خانه » به قلم همشهریان » هم غزه، هم لبنان، هم کربلا، هم سامرا؛ جانم فدای اسلام

هم غزه، هم لبنان، هم کربلا، هم سامرا؛ جانم فدای اسلام

راه قدس باز هم از کربلا می گذرد

۱٫ راه قدس باز هم از کربلا می گذرد
دشمن فرعی با هر اسمی که بیاید – چه دیروز در نام بعثی و چه امروز در نام القاعده و یا داعش – می خواهد خود را دشمن اصلی جا بزند؛ ولی عمیقا بلاهت می ورزد اگر جبهه مقاومت را زیرک نپندارد. دشمن فرعی امروز می خواهد القا کند که از نظر او، راه فتح شام از فتح عراق و کربلا و نجف می گذرد ولی راهبرد ما با آدرس غلط او تعریف نمی شود. دشمنِ فرعی تبلیغات می کند که سوریه و عراق را یک هدف همزمان نظامی – سیاسی می بیند ولی ما هرچند این نقشه شوم را می شناسیم و با آن مقابله خواهیم کرد اما اَبَر استراتژی نظام جمهوری اسلامی را فرامتن و راهنمای راهبردِ جنگیِ امروز خود حفظ خواهیم کرد که «اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود؛» ما از عراق و کربلا و نجف معبری به اسرائیل باز خواهیم کرد. امروز هم بی شک با قاعده اصلی – فرعی کردن در مقام دشمن شناسی، راهبرد دشمن ستیزی خود را بازخواهیم شناخت. برای ما راه قدس باز هم از کربلا می گذرد. برای اهل مقاومت ۱ متر و ۱ کیلومتر فرقی ندارد. توضیح فتنه داعش در عراق بر اساس شکافهای فرقه ای و  اختلاف های مذهبی شیعه و سنی و ریشه های ایدئولوژیک نهفته در فقه اهل سنت درباره ضرورت اصطکاک با شیعیان، دروغ بزرگ رسانه های غربی و بویژه صهیونیستی است. خط خبری تحلیلی مشترک رسانه های غربی آن است که آنچه در  منطقه رخ داده یک جنگ فرقه ای – مذهبی و از تبعات مداخله ایران و حزب الله در سوریه است. آدرس غلط رسانه ها و سیاسیون غربی به غایت خطرناک است و فریبنده. ریشه های فتنه عراق را باید در آنجایی جستجو کرد که منافع صهیونیستها پیدا می شود.  رژیم صهیونیستی اکنون یکی از مهم ترین نفع برندگان و تغذیه کنندگان گروه های تکفیری در سوریه است. طی ۳ سال گذشته اسراییل به خوبی این گروه ها را شناخته، با آنها ارتباط عملیاتی گرفته و کار با آنها را تمرین کرده است. از آن طرف گروه های تکفیری تا کنون کمترین خطر را برای اسراییل داشته اند. در این ۳ سال که این گروه ها سوریه را در آتش جهل خود سوزانده اند، ندیده ایم کوچکترین صدمه ای به رژیم صهیونیستی بزنند. برعکس، این گروه ها با کشاندن جریان هایی مانند حماس در مقطعی خاص به بحران سوریه، تا آنجا که توانستند بارهای افتاده بر دوش اسراییل را سبک هم کردند. ضمن آنکه کاملا روشن است که شعله ور شدن و شعله ور ماندن آتش درگیری مذهبی در منطقه، ظرفیتهای جهان اسلام را به شکل اساسی هدر می دهد وبرای اسراییل امنیت ساز است. بی شک، در ستادهای جنگی داعش، مستشاران آمریکایی-اسراییلی طراح میدانی صحنه های نبرد هستند.
۲٫ چهار دروغ بزرگ داعش
داعش ( که به قول خودشان مخفف دولت اسلامی عراق و شام است) حتی در همین اسم خود هم چهار دروغ بزرگ گفته است. این گروهک وحشی مسلک، نه دولت است و نه هیچ نشانه ای از دولت مردمی و ضوابط و قواعد حاکمیت دارد؛ نه اسلامی است و نه نشانی از ظواهر و بواطن و شریعت و طریقت اسلامی دارد؛ نه متعلق به عراق و مردم شیعه و سنی و کردآن است و نه نسبتی با شام و مردم سوریه دارد که مردم سوریه در یک انتخابات ۷۴ درصدی حرف خود را به صراحت و شفافیت گفته اند. داعش یک دروغ بزرگ آمریکایی صهیونیستی است؛ همانطور که القاعده نسبتی با ادعای «القاعده الجهاد» و مفهوم جهاد در مکتب اسلام نداشته و ندارد. القاعده وداعش نتیجه خوف غرب تمدنی و فلسفی از کارآمدی اسلام سیاسی، اسلام ناب محمدی و اسلام انقلابی با قرائت حکیمانه نظام جمهوری اسلامی است که داعیه تمدن سازی اسلامیِ جهانی و مدیریت عادلانه بین المللی دارد و به دنبال ارائه مدل سعادت، پیشرفت و رفاه آحاد بشر است. داعش حتی یک جریان معارض با مشی مسلحانه نیست بلکه یک گروهک تروریستی ابزاری دست ساز غرب در جهت اهداف طراحی شده اندیشکده های آمریکایی و صهیونیستی است. هدف البته لو رفته و ناشیانه غرب ترسیم چهره ای خشن، وحشی، بی منطق و دور از زیرساختهای اخلاقی، کریه و زشت از اسلام در افکار عمومی جهان است. داعش با برچسب اسلام دست به جنایتهای وحشیانه مثل سربریدن، مثله کردن و اعدام انسانها می زند در حالی که آنها مسلمان نیستند و به هیچ یک از موازین شرع اسلام عمل نمی کنند. داعش یکی از دروغ های بزرگ آمریکاست.
۳٫ دشمن اصلی کیست؟
فتنه ۱۰ روز اخیر عراق بار دیگر نشان داد که دشمن اصلی آمریکاست. نبرد سنگینی که در عراق جریان دارد همانند جنگ های ۳۳ روزه و ۲۲ روزه حزب الله لبنان و مبارزان فلسطینی با رژیم صهیونیستی و جنگ سه ساله سوریه یک جنگ نیابتی شناخته و خوانده می شود و بی شک از جنس Proxy War (جنگ نیابتی) است. رژیم صهیونیستی جدای از آنکه در فتنه عراق صحنه نبرد را از مرزهای خود دور می کند و به سمت مرزهای سرزمینی دشمن استراتژیک خود  – یعنی جمهوری اسلامی – می کشاند به مرزهای عقیدتی و عمق راهبردی نظام تمدنی اسلامی که قلب تپنده آن عتبات مقدسه عالیات است نیز حمله ور می شود.  برخی تحلیلگران معتقدند که فتنه فعلی در عراق محصول توافق نهایی ماه مه شاهزاده سلمان و وزیر دفاع آمریکا است. مجموعه اطلاعات موجود که عمدتا از سوی منابع غربی و منطقه ای منتشر شده حکایت از آن دارد که عربستان سعودی هدایت عملیات فتنه در عراق را به عهده گرفته و هماهنگ کننده فعالیت همه گروه ها از جمله داعش و گروه عزت الدوری (بقایای حزب بعث) به شمار می آید. در واقع از دیدگاه آمریکا و عربستان، این جنگ، جنگی نیابتی بین این کشورها و ایران در خاک عراق است. چراغ سبز آمریکا به حمایت سعودی ها از گروه های مسلح در عراق و سوریه شواهد میدانی، رسانه ای و سیاسی فراوان دارد. نمونه آخر آن، اطلاعاتی است که منابع منطقه ای منتشر کرده اند و نشان می دهد شاهزاده سلمان سعودی از چاک هیگل درخواست کرده و موافقت وی را به دست آورده است که دست عربستان در عراق و سوریه برای اجرای عملیات باز باشد. این مسئله به ماه مه و دیدار آنان در جده باز می گردد. تحولات اخیر نیز بازتابی از این توافق به شمار می آید و به همین دلیل است که می بینیم دولت آمریکا نیز اقدام چندانی برای حمایت از دولت عراق برای پس زدن القاعده و دیگر گروه ها انجام نمی دهد. نمونه دیگر آن اظهارات آویگدور لیبرمن وزیر خارجه دست راستی دولت نتانیاهو است که گفته است از دیدارهای پنهانی با اعراب خسته شده و از  آنها خواسته که روابط خود با اسراییل غاصب را علنی کنند. هم زمان عمیق ترین روابط بر سر برنامه هسته ای ایران میان اسراییل و امریکا شکل گرفته و تقریبا هیچ اختلاف تاکتیکی یا راهبردی میان آنها در این موضوع وجود ندارد. فلذا امریکایی ها می خواهند ابتدا مسئله به رسمیت شناختن اسراییل در یک چارچوب منطقه ای و از زبان دولتهای عربی علنی شود و سپس مذاکرات سازش به گونه ای آغاز شود که برای گروه های فلسطینی چاره ای جز تبعیت از دولت های عربی در این موضوع باقی نماند. طبعاً اصلی ترین مشاوره دهنده در این کار به امریکا هم عربستان بوده است و آنطور که منابع صهیونیستی فاش کرده اند ملک عبدالله سعودی از سال ۲۰۱۰ طی یک طرح محرمانه این ایده را دنبال می کرده است. اکنون دیگر روشن است که مدت هاست سعودی به مجری اوامر و نواهی اسراییل در منطقه تبدیل شده و بنابراین منطقی نیست که تصور کنیم در این مورد خاص یعنی حمایت از القاعده و تکفیری ها خارج از بازی اسراییل عمل می کند.

۴٫ صدور انقلاب یعنی همین!
کشور عراق که یک روز کانون بحران آفرینی علیه نظام جمهوری اسلامی بود الان به نظام اسلامی ایران به مثابه اصلی ترین یاور و معدّ بحران زدایی خود می نگرد؛ آیا صدور انقلاب معنایش جز این است؟ امروز ایران، اصلی ترین کنشگر تحولات سیاسی و بزرگترین کانون آرامش دولت و ملت عراق است. عراق دیگر نه تنها در جایگاه مهاجم نظامی به ما نیست بلکه متحدِ استراتژیک ماست و فراتر از آن تحلیلگران فرامنطقه ای، مشاوره های سیاسی و راهبردی سرلشکر قاسم سلیمانی و یاران او در سپاه قدس ایران را، علت العلل پیروزی های سیاسی احزاب شیعی عراق در جلب نظر اکثریت مردم عراق در انتخابات های پیاپی می دانند. حتی مراسم عظیم پیاده روی اربعین و نیمه شعبان در سالهای اخیر، اصلی ترین تجلی مانور فرهنگی مشترک جوانان ایران و عراق شناخته می شود. آمریکایی ها عمیقا از تسلط نوری مالکی بر اوضاع عراق ناراحت اند و چند دلیل بسیار خوب برای آشفتگی عراق و به تبع آن ناکارآمدی دولت متحد جمهوری اسلامی در منطقه دارند. دشمن اصلی کماکان آمریکاست.
۵٫ از کربلا تا شام با حسین و زینب علیهما السلام
داعش از تبار یزید است؛ یزید هم مسلمان نبود، یزید هم از شام قصد عراق کرد و محور حسینی – زینبی از کربلا تا شام او را رسوا و مفتضح کرد. این بار هم پیوند فداییان حسین و زینب از کربلا تا شام، یزیدیان حیوان صفت را رسوا خواهد کرد، خون غیرت در رگ های عاشقان عباس به جوش آمده و دریای طوفان قلوب آنان جز با ریشه کنی هتاکان به حریم حسین و زینب آرام نمی گیرد. از کربلا و نجف با استراتژی روشنگری و افشاگری یزیدیان، شام و سوریه را نیز آزاد خواهیم کرد. در ماه های آتی، دشمن اصلی یعنی صهیونیزم و آمریکا، نقطه کانونی سیبل حملات امت اسلامی خواهد بود چرا که داعش از تبار آمریکاست و لاغیر.
۶٫ هم غزه، هم لبنان، هم کربلا، هم نجف، هم سامرا؛ جانم فدای اسلام
جالب آن که فتنه گران مزدوری که در روز قدس سال ۸۸، شعار اسراییلی «نه غزه، نه لبنان» را در داخل کشور بسامد می دادند اکنون در برابر عقلانیت دوراندیش، منطق برنده و استدلال کوبنده نظام که همواره دفاع از لبنان و فلسطین را – علاوه بر دلایل ایدئولوژیک – جزئی از امنیت ملی کشور و لازمه بازدارندگی نظامی همه جانبه می دانست زبان به کام گرفته اند. حالا که عوامل اسراییل، مرزهای غربی کشور را رسما تهدید به حمله نظامی می کنند عمق خیانت فتنه گران۸۸ بیش از پیش آشکار شده است. طنز این روزها آن است که آنان که به دروغ، شعار جانم فدای ایران را سجعِ نه غزه نه لبنان کرده بودند به ارتش و سپاه غیور التماس می کنند که نگذارید وحشی های داعشی به مرزهای کشور نزدیک شوند! ذلت این روزهای فتنه گران داخلی دیدنی است. حالا پس از انتخابات ۹۲ که شعار تقلب رسوا شد ظاهرا خدای متعال اراده کرده که همه شعارهای اهل فتنه را به عیان و علن رسوا کند. اگر کسی امروز شعار ضد امنیت ملی “نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران” را تکرار کند. حتما قاطبه ملت بر دهان او می کوبد. اکنون رفتار حکمت آلود نظام اسلامی در حضور منطقه ای فعال، عامه و خاصه را به تحسین واداشته است.
۷٫ “ما البته از خود دفاع خواهیم کرد”
هرچند این جمله استراتژیک رهبری در روز ۱۴خرداد امسال در بحث نحوه مواجهه نظام اسلامی با جریان تکفیری خیلی برجسته نشد ولی اکنون حکمت و معنی این جمله نیز روشن شده است؛ گویا رهبر انقلاب می دانستند که فتنه عظیمی در منطقه در راه است و از جهاد دفاعی نیز سخن گفته است. آیت الله سیستانی نیز پیام این جمله را دریافتند و با صدور فراخوان جهاد، جلوه ای از پیوند زعامت ولی فقیه و مرجعیت را به نمایش گذاشتند. جوانان عراقی نیز این پیام را به خوبی استدراک کردند و حالا دولت عراق مانده که چگونه به تقاضای انبوه داوطلبان شیعی و سنی برای مقابله با داعش پاسخ دهد.

به قلم علیرضا معاف ؛ سردبیر هفته نامه ۹ دی ؛ یکی از نخبگان جوان شهرستان ورامین

moaf

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.