خانه » به قلم همشهریان » مردم مذاکرات هفته آتی را رصد کنند/ الزامات خط قرمزهای نظام؛ شطرنج ایران با ۵ مهره قرمز

مردم مذاکرات هفته آتی را رصد کنند/ الزامات خط قرمزهای نظام؛ شطرنج ایران با ۵ مهره قرمز

الزامات خط قرمزهای نظام؛ شطرنج ایران با ۵ مهره قرمز

 الف)یادآوری ۵ خط قرمز نظام

 احتمالا در هفته ها و ماه های آینده یکی از مهمترین مساله های پیش روی نظام و دولت، چارچوب و نحوه پیشبرد و پیگیری ادامه مذاکرات هسته ای خواهد بودو همان طور که پیش از این نوشتیم هرچند مذاکرات وین در سایه و تحت تاثیر خطوط قرمز ابلاغی و تصریحی نظام اسلامی قرار گرفته بود، ولی اخبار موثقی از درون مذاکرات نشان می دهد که آمریکا، غرب و ۵+۱ مذاکرات فعلی را صرفا در جهت اجرای متن ژنو معتبر می دانند ولا غیر. در مقابل طرف ایرانی چه وظیفه ای دارد؟

مهمترین نکته ای که در ادامه این مسیر می توان و باید بر آن پافشاری کرد وجوب و لزوم تحقق قطعی، کامل، غیرویترینی و حقیقی خطوط قرمز نظام اسلامی و پیگیری الزامات، اقتضائات و ضروریات عینی، عملی و حقیقیِ رعایت خطوط قرمز ترسیمی نظام است و البته عدم تنازل محتوایی و شکلی مذاکره کنندگان از این خطوط نباید حالت ذهنی، غیر عینی و قابل تفسیر به حالات مختلف داشته باشد و ضروری است سرسختی عملی تیم مذاکره کننده با یک مدالیته و حدود مشخص در مذاکرات پیگیری شود. در این گزارش تفصیلی به اهم مصادیق، عناوین و موضوعاتی که محک قضاوت و ارزیابی پافشاری و یا عدم پافشاری عملی بر خطوط قرمز ابلاغی نظام است خواهیم پرداخت. به عنوان مثال در صورتی که قرار باشد خط قرمزِ عدم تعطیلی و تغییر در ماهیت تاسیسات هسته ای کشور به مرحله اجرا برسد لازم و ضروری است که هر چهار کارکرد (Function) و هدف (Purpose) تاسیس آب سنگین اراک یعنی الف) تولید برق به میزان ۴۰ مگاوات، ب) تولید ایزوتوپ های مختلف جهت تولید رادیو دارو، ج) تولید پلوتونیم و د) انجام تحقیقات در مسیر مذاکرات حفظ شود و اگر جمهوری اسلامی از برخی کارکردهای آب سنگین اراک نظیر تولید برخی رادیو داروهای ضروری بیماران کشور محروم شود، عملا خطوط قرمز نظام اسلامی نقض شده است. همانطور که پیش از این رسانه ها و نشریه ۹دی از منابع موثق اطلاع دادند حدود و خطوط قطعی غیر قابل تنازل در مذاکرات شامل ۵ مساله اساسی است:

۱) تمام تحریم ها باید در توافق نهایی به یکباره ( و نَه تدریجی) و در یک دوره زمانی کوتاه (حدودا یکساله) لغو (و نَه تعلیق) شود.

۲) تحقیق و توسعه قابل مذاکره نیست و هیچ مرزی برای ادامه تحقیقات و توسعه در تمام موضوعات مرتبط با فناوری هسته ای در کشور وجود نخواهد داشت

۳) درباره ظرفیت غنی سازی که ایران می تواند در گام نهایی حفظ کند، تنها نیاز ایران براساس قوانین NPT و قوانین مجلس شورای اسلامی ملاک است و نَه چیز دیگر و هیچ مرز و میزانی برای غنی سازی ۵ درصد وجود ندارد

۴) ماهیت آب سنگین اراک باید حفظ شود و تبدیل آب سنگین اراک به آب سبک پذیرفتنی نیست

۵) در این مذاکرات مطلقا به مباحث دفاعی ایران ورود نخواهد شد و هیچ مذاکره ای درباره مسایل موشکی پذیرفته نیست.

 ب) گزارش آژانس اتمی و نگرانی های جدید

 علاوه بر این خطوط قرمز، اگر تیم مذاکره کننده به راهبردها و استراتژی های تعیین شده از سوی رهبر انقلاب توجه لازم را داشته باشد به ضمانت های تحقق حدود و شروط نظام دست خواهد یافت؛ راهبردهایی همچون «عدم خوشبینی به غرب و بخصوص به آمریکا»، «گره نزدن مذاکرات به حل مسایل اقتصادی کشور»، «شرطی نکردن مذاکرات بوسیله تحریم ها»، «تعصب بر داشته های علمی و پیشرفت های هسته ای»، «توجه همزمان به دانش اتمی و فناوری و صنعت هسته ای»، «توجه به نیاز غرب به اصل مذاکرات و ترس آنها از شکست مذاکرات»، «استثنا نبودن ایران در NPT»، «ناتوانی آمریکا در حمله نظامی و بلوف بودن ادعای روی میز بودن همه گزینه ها» و … .

راهبردها و خط مشی های توصیفی و تجویزی رهبر حکیم انقلاب در برابر القای این ایده است که شرایط اضطرار است که ایران را پای میز مذاکره کشانده است. این همان چیزی است که تصور اشتباهی در طرف مذاکره‌کننده مبنی بر نیاز فوری به مذاکره و حل و رفع پرونده‌ی هسته‌ای به وجود آورده است. اصرار غرب به سناریوی «فشار اقتصادی عامل تغییر رویکرد» و تزریق این ایده برای وادار کردن دولت ایران به «معامله» به‌عنوان تنها مسیر رو به جلو از یک‌طرف واز جانب دیگر وابسته کردن حیات اقتصادی و سیاسی کشور به مذاکرات، این سوءتفاهم را در طرف غربی به وجود خواهد آورد که «فشار اقتصادی است که ایران را بر سر میز مذاکره نشانده است». لذا ایران و تیم مذاکره‌کننده‌‌اش بایستی این سوءتفاهم‌ها را نیز در بیان و عمل خود برطرف کند.

نگرانی ها از آن جهت بیشتر شده که در گزارش اخیر دبیرکل آژانس اتمی تصریح شده است که ایران در زمینه تحقیق و توسعه هیچ سانتریفیوژی جایگزین نکرده است و این گزارش نشان می دهد که در مقام اجرا، عملا از توافق ژنو نیز عقب نشینی کرده ایم و از آن طرف اظهر من الشمس است که طرف غربی حتی به اکثر تعهدات حداقلی خود هم پایبند نبوده است، اخباری از بهانه جویی جدید غربی ها مبنی بر لزوم اکسید کردن ذخایر غنی سازی ۵ درصد و اصرار بر تعطیلی کامل فردو با این بهانه که نیاز عملی (Practical Needs) به آن ندارید، این دغدغه ها و نگرانی ها را مضاعف کرده است.

ج) لغو کامل تحریم ها یعنی چه؟

در مورد رعایت خط قرمز اول مبنی بر لغو کامل تحریم ها باید به تحلیل دقیقی از علل و اشکال تحریم های ظالمانه علیه نظام اسلامی رسید. تحریمهای آمریکا علیه ایران از لحاظ علت (بهانه) تحریم به چهار گروه کلی تقسیم می شود:

۱) تحریمهای ضد اشاعه تسلیحاتی که با برچسب [NPWMD]بیان می شود

۲) تحریمهای ضد نقض حقوق بشر (Human Rights)

۳) تحریمهای ضد حمایت از تروریسم (Terrorism)

۴) تحریم های جامع یا همان CISADA (Comprehensive Iran Sanctions and Divestment Act)

همانگونه که در توافقنامه ژنو آمده، آمریکا و سازمان ملل در صورت توافق با ایران در مذاکرات گام نهایی در مرحله راه‌حل جامع صرفا تحریم های مربوط به موضوع هسته ای را لغو خواهند کرد و منظور آمریکا از لغو تحریم ها، لغو همه تحریم ها نیست. در واقع آمریکا مدعی است که می تواند پس از توافق با ایران در مذاکرات گام نهایی، همچنان رژیم تحریم ها را ذیل تحریم های شماره ۲ و ۳ (تحریمهای ضد نقض حقوق بشر، تحریمهای ضد حمایت از تروریسم) و همچنین بخشی از تحریم های بند ۱ که مربوط به موشک های بالستیک و سیستم های پرتاب موشک و … می شود حفظ کند. بنابراین اگر قرار باشد خط قرمز ابلاغی نظام مبنی بر برداشته شدن همه تحریم ها در دوره زمانی کوتاه اعمال شود باید همه تحریم ها و عوامل آنها رفع و حل و فصل شود.

مهم ترین تحریم هایی که آمریکا علیه ایران اعمال کرده است مربوط به بخش نفت و بانکی ایران می شود که بخشی از تحریم های مربوط به این دو حوزه ذیل تحریم های CISADA تعریف می شوند.

 کنگره آمریکا در ادامه تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت سازمان ملل، «قانون جامع تحریم‎ها، مسئولیت پذیری و محرومیت ایران» (CISADA) را تصویب کرد که با امضای اوباما در ۱ جولای ۲۰۱۰ اجرایی شد. این قانون نیز شامل همان چهار سرفصلی است که پیش از این به آن اشاره شد.

 بر اساس این قانون شرکت‎هایی که بیش از ۲۰ میلیون دلار در بخش نفت و گاز ایران سرمایه‌گذاری کنند یا سالانه بیش از پنج میلیون دلار در سال بنزین به ایران بفروشند.

«عملا با تصویب این بند خرید و فروش نفت ایران شامل تحریم شد.»

اما در ادامه قانون CISADA بر اساس بند ۲ ماده ۱۰۲ این قانون، شرکت‎های خارجی موظفند در انعقاد قرارداد با دولت امریکا گواهی دهند که قانون تحریم‎های ایران را نقض نکرده‌اند.

این ماده در جهت فشار به شرکت‎های خارجی در جهت رعایت تحریم‎هاست چرا که در غیر این‎صورت قرارداد فسخ می‌شود و مجازات‎های دیگری علیه آنها اعمال می‌شود. آنگونه که مشخص شد بخشی از قسمت اصلی تحریم ها علیه ایران (تحریم های نفتی و بانکی) بر مبنای قانونCISADA اعمال شده است. بنابر این اگر ایران بخواهد صنعت نفت و بانک خود را از قید تحریم ها رها کند باید قانون CISADA علیه ایران لغو شود.

اما نکته قابل تامل این است که کنگره آمریکا همانگونه که ذکر شده است تحریم های CISADA را علاوه بر موضوع هسته ای ایران به موضوعات دیگر همانند سلاح های کشتار جمعی، کمک گروه های تروریستی، فعالیت های سپاه پاسداران و قطعنامه های شورای امنیت پیوند زده است.

پس آمریکا تا زمانی که دیگر موضوعات اشاره شده در قانون CISADA یعنی موضوعاتی چون حمایت از گروه های تروریستی، حقوق بشر، فعالیت های سپاه پاسداران، موشک های بالستیک … حل و فصل نشود این قانون را که صنعت نفت و امور بانکی ایران را مختل کرده، ملغی نمی کند.

برای همین است که وندی شرمن، مذاکره کننده ارشد آمریکا نتیجه مذاکرات گام نهایی را «تخفیف تحریم ها» و نَه لغو تحریم ها عنوان کرده است.

نکته قابل تامل آنکه مقامات آمریکایی بدون توجه به کمیت و کیفیت امتیازاتی که ایران قرار است در مذاکرات گام نهایی ارائه دهند، اظهار کرده اند که «لغو تمامی تحریم ها غیرممکن است».

به این معنا که ایران اگر بدون کوچکترین تغییری تمامی خواسته های کشورهای ۱+۵ را بپذیرد با این حال آمریکا حاضر به لغو تمامی تحریم ها نیست.

علت هم مشخص است و آن هم اینکه بخشی مهمی از تحریم های اصلی مربوط به ایران ذیل قانون CISADA تعریف شده است و همانگونه که ذکر شد این قانون فقط موضوع هسته ای ایران را شامل نمی شود و موارد دیگری چون حقوق بشر و حمایت از تروریسم را در بر می گیرد.

بنابراین آنچه که باید از سوی تیم مذاکره کننده ایران در مذاکرات گام نهایی مورد مطالبه قرار گیرد، لغو همه تحریم ها، تاکید می شود، همه تحریم ها و نیز قوانین تحریمی مشخص است تا باب هرگونه تفسیر، بازی با کلمات و یا دور زدن از سوی طرف مقابل بسته شود.

یعنی برخلاف توافقنامه ژنو که طرف آمریکایی با عبارت تحریم های مرتبط با فعالیت هسته ای راه مطمئنی برای عدم لغو تحریم های ایران برای خود باز کرده است برای اینکه تیم مذاکره کننده ایرانی بتواند بخشی از تحریم های مهم علیه ایران یعنی تحریم های بانکی و تحریم های نفتی که جز قانون تحریم های جامع CISADA است حذف شود باید از طرف آمریکایی بخواهد قانون CISADA علیه ایران را به طور کلی لغو کند.

نکته قابل توجه دیگر در تحلیل تحریم ها آن است که هر تحریم سه سطح دارد و غرب باید در این سه سطح، همه تحریم ها را لغو کند. هر تحریم جنبه وضعی دارد یعنی بر روی کاغذ ثبت و به قانون تبدیل می شود. بعد از آن این قانون به حوزه عمل کشیده می شود. سطح سوم هر تحریم نیز سطح روانی است. در واقع تحریم ها به ویژه تحریم های وضع شده علیه ایران بیش از آن که جنبه عینی داشته باشند ماهیت روانی دارند.

از سال ۲۰۱۲ که سیاست تحریم های به اصطلاح تحریم های فلج کننده علیه ایران به اجرا گذاشته شده است رسانه های غربی در اقدامی هماهنگ برای بالا بردن وزن روانی تحریم ها تلاش کرده اند و شرکت های خارجی را نسبت به فعالیت در ایران ترسانده اند و نکته ضروری آن که تحریم ها در هر سطح مصوبه قانونی، حیطه اجرا و مسایل روانی باید برداشته شود. مصادیق مشخص از رفع تحریم ها که لازم است بر آن ها تصریح شود نیز عبارتند از:

۱- رفع تحریم های بیمه ای و حمل و نقلی برای نفت ایران: که بر اساس آن طرف غربی ملزم است به شرکت های خود اجازه دهد محموله های نفت خام صادراتی ایران را بیمه کنند و خدمات حمل و نقلی به این محموله ها ارائه دهند.

۲- رفع تحریم های مربوط به خرید و فروش محصولات پتروشیمی: بر اساس توافق ژنو می بایست ممنوعیت صادرات محصولات پتروشیمی ایران و واردات این گونه محصولات توسط ایران لغو می شد که نشد، در شرایط فعلی باید کلیه سرویس های مربوط به محصولات پتروشیمی از قبیل فاینانس آنها، کمک مالی و بیمه و بیمه مجدد برای کشورهای ثالث آزاد گردد.

۳- رفع تحریم تجارت طلا و فلزات گرانبها: این تحریم نیز باید لغو شود. این لغو شامل خدمات مربوطه هم می شود مثل حمل و نقل. بر این اساس ایران می تواند طلا و فلزات گرانبها صادر و وارد کند.

۴- رفع تحریم های بانکی: حداقل می بایست مقرر می شد که کانالی بانکی ایجاد شود و ایران از طریق این کانال بتواند مراودات مالی برای تجارت محصولات کشاورزی و دارویی را انجام دهد و البته الان باید این تعهد نیز حداکثری شده و کلیه موانع مبادلات ارزی رفع گردد.

۵- رفع تحریم های هواپیمایی: بر اساس توافق نهایی باید فروش هواپیما به ایران آزاد شود و شرکت های خارجی بتوانند قطعات یدکی هواپیما و خدمات فنی برای تعمیر هواپیماها را در اختیار ایران قرار دهند.

۶- آزادسازی همه دارایی های بلوکه شده ایران در تمام سال های اخیر و امکان ایجاد استفاده از همه دارایی های ملت ایران.

د) توقف تحقیق و توسعه ممنوع

یکی دیگر از خطوط قرمز تصریحی نظام پیگیری مساله موسوم به R&D است. خط قرمز نظام آن است که هیچ مرزی برای ادامه تحقیقات و توسعه در تمام موضوعات مرتبط با فناوری هسته ای در کشور وجود نخواهد داشت.

یکی از موضوعات مورد اختلاف ایران و ۱+۵ به بحث توسعه و تحقیقات هسته ای باز می گردد. آنچه که در توافقنامه ژنو به عنوان مبنای مذاکرات گام نهایی درباره موضوع تحقیق و توسعه آمده، این عبارت است:

ایران کارهای تحقیق و توسعه تحت پادمان خود شامل کارهای تحقیق و توسعه «جاری» غنی سازی خود را که با هدف انباشت اورانیوم غنی شده صورت نمی گیرد، ادامه خواهد داد.

در ابتدا باید اشاره کرد این بند از توافقنامه ژنو همانند برخی دیگر از بندهای آن، حقوق ایران بر اساس معاهده NPT را نادیده گرفته است زیرا با قرار گرفتن واژه جاری (Current) در متن توافقنامه ما از حق خود محروم شده ایم.

معاهده NPT در ماده اول بند ۴ خود آورده است: هیچ نکته ای در ان پی ان نباید به گونه ای تفسیر شود که «حق مسلم» هم پیمانان در انجام تحقیقات، تولید و استفاده از انرژی هسته ای برای مقاصد صلح آمیز را تحت تاثیر قرار دهد.»

بر اساس ماده ۴ ان پی تی، این معاهده «هیچگونه محدودیتی » در مورد نوع تحقیقات هسته ای، سطح و کیفیت آن که در چارچوب فعالیت های صلح آمیز از انرژی هسته ای، ایجاد نکرده است.

با این حال تیم مذاکره کننده هسته ای ایران روز ۲۴ نوامبر سال گذشته توافقی را امضا کردند که حق ایران در موضوع تحقیق و توسعه را با عبارت کارهای تحقیق و توسعه «جاری» محدود کرده است .

از سوی دیگر ۵+۱ با وارد کردن عبارت current، موضوع تحقیق و توسعه ایران را در حالت فعلی freeze (مسکوت) کرده اند و بر اساس توافقنامه ژنو ایران نمی تواند فعالیت های تحقیق و توسعه خود را بیش از میزانی که هم اکنون جاری و در حال اجرای آن است پیگیری کند و این بند برخلاف معاهده NPT است.

علاوه بر این از یک سو با freeze شدن موضوع تحقیق و توسعه و طولانی بودن فرآیند گام نهایی (Final Step) و از سوی دیگر پیشرفت علم و تکنولوژی در گذر زمان، عملا ایران از عرصه رقابت علمی در حوزه انرژی هسته ای عقب می ماند و دانش هسته ای ایران در ۲۰ سال آینده و در سال ۲۰۳۴ (زمانی که از سوی کشورهای غربی به عنوان مدت گام نهایی عنوان شده) با دانش هسته ای سال ۲۰۱۴ باید وارد این عرصه شود که با توجه به شتاب High Tech این فاصله به مراتب بیش از ۲۰ سال خواهد بود.

این در حالی است که بر اساس خطوط قرمز مشخص شده توسط رهبر معظم انقلاب درباره مذاکرات هسته ای که در تاریخ ۲۰ فروردین ۱۳۹۳ در دیدار مدیران، متخصصان و کارشناسان سازمان انرژی اتمی عنوان شده، در فرآیند مذاکرات «حرکت علمی، هسته‌ای به هیچ وجه نباید متوقف یا کند شود» و «مذاکره کنندگان ایرانی باید بر ادامه تحقیق و توسعه و پیشرفت هسته‌ای پافشاری کنند.»

البته نکته ای که باید مورد بررسی قرار گیرد آن است که آیا ایران در مذاکرات گام نهایی، تاکنون خطوط قرمز نظام را درباره موضوع تحقیق و توسعه ارائه کرده است یا خیر واگر نَه راه های تحقق این خط قرمز چیست؟

پیش از پاسخ این سئوال باید به این نکته توجه کرد فرآیند کامل تحقیق و توسعه به ویژه در ساخت سانتریفیوژ و انجام غنی سازی اورانیوم، با تزریق گاز به یک آبشار ۱۶۴ تایی از سانتریفیوژهای «مورد تحقیق» به پایان می رسد.

به عنوان مثال هنگامی که کشوری بخواهد فرآیند تولید اورانیوم غنی شده توسط سانتریفیوژهای مورد تحقیق خود را مورد آزمایش (تحقیق و توسعه) قرار دهد در ابتدا به ساخت و راه اندازی یک دستگاه سانتریفیوژ نسل جدید اقدام می کند.

پس از آزمایش های فنی از این دستگاه و موفق بودن تست ها، هشت دستگاه دیگر از همان مدل اضافه شده و با اتصال این دستگاه ها به یکدیگر بار دیگر مراحل تست فنی طی می شود.

موفقیت آمیز بودن آزمایش های فنی بر روی ۹ دستگاه متصل به هم، مهندسان را وارد مرحله جدیدی می کند و آن اینکه در این مرحله ۲۰ دستگاه سانتریفیوژ مورد تحقیق به هم متصل شده تا نقاط ضعف و قوت آن برای ورود به مرحله نهایی مشخص شود.

در مرحله نهایی و پس از موفقیت چرخش همزمان ۲۰ دستگاه سانتریفیوژ، ۱۶۴ سانتریفیوژ یا یک آبشار سانتریفیوژ (Cascade) باید راه اندازی شده و با تزریق گاز مشخص شود که سانتریفیوژ ساخته شده مورد تحقیق توانایی غنی سازی اورانیوم را دارامی باشد یا خیر.

طبیعی است متوقف شدن مراحل تحقیق و توسعه تا قبل از راه اندازی ۱۶۴ سانتریفیوژ و یا قبل از مرحله تزریق گاز به یک آبشار ۱۶۴ تایی ناقص بوده و نتایج آن نمی تواند قاطع و متقن باشد و در صورتی که تیم مذاکره کننده از این ک خواسته ها عبور کند و تنازل نماید از خط قرمز عبور نموده است.

ایران هم اکنون و در وضعیت جاری یک دستگاه سانتریفیوژ پیشرفته IR-8 را در مرکز تحقیق و توسعه نطنز (کارگاه نیمه صنعتی نطنز بر روی زمین) نصب کرده است.

علاوه بر این، بر اساس گزارش آژانس انرژی اتمی که اوت ۲۰۱۳ و فوریه ۲۰۱۴ منتشر شده ایران هنوز تعداد سانتریفیوژهای IR-5، IR-6 و IR-6S را به اندازه مورد نیاز برای راه اندازی یک «آبشار ۱۶۴ تایی» یعنی مرحله پایانی «تحقیق و توسعه» نرسانده است.

بر اساس اطلاعات منتشر شده توسط آژانس ایران هم اکنون یک سانتریفیوژ ir-8، دوازده سانتریفیوژ ir-6، هشت سانتریفیوژ ir-6s و یک سانتریفیوژ ir-5 دارد، بنابراین برای تکمیل و به ثمر رساندن فرآیند تحقیق و توسعه خود بر مبنای وضعیت «جاری»، باید صد و شصت و سه سانتریفیوژ ir-8، صد و پنجاه و دو سانتریفیوژ ir-6، صد و پنجاه و شش سانتریفیوژ IR-6S و همچنین ۱۶۳ سانتریفیوژ IR-5 را راه اندازی و پس از کنار هم قرار دادن ۱۶۴ سانتریفیوژ از مدل های یاد شده در کنارهم و متصل کردن آنها به یکدیگر، فرآیند تزریق گاز نیز صورت بگیرد تا در نهایت موضوع تحقیق و توسعه بر روی مدل های یاد شده که هم اکنون در مراکز هسته ای ایران فرآیند تحقیق و توسعه آن آغاز شده، به اتمام برسد.

فلذا مذاکره کنندگان می بایست برنامه ای در جهت لغو واژه و پسوند جاری (Current) ارائه نموده و هرگز تحقیق و توسعه بر روی برخی از مدل های پیشرفته مانند IR-8 را نادیده نگیرند.

ه) فقط غنی سازی در فردو، مصداق رعایت خط قرمز است

یکی دیگر از موارد اختلافی به موضوع تاسیسات فردو باز می‌گردد و لازمه قطعی اعمال خطوط قرمز ابلاغی توسط رهبر انقلاب مبنی بر عدم تعطیلی تاسیسات هسته ای و تعصب بر داشته های تاسیساتی کشور، حفظ تاسیسات فردو است. نکته مهم آن است که می بایست از بازی لفظی با خطوط قرمز رهبر انقلاب اجتناب شود به عنوان مثال در صورتی که ظاهر تاسیسات فردو و ساختمان های آن حفظ شود اما به اموری غیر از غنی سازی که هدف تاسیس فردو بوده است پرداخته شود عملا این تاسیسات مهم متوقف شده است.

مرکز هسته ای فردو با نام رسمی مرکز هسته ای شهید علی محمدی فردو، بخشی از یک سایت هسته ای غنی سازی اورانیوم در عمق ۹۰ متری صخره‌های سنگی در کیلومتر ۲۵ مسیر قم به تهران در شرق آزاد راه است.

فردو یک کارخانه غنی سازی با استفاده از سانتریفیوژ برای تولید UF6 غنی شده تا سقف ۲۰ درصد و تولیدUF6 غنی شده تا سقف ۵ درصد می باشد.

این تاسیسات که برای اولین بار در سال ۲۰۱۱ عملیاتی شد برای جای دادن ۲۹۷۶ سانتریفیوژ در ۱۶ آبشار می باشد که تاکنون ۴ آبشار فعال شده و به طور مساوی بین واحد یک و واحد دو تقسیم شده اند، طراحی شده است.

تا امروز تمامی سانتریفیوژهایی که نصب شده و مشغول به کار هستند از نوع ماشینهای IR-1 هستند البته تعدادی از ماشین های نسل دو نیز نصب شده اند که راه اندازی نشدند.

تاسیسات فردو، براساس تدابیر امنیت ملی کشور تاسیساتی بود که پس از کارخانه نطنز آغاز به کار کرد و اﯾﻦ بدین ﻣﻌﻨﺎﺳﺖ ﮐﻪ اﯾﺮان دارای دو ﺗﺎﺳﯿﺴﺎت ﻏﻨﯽ ﺳﺎزی بزرگ ﺧﻮاهد ﺑﻮد ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻮازات هم و ﺑﻪ طﻮر ﻣﮑﻤﻞ ﮐﺎر ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ و ﻋﻤﻠﯿﺎت ﻏﻨﯽ ﺳﺎزی از اﻧﺤﺼﺎر ﻧﻄﻨﺰ ﺧﺎرج ﺧﻮاهد ﺷﺪ.

ﻣﺘﻌﺪد ﺷﺪن ﺗﺎﺳﯿﺴﺎت ﻏﻨﯽﺳﺎزی در اﯾﺮان ﻋﺎﻣﻠﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﻮدی ﺧﻮد از طﺮﯾﻖ اﯾﺠﺎد ﻣﺤﺪودﯾﺖ ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﯽ، ﻧﻮﻋﯽ ﭘﺪاﻓﻨﺪ در ﻣﻘﺎﺑﻞ هر ﻧﻮع تهاﺟﻢ ﺧﺎرﺟﯽ اﯾﺠﺎد ﺧﻮاهد ﮐﺮد.

 ﺿﻤﻦ اﯾﻨﮑﻪ ﭘﯿﺶ از اﯾﻦ ﺑﺎرها ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪه و ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮان ﻧﻈﺎﻣﯽ ﻏﺮﺑﯽ هم ﺗﺎﯾﯿﺪ ﮐﺮده اﻧﺪ ﮐﻪ ﻓﺮدو ﺑﺎ هیچ ﻧﻮﻋﯽ از ﻋﻤﻠﯿﺎت ﻣﺘﻌﺎرف ﻧﻈﺎﻣﯽ ﻗﺎﺑﻞ انهدام ﻧﯿﺴﺖ و ﺑﻪ همین دﻟﯿﻞ وﻗﺘﯽ ﻓﺮدو ﻣﻮاد ﺷﮑﺎﻓﺖ ﭘﺬﯾﺮ درﯾﺎﻓﺖ ﮐﻨﺪ دﯾﮕﺮ ﺣﻤﻠﻪ ﺑﻪ ﻧﻄﻨﺰ هم ﻓﺎﯾﺪه ای ﻧﺨﻮاهد داﺷﺖ ﭼﺮا ﮐﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻣﺘﻮﻗﻒ ﺷﺪه ﻧﻄﻨﺰ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ در ﻓﺮدو ﺑﺎ اﻣﻨﯿﺖ ﮐﺎﻣﻞ از ﺳﺮﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮد و این تصمیم حاکی از عقلانیت مدیریتی کلان نظام داشته و دارد.

بنابراین و به صورت خلاصه فردو از آن جهت برای غربی ها مهم است که یک) تاسیسات مربوط به غنی سازی ۲۰ درصد در این کارخانه قرار بگیرد و ایران را در آستانه فرار هسته ای قرار بدهد ۲) قابلیت دفاعی و شرایط زمینی فردو به گونه ای است که آسیب رساندن به آن تقریبا غیرممکن است.

براساس توافقنامه ژنو، فردو در حالت نیمه تعطیل قرار گرفته است چرا که فقط با یک چهارم توانایی خود می تواند فعالیتش را ادامه دهد اما اعتراف صریح مقامات آمریکایی نشان می دهد که تعطیلی کامل فردو و یا تغییر کاربری آن به نحوی که دیگر فعالیت غنی سازی صنعتی در آن صورت نگیرد برنامه مشخص و اعلام شده آمریکا برای تاسیسات زیرزمینی هسته ای ایران در مذاکرات گام نهایی است.

هر چند مقامات آمریکایی از جمله اوباما در تاریخ ۷ دسامبر ۲۰۱۳ و وندی شرمن در بهمن سال گذشته به وضوح برنامه خود درباره تعطیلی تاسیسات فردو را اعلام کردند ولی تا کنون مقامات ایرانی موضع شفاف و رسمی درباره این تاسیسات ارائه نکردند.

اما همانطور که تاکید شد نکته ای که از سوی تیم مذاکره کننده ایرانی باید مورد توجه قرار گیرد خطوط قرمزی است که توسط رهبر معظم انقلاب و مجلس شورای اسلامی برای مذاکرات هسته ای ترسیم شده است. علاوه بر شروطی که قبل از مذاکرات وین به تیم مذاکره کننده ابلاغ شده، مقام معظم رهبری روز ۲۰ فروردین سال جاری در دیدار با مدیران و دانشمندان انرژی هسته ای در بیان خطوط قرمز نظام در مذاکرات به ۶ مورد اشاره داشتند که در این بین ۳ مورد به صورت مستقیم به موضوع فردو مرتبط می شود.

الف)کسی حق مداخله بر روی دستاوردهای هسته ای را ندارد و کسی هم این کار را انجام نمی‌دهد.

ب)مسئولان باید در مورد دستاوردهای هسته‌ای تعصب داشته باشند.

ج)مذاکره کنندگان کشورمان نباید هیچ حرف زوری را از طرف مقابل قبول کنند.

با توجه به اینکه توافقنامه ژنو به عنوان مبنای مذاکرات گام نهایی است، تیم مذاکره کننده ایران چگونه می تواند از حقوق ملت در موضوع فردو صیانت کند؟

نگرانی از آن جهت است که در عناصر گام نهایی موضوعی که به تاسیسات فردو مرتبط است همان بندی است که برنامه غنی سازی ایران را به نیازهای عملی مورد توافق پیوند می زند.

از سوی دیگر توافق نهایی زمانی حاصل می شود که همه موارد اختلافی مورد توافق باشد.

This comprehensive solution would constitute an integrated whole where nothing is agreed until everything is agreed.

در چنین شرایطی با توجه به خطوط قرمز نظام، تیم مذاکره کننده ایران در عمل نباید به چیزی «کمتر از راه اندازی کامل تاسیسات فردو» راضی شود و این موضوع با طرف مقابل توافق کند.

این گزاره، یعنی راه اندازی کامل تاسیسات فردو با توجه به اینکه ایران برای تامین سوخت نیروگاه بوشهر نیاز عملی به پنجاه هزار سانتریفیوژ نسل اول دارد کاملا معقول و قابل پیگیری است.

یعنی نیاز عملی ایران ایجاب می کند که تاسیسات فردو با تمامی ظرفیت خود فعالیت کند نه آنکه به گفته مقامات آمریکایی این تاسیسات به صورت کامل تعطیل شده و یا تغییر کاربری دهد.

البته با توجه به مصوبه مجلس مبنی بر تولید ۲۰ هزار مگاوات برق هسته ای (ساخت ۲۰ نیروگاه همانند نیروگاه بوشهر) ایران نیاز به چرخش ۱ میلیون سانتریفیوژ نسل اول دارد که این موضوع نیز از سوی تیم مذاکره کننده ایران باید مورد تاکید قرار بگیرد.

و)پاسخ قاطع به درخواست احمقانه دشمن، چگونه؟

همچنین تیم مذاکره کننده باید مانع گره زدن مساله ابعاد احتمالی نظامی (PMD: Possible Military Dimensions) به توان موشکی و دفاعی نظام شده و از هر گونه مذاکره و بحث پیرامون ظرفیت های دفاعی نظام اعم از «برد موشکها»، «برخورداری از موشکهای قاره پیما و بالستیک»، سامانه راداری پدافندی» و امثالهم بپرهیزد.

بهانه جویی نظامی غربی ها مبتنی بر یک ادعای دروغ است. غربی ها می گویند که آزانس درباره موضوعی که اصطلاحا «چاشنی های انفجاری مفتولی» (EBW) خوانده می شود، پاسخ های ایران را کافی ندانسته و خواستار توضیحات اضافی شده است. موضوع چاشنی های انفجاری مفتولی یکی از مسائلی است که تحت عنوان کلی ابعاد احتمالی نظامی (PMD) برنامه هسته ای ایران دسته بندی می شود.

ایران تا کنون مکررا گفته است که تمامی ادعاها درباره وجود یک جنبه نظامی در برنامه هسته ای خود را جعلی و ساختگی می داند و آژانس نیز تا کنون اسنادی که اثبات کننده ادعاهایش در این باره باشد، ارائه نکرده است. با این حال، ایران در یک اقدام اعتمادساز بسیار سخاوتمندانه پذیرفت که به عنوان آخرین بند از مدالیته کاری با آژانس به برخی سوال ها درباره یکی از این موضوعات پاسخ بدهد. و البته ایران این اقدام را به عنوان یک تست انجام داد. در واقع ایران می خواست ببیند ادعاهای طرف های غربی در این باره که با حسن نیت وارد مذاکره شده اند و می خواهند صرف نظر از فشارهای صهیونیست ها با ایران به یک توافق برسند تا چه حد می تواند جدی گرفته شود. اکنون کارشناسان در تهران می گویند آژانس پس از شنیدن پاسخ های ایران نه تنها خواهان اطلاعات بیشتر درباره موضوع EBW شده بلکه ۳ مسئله جدید مرتبط با PMD را هم مطرح کرده و قصد دارد ایران را وادار به مذاکره درباره موضوعاتی بکند که از اساس جعلی است. این کارشناسان می گویند احتمالا در پس پرده آژانس و سرویس های اطلاعاتی غربی به این جمع بندی رسیده اند که اشتیاق دولت روحانی برای رسیدن به توافق نهایی با گروه ۱+۵ به گونه ای است که اگر امریکا توافق جامع را مشروط به حل موضوع PMD از سوی ایران بکند، ایران نهایتا همکاری در این خصوص را خواهد پذیرفت. به همین دلیل به آژانس ماموریت داده شده است که با تاکید بیشتری این موضوع را پیگیری نماید. متقابلا، کارشناسان مطلع در تهران می گویند تجربه همکاری درباره EBW به ایران نشان داد که غرب اساسا قصد بستن موضوع PMD را ندارد و صرفا می خواهد با بهانه قرار دادن این مسئله راه خود را برای دست اندازی به برنامه نظامی متعارف و برنامه موشکی ایران باز کند.

تحت این شرایط روشن است که هر نوع همکاری بیشتر در این حوزه به شدت برای آینده برنامه دفاعی ایران خطرناک خواهد بود.

گویاترین استدلال در رد این درخواستِ وقیحانه غرب که باید توسط تیم مذاکره کننده بر آن تاکید شود همان بیان رهبر عزیز انقلاب است که در حالی که ایران را به حمله نظامی تهدید می کنند سخن گفتن از کاهش توان دفاعی و موشکی نظام ابلهانه و احمقانه است.

به قلم علیرضا معاف ؛ سردبیر هفته نامه ۹ دی ؛ یکی از نخبگان جوان شهرستان ورامین

moaf

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.