، چالش آینده نظام جمهوری اسلامی با نظام سلطه گر سرمایه داری باید در هر دو سطح؛ ۱- درون ساختاری (سازمان های بین المللی موجود) و ۲- فراساختاری (استفاده از ظرفیت ملت های به پاخاسته) ادامه یابد. نقد منطقی انقلاب اسلامی درباره مناسبات سیاسی- فرهنگی امروز جهان باید هم از تریبون سازمان های بین المللی موجود و هم از مردم به خیابان آمده در آمریکا و اروپا و کشورهای اسلامی (معترضان قطع امید کرده از نظم شبه موجود)، به گوش رسد.

  اطلاعات زدگی و بی معناشدن داده ها

در بند وظایف به نکاتی چون تقسیم کار ملی، پایش و رصد عالمانه تحولات تکنولوژیکی- معرفتی، حضور در مجامع جهانی، تولید ظرفیت های قدرت نرم، ارتباط با ملل مسلمان، بازبینی و ساماندهی شبکه های اطلاعات و تصمیم گیری سریع راجع به بحث هایی نظیر IP Media و IPTV (تلویزیون تعاملی) اشاره شده است. در این راستا یکی از مباحث استراتژیک فناوری اطلاعات، بحث قدرت مبتکر و پیشتاز است. در عرصه فضای مجازی، ابتکارات ارتباطاتی- هنری و تولید نسل های جدید خدمات فنی، قدرت خاصی به مبتکر می بخشد و دست برتر او را در معادلات بعدی تضمین می کند. از این رو در عرصه خدمات فنی و توانایی های تکنولوژیک باید چاره ای اندیشیده شود تا از مصرف تولیدات و ابتکارات غربی خارج شویم و بتوانیم نسل های جدید را ابتدائاً خودمان ارائه نماییم. به عنوان مثال امروزه که آسیب «انبوهی تناقض آمیز» (Paradox of Plenty) اطلاعات در شبکه اینترنت مشخص شده است، هر کس بتواند تکنیک و ابتکاری فراتر از سیستم های پردازش داده و موتورهای جستجوگر فعلی ارائه دهد که در کوتاه ترین زمان باکیفیت ترین اطلاعات را ارائه دهد، دست برتر این حوزه را خواهد داشت.

در مباحث جامعه شناسی مجازی، بحث «اطلاعات زدگی» و «بی معناشدن داده ها» یکی از بحث های اصلی است که علاوه بر دلایل معرفتی با اقتضائات تکنولوژیک هم درآمیخته است. مشکل دنیای امروز «کمبود توجه» است (همانطوری که مشکل سابق دنیا «کمبود اطلاعات» بود) در این زمینه سیاست، راهکار و حتی نرم افزار فنی دست یابی به اطلاعات بااهمیت تر و ارتقاء قدرت تشخیص مخاطب، میدانی ناگشوده برای فعالیت است.طراحی های آینده دنیای مجازی  باید بر مبنای ارائه اطلاعات آگاهی ساز و داده های تحلیلی قرار گیرد. باید توجه کنیم سرمایه داری غربی هوشمندانه با پدیده های نوین مجازی برخورد می کند و متناسب با منافع خود فریم ها و فرمت های خاصی طراحی می کند؛ مثلاً طراحی «شبکه های اجتماعی مجازی» که منشأ تولید برخی شایعات و امواج کاذب در کشور شده است، در پاسخ به نیاز انسان غربی که ارتباطات سنتی خود را در حال فرسایش می دید طراحی شده و با منافع اقتصادی آنها همخوان است. در همین راستا، امروز اینترنت را می توان چون «تاجر بی رحمی» دانست که اهمیتی به تلف شدن وقت و سرمایه های انسانی ندارد؛ معضلاتی چون «اعتیاد اینترنتی» و «روان پریشی اینترنتی» آسیب های جدی دنیای امروز غرب است که ضرورت سیاستگذاری جدی اسلامی- ملی را در این حوزه ها نشان می دهد. از این  رو سیاست غالب وب سایت های رایج که اهمیتی برای قیمت «تیک تاک های» ساعت عمر مخاطبشان قائل نیستند و صرفاً طالب «کلیک» بیشتر هستند، با آموزه های اسلامی ما سازگار نیست و باید فکر جدیدی در این زمینه ها ارائه شود که تعادل (جذابیت- فرصت) را به خوبی مدیریت کند.

  مزیت معرفتی و پروژه های اولویت دار

در پیوست شورای عالی فضای مجازی نقطه شروع کار عملیاتی شورا که باید از طریق مرکز عالی فضای مجازی صورت گیرد مشخص شده است، مباحثی نظیر شبکه های علم و فناوری، کتابخانه های الکترونیکی، موتور جستجوی ملی، ایمیل ملی، وب سایت های آموزشی، آنتی ویروس ملی، توجه به بحث بازی های شبکه ای و مسائل امنیتی در اولویت کاری قرار داده شده است.

در این زمینه برای رسیدن به یک «جامعه معرفتی مجازی» برآمده از آرمان های اسلامی و انقلابی باید ساز و کارهای تکنولوژیک و ایده های معرفتی آن فراهم شود. شورای عالی فضای مجازی از یک طرف با بحث های پرشتاب پیشرفت تکنولوژیک در ارتباط است و از طرف دیگر با مبانی جامعه سازی اسلامی  و ماهیت ارتباطات اسلامی پیوند می خورد. از این رو سر و کار این شورا هم با متخصصان فنی است هم با صاحب نظران فرهنگی – ارتباطاتی و هم با اندیشمندان نظریه پرداز و کل این مجموعه باید توسط یک تیم چابک و جسور همگن شوند.البته چشم انداز آینده تحولات روشن است چرا که این نبرد معرفتی به صورت شبکه ای فراتر از مرزها حمایت خواهد شد.گستردگی روزافزون جریان های اطلاعاتی، شرایطی را فراهم آورده که فراتر از کنترل غرب، موقعیت درخشش «مزیت معرفتی» جمهوری اسلامی وجود دارد. اما نکته مهم آن است که در درجه اول باید استحکامات مجازی خودی را پایه ریزی کنیم.نقشه غرب ساده و سرراست است؛ آنها می خواهند فرهنگ غربی (با قرائت سرمایه داری آمریکایی آن) با استفاده از شبکه تنومند و پرحجم اینترنت به فرهنگ دوم هر فرد در دنیا تبدیل شود و در آن صورت دوگانگی فرهنگی موقعیت تحرک و مقاومت را از جوامع خواهد گرفت. شبکه سرمایه داری صهیونیستی- آمریکایی می خواهد در دنیای شبکه ای شده آینده، ملت ها، «شهروند سر به راه بین المللی» (Docile International Citizen) برای دهکده مجازی آنها باشند. از این رو همانطور که در حوزه سیاست و فرهنگ، انقلاب اسلامی به یک خط شکن و پیشتاز در مقابل موج باطل جهانی تبدیل شده، باید الگو و راهگشایی برای دنیای شبکه ای- مجازی فردا هم باشد.

  در برابر جهانی سازی آمریکایی

«جهانی شدن» و شاید دقیق تر بگوییم «جهانی سازی» مفهوم عام و تقریبا ابهام انگیزی است که شامل مباحث گسترده ای می شود . از سبک زندگی و تغییرات ذائقه فکری و سیاسی مردم تا پدیده ای چون « اینترنت» همگی ذیل عنوان جهانی سازی قرار می گیرد. اما اگر بخواهیم عام ترین و در عین حال موثر ترین پدیده جهانی سازی را مورد کاوش قرار دهیم باید به همان پدیده شگرف «اینترنت» بپردازیم.(اینترنت پدیده شگرفی است که هم مدل ارتباطاتی دقیق «سنت مکتوب» را تا حدّی در خود جای داده، هم هیجان و ارتباط دوطرفه «ارتباطات شفاهی و تصویری» را و هم به دنیای بی منتهای «خیال» نقبی زده است) از یک طرف اینترنت می تواند ابزاری برای جهانی سازی آمریکایی، غربی سازی و تسهیل گر منافع سرمایه داری نئولیبرال قرار گیرد و از طرف دیگر می تواند به بزرگراهی برای گسترش معارف ناب، عدالت علمی و دسترسی آزاد به اطلاعات آگاهی ساز و آسمانی، تبدیل شود. اینترنت همان شمشیر دودمی است که الزاماً در خدمت اهداف و نیات به وجودآورندگان آن عمل نمی کند و در موارد بسیاری علیه اهداف اولیه سرمایه داری غربی عصیان می کند. «آرپانت» و « مینتل» (نسل های قبلی شبکه جهان گستر اینترنت) عموما در جهت اهداف نظامی آمریکا و یا تجارت سکس تصویری قرار داشت اما به مرور و با گسترده تر شدن استفاده از آن، جریان سازی علیه نظام سرمایه داری(جنبش تسخیر وال استریت، جنبش جهانی ضد صهیونیستی، جمعیت های مختلف حامیان صلح جهانی، بیداری اسلامی مسلمانان و … ) به وجود آوردن نوعی «جهانی شدن مقاومت» علیه سرمایه داری و یا همان «جهانی سازی مطالبات مستضعفین جهان» را ممکن جلوه داده است. البته نباید از نظر دور داشت که  کماکان جنگ نرم نوین غربی و تهاجم فرهنگی آمریکایی هم از همین کانال اینترنت دنبال می شود. اما نکته مهمی در تاثیرگذاری و تأثیرپذیری معادلات جهانی از فضای مجازی اینترنت وجود دارد و آن این است که جریان باطل جهانی که در حال سوء استفاده از نعمت اینترنت  است از دو منظر کلیدی با چالش مواجه شده است: ۱- محتوا و ۲- اقبال مردم. مزیت اصلی جریان سوء استفاده گر سرمایه داری جهانی در فضای مجازی صرفا امکانات گسترده مالی و قدرت فرمی و تکنولوژیک آنها است که می خواهند با استفاده از این نقطه قوت ارزش های مورد خواست خود را به عنوان « ارزش برتر» و «محتوای باکیفیت تر» جا بزنند و ادعا کنند اکثریت جهان به آنها اقبال دارند. اما گسترش آگاهی جهانی و ارتقاء قدرت تحلیل مردم دنیا (که بخشی از آن محصول ناخودآگاه گسترش اینترنت است)، «فقر مفرط محتوایی  و اندیشه ای» آنها را عیان ساخته و فضا به گونه ای شده است که حرف منطقی و اندیشه عمیق و فطرتگرا در این دنیای گرفتار ماتریالیسم، طالب دارد. اکنون محتوای پیام های نظام سرمایه داری از تکنیک آن عقب افتاده و حرف های آنها چیزی جز بازتولید اباطیل و افسانه های قبلی نیست. اینترنت از انگاره ها و محتواهای جهانی شدن با قرائت سرمایه داری اشباع شده است و فضا برای شنیدن سخن متفاوت و حرف جدید از منظره پنجره ای نو، مهیا شده است.دقیقا به همین دلیل است که با فضا سازی های مجازی دیگر نمی توانند ادعا کنند در «اکثریت» قرار دارند و با همان ساز و کارهای نواستعماری نظیر « توییتر و فیس بوک»، جنبش ضد سرمایه داری شکل می گیرد و ۹۹ درصد علیه ۱ درصد می شورد.

 تأثیر اینترنت از موشک و بمب اتم بیشتر است

البته همه موارد فوق در صورتی به وقوع می پیوندد که هوشمندانه و آگاهانه با پدیده فضای مجازی تعامل شود و آرایش این کارزار فکری به خوبی چیده شود. رهبر انقلاب اسلامی در این مورد فرموده اند:« . امروز اینترنت و ماهواره و وسایل ارتباطىِ بسیار متنوع وجود دارد و حرف، آسان به همه جاى دنیا مى‏رسد. میدان افکار مردم و مؤمنین، عرصه‏ کارزار تفکرات گوناگون است. امروز ما در یک میدان جنگ و کارزار حقیقىِ فکرى قرار داریم. این کارزار فکرى به‏هیچ‏وجه به زیان ما نیست؛ به سود ماست. اگر وارد این میدان بشویم و آنچه را که نیاز ماست – از مهمات تفکر اسلامى و انبارهاى معارف الهى و اسلامى- بیرون بکشیم و صرف کنیم، قطعاً بُرد با ماست؛ لیکن مسأله این است که ما باید این کار را بکنیم.» (بیانات رهبر انقلاب اسلامى‏ ۱۱/۲/۱۳۸۴)

شورای عالی فضای مجازی وظیفه ای بسیار سنگین بر عهده دارد. این جملات رهبر انقلاب باید مستمراً در ذهن و برنامه سیاستگذاران و برنامه ریزان کشور مرور شود: «امروز تأثیر رسانه ها و تلویزیون و هنرها و این شبکه های عظیم اطلاع رسانی و اینترنتی و …. از سلاح و از موشک و از بمب اتم بیشتر است. روز بروز هم دارند این میدان را گسترش می دهند، در جنگ روانی و جنگ نرم، دشمن به دنبال انهدام سنگرهای معنوی است. سیاست دشمن در تهاجم فرهنگی، اندلسی کردن کشورهای اسلامی است. تسلط فرهنگی از تسلط اقتصادی و سیاسی خطرناک تر است.»

به قلم علیرضا معاف؛ دانشجوی دکترای فلسفه ی علم در دانشگاه شریف ؛ سردبیر هفته نامه ۹ دی ؛ یکی از نخبگان جوان شهرستان ورامین

moaf

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.