خانه » به قلم همشهریان » از جشن غنی سازی ۲۰ فروردین تا افتخار به تعلیق  سازی ۳۰ دی!

از جشن غنی سازی ۲۰ فروردین تا افتخار به تعلیق  سازی ۳۰ دی!

گزارش تحلیلی ۹ دی از بازگشت تیم تعلیق سازی

از جشن غنی سازی ۲۰ فروردین تا افتخار به تعلیق  سازی ۳۰ دی!

علیرضا معاف

دیروز انفعال در مذاکرات هسته ای و ژنو۶، امروز خدشه به عزت ایران اسلامی در مسئله سوریه و ژنو۲ و فردا اتهام نقض حقوق بشر، وضعیت گذشته، حال و آینده دیپلماسی دولت آقای روحانی است. دیروز، امروز و فردائی که خود دولتی ها هم اذعان دارند نقطه افتخاربرانگیزی ندارد. آنچه که روحانی از واقعیات هسته ای «مرقوم» نداشت از ۳۰ دی- ۲۰ ژانویه به اجرا گذاشته شد و اتفاقاً همان روز جهان شاهد بی حرمتی دبیر کل سازمان ملل و مقامات اروپایی و آمریکایی به کشور عزیزمان بودند؛ آن هم در موضوع سوریه که بی شک برگ برنده و نقطه قوت نظام اسلامی در سالهای اخیر بوده است و در حالی که پژوهشگاه ها و تحلیلگران آشکار و پنهان غربی، ایران را اصلی ترین کنشگرِ سوریه، لبنان، عراق و غرب آسیا می نامند و می دانند، ایران اسلامی در منظر و مرآی جهان متهم به دوگانه گویی، تناقض گویی و پذیرش اولیه توافقات ژنو ۱ و بعد تکذیب آن پذیرش می شود. مفهوم ژنو ۱ روشن است: پذیرش ژنو ۱ یعنی پذیرش حذف بشار اسد و شکستن کمر جبهه مقاومت و گسستن حلقه و زنجیره مقاومت در برابر صهیونیسم از حزب الله لبنان تا دولت نوری مالکی در عراق.
بدیهی است که ایران اسلامی هم مظروف و هم ظرف ژنو ۱ را مطلقاً قبول ندارد و نمی پذیرد ولی همین موضوع بدیهی که نقطه قوت ماست تبدیل به کانون خبر و شایعه و اتهام و نقطه ضعف رسانه ای و بین المللی ما می شود. از آن طرف همزمان با اجرای توافقنامه ژنو هسته ای توسط ایران، دوباره رئیس جمهور آمریکا اما با بیان دیگری ایران را محور شرارت خواند، نیویورکر نوشت که اوباما گفته نه فقط نمایندگان کنگره بلکه مردم آمریکا هم به طور تاریخی نسبت به ایران سوءظن و خصومت دارند. تهدید پشت تهدید، توهین پشت توهین و از این طرف استمرارِ خوش بینی مفرط و بی معنا و بی مبنای تیم دیپلماسی دولت، حقیقتاً موجب نگرانی و عصبانیت علاقه مندان انقلاب اسلامی در داخل و خارج کشور شده است.
قرآن کریم می فرماید:
«لا یألونکم خبالا ودّوا ماعنتّم قد بدت البغضاء من افواههم و ما تخفی صدورهم أکبر (آل عمران/ ۱۱۸)؛ بیگانگان (از غیر مسلمین) در ضرر رساندن به شما کوتاهی نمی کنند و رنج و زحمت شما را دوست دارند، دشمنی آنان از سخن گفتنشان پیداست و آنچه در دلهایشان مخفی می کنند، بدتر است.»
شاید لازم باشد دولتمردان ما اینروزها این آیه کریمه قرآن را مکرراً تلاوت و در آن تدبرکنند. حالا دیگر مشخص شده که میان «مواضع» اخیر روحانی که در اهواز پذیرفت که ساختمان تحریم ها باقی مانده با «مرقومه» وی که مدعی شده بود ساختمان تحریم ها فروپاشیده، گسل و شکاف عظیمی وجود دارد. آنچه روحانی «مرقوم» نداشت از آنچه که «مرقوم» داشت بسیار تفصیلی تر و تعهدات پذیرفته شده از سوی ایران، حتی فراتر از تصورات خود غربی هاست. آنچه که «تَرَک» برداشته، ساختمان ادعاها و گزارش های دولتی هایی است که مارش پیروزی شان دو سه روزی بیشتر دوام نیاورد. حالا بجای انتظار جشن های هسته ای ۲۰ فروردین هر سال، منتظر نگرانی های ملی هستیم که از ۳۰ دی آغاز شده است و بجای «روز ملی هسته ای» در تقویم ها، «روز تعلیق» خودنمایی می کند. متاسفانه از ۳۰ دی توافق ژنو اجرایی شد. به‌رغم پنهان‌کاری تیم ایرانی و ادعای شفاهی بودن توافق فنی برای اجرای توافق ژنو اما اطلاعات منتشر شده توسط کاخ‌سفید درباره متن توافقنامه اجرایی حاکی از آن است که این توافق مکتوب بوده و ایران از ۳۰ دی روند از بین بردن اورانیوم ۲۰ درصد خود را آغاز کرد.
دولت ایران از هفته گذشته تولید اورانیوم ۲۰ درصد را نیز متوقف کرد. دولت همچنین دستور داد تنظیمات ساختار آبشار سانتریفیوژهای مرتبط با فرآیند غنی‌سازی ۲۰ درصد غیر‌فعال شود.
علی‌اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی کشور دستور داد فرآیند رقیق‌سازی نیمی از ذخیره ۱۹۶ کیلوگرمی اورانیوم ۲۰ درصد کشور آغاز شود. فرآیندی که ۳ ماه ادامه خواهد داشت. نیم دیگر این ذخیره نیز باید طی ۶ ماه تبدیل به اکسید غیر‌مرتبط با غنی‌سازی شود. ۳۰ دی آغاز از بین رفتن ذخیره اورانیوم ۲۰ درصدی ایران بود. قطعا در سرزمین‌های اشغالی، ۲۰ ژانویه یک روز فراموش ناشدنی خواهد بود. نابودی ذخیره اورانیوم ۲۰ درصدی ایران، شاید بهترین خبری باشد که آنها طی سال‌های اخیر شنیده‌اند. نگرانی آنها از قرار گرفتن ایران در مرحله آستانه از بین رفت. آن نقاشی نتانیاهو در سازمان ملل که سوژه کارتونیست‌های دنیا شده بود؛ اکنون به بخشی از تعهدات ایران تبدیل شده و دولت ایران فرآیند از بین بردن ذخیره اورانیوم ۲۰ درصد را کلید زد. نتانیاهو اکنون یکی از خوشحال‌ترین افراد دنیاست. الان زمان اجرای برنامه اقدام مشترک است. برنامه‌ای که «حداقل» ۶ ماه طول خواهد کشید و تحلیلگران معتقدند سناریوی بعدی استمرار و تمدید این ۶ ماه ها به دفعات خواهد بود.
تعهدات دولت ایران در این ۶ ماه قابل تأمل است. از ۳۰ دی بازرسی‌های روزانه با نظارت و مدیریت آژانس از تاسیسات نطنز و فردو آغاز ‌شد. دولت ایران تعهد داده است هیچگونه فعالیت سوخت‌رسانی در رآکتور اراک انجام نمی‌دهد. ایران از ۳۰ دی  متعهد شده است هیچگونه اقدامی که منجر به فعال‌‌سازی فرآیند تولید پلوتونیوم در اراک شود را انجام نخواهد داد. حتی آزمایش‌های مرتبط با سوخت رآکتور اراک نیز مطلقا صورت نخواهد گرفت. دولت ایران از ۳۰دی متعهد شده است تاسیساتی که قادر به بازفرآوری باشند را تولید نمی‌کند. دولت از ۳۰دی  متعهد شده سوخت یا آب‌سنگین به رآکتور هسته‌ای اراک منتقل نمی‌کند. اراک از ۳۰ دی ماهیت هسته‌ای خود را از دست می‌دهد. دولت ایران متعهد شده از ۳۰ دی حدود نیمی از سانتریفیوژهای نصب شده در نطنز و سه چهارم سانتریفیوژهای نصب شده درتاسیسات فردو – ازجمله سانتریفیوژهای نسل جدید- به غنی‌سازی اورانیوم نمی‌پردازد. به عبارتی از ۳۰ دی ۵۰ درصد نطنز و ۷۵ درصد فردو به تدریج تعطیل می‌شود. دولت ایران از ۳۰دی تعهد می‌دهد تولید سانتریفیوژ جدید تنها برای جایگزینی سانتریفیوژهای معیوب انجام شود. به عبارتی آبشارهای جدیدی راه‌اندازی نمی‌شود. بلکه تنها می‌توان سانتریفیوژهای مستهلک را با سانتریفیوژهای دیگر جایگزین کرد. دولت ایران از ۳۰ دی متعهد شده هیچگونه برنامه غنی‌سازی جدید در دستور کار نداشته باشد.
ایران همچنین تعهد داده است حجم غنی‌سازی ۵ درصد خود را نیز محدود کند. بر اساس متن توافقنامه اجرایی، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مرجع راستی‌آزمایی اجرای تعهدات دولت ایران است. بر همین اساس بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی صبح روز شنبه ۲۸ دی ماه وارد تهران شدند. ماسیو آپارو، معاون مدیرکل آژانس و رئیس پادمان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، رئیس تیم بازرسی برای راستی‌آزمایی اقدامات دولت ایران است. آنان از دوشنبه ۳۰ دی ماه در تاسیسات نطنز و فردو حاضر شدند تا بر روند تعهدات ایران بویژه از بین بردن ذخیره اورانیوم ۲۰ درصد نظارت کنند. آنها تاسیسات اراک را نیز ماهانه بازرسی می‌کنند. بازرسان آژانس پس از راستی‌آزمایی اقدامات ایران، می‌توانند گزارشات خود را به ۱ ۵ ارائه کنند و در صورت تایید اجرای تعهدات ایران، آنگاه طرف مقابل تعهدات خود را به اجرا می‌گذارد. مهم‌ترین تعهد طرف مقابل آزادسازی مبلغ ۴ میلیارد و دویست میلیون دلار از دارایی‌های بلوکه شده ایران در ۸ قسط است. آنها همچنین برخی تحریم‌های فرعی مانند تحریم بخش پتروشیمی، واردات در بخش خودروسازی، هواپیمایی و فلزات گرانبها را لغو می‌کنند. آنها تعهد داده‌اند در صورتی که ایران به تعهدات خود عمل کند؛ تحریم‌های بیشتری را علیه چین، هند، ژاپن، کره‌جنوبی، ترکیه و تایوان به خاطر خرید نفت از ایران اعمال نمی‌کنند. به عبارتی در قبال اقدامات ایران، محدودیت‌های جدید علیه این ۶ کشور اعمال نخواهد شد، در واقع غربی ها نقد را با نسیه معامله کردند. آنها همچنین یک سری مجاری را برای انتقال ارز برای دانشجویان ایرانی خارج از کشور خواهند گشود. تعهدات طرفین قابل مقایسه نیست. ایران گام‌های اعتمادساز بلندی را برداشته است و حقیقتا دستاورد ویژه‌ای دریافت نکرده است. توازن گام‌ها رعایت نشده است. نگرانی اصلی آمریکا و اسرائیل برطرف شده است. اما نگرانی‌های ایران همچنان پابرجاست. نه حق غنی‌سازی به‌رسمیت شناخته شده است و نه تحریم‌های اصلی و بنیادین، یعنی تحریم‌های نفتی و بانکی برداشته شده است.
هولوکاست هسته ای
اقدامات اعتمادساز ایران حقیقتا بخش عمده‌ای از تاسیسات هسته‌ای ایران را تعطیل می‌کند و اکسیر دستاوردهای هسته‌ای، یعنی ذخیره اورانیوم ۲۰ درصدی را نیز از بین خواهد برد. مقایسه دستاوردهای هسته‌ای ایران قبل از توافق و پس از توافق به خوبی نشان می‌دهد چه حجمی از تاسیسات و دستاوردهای هسته‌ای ایران درحال تعطیلی و نابودی است. بیش از ۶۰ درصد فعالیت‌های غنی‌سازی ایران طی این مدت تعطیل می‌شود. به عبارتی روند غنی‌سازی در ایران به نصف کاهش می‌یابد. هیچ فرآیند غنی‌سازی دیگری تعریف نمی‌شود. تحقیق و توسعه از مرحله فعلی فراتر نمی‌رود. تعطیلی فرآیند منجر به تولید پلوتونیوم یعنی تعطیلی ماهیت هسته‌ای تاسیسات اراک؛ آب سنگین اراک تقریبا کارایی ویژه‌ای در پروژه هسته‌ای ایران نخواهد داشت و از همه مهم‌تر، اورانیوم ۲۰ درصد ایران که زمانی برگ برنده برای مصونیت تاسیسات هسته‌ای ایران بود، طی این مدت دیگر وجود نخواهد داشت. ایران تقریبا بیش از نیمی از فعالیت‌های هسته‌ای خود را یا از بین برده یا تعطیل کرده است. تعهد ناچیز طرف مقابل را که کنار تعهدات ایران قرار دهیم، عمق واقعیت آشکارتر می‌شود. آیا این اقدامات برای دولت ایران یک پیروزی است؟ نابودی و تعطیلی تاسیسات هسته‌ای در مقابل آزادسازی چند میلیارد دلار دارایی‌های «خودمان»، پیروزی است؟
واقعیت چیز دیگری است و آنچه ادعا می‌شود چیز دیگر. و تاسف انگیز‌تر اینکه گفتن از این واقعیت نیز هزینه‌ساز است. انتقادات به تیم مذاکره‌کننده درباره اقدامات آنها در مذاکرات همواره با واکنش‌های تند مواجه شده است. طی ماه‌های اخیر بارها و بارها طرفداران دولت، منتقدان عملکرد هسته‌ای دولت را «تندرو» و «افراطی» نامیده‌اند. در اقدامی بی‌سابقه در تاریخ جمهوری اسلامی، وزیر امور خارجه نیز منتقدان خود را «همراهان اسرائیل» نامید. منتقدان متهم به صهیونیسم شدند و دست آخر این رئیس‌جمهور بود که منتقدان را «تازه انقلابی» و «کاسب تحریم» نامید. فشار به جریان منتقد رفتار هسته‌ای دولت در مذاکرات با ۱ ۵ بسیار زیاد است. کسانی که معتقدند در جریان توافق ژنو و تعهدات طرفین، اشتباهات وحشتناکی علیه منافع ملت صورت گرفته، با برچسب‌های دولتی‌ها مواجه می‌شوند. گویی توافق ژنو در ایران به مثابه موضوع هولوکاست در غرب است. گفتن از واقعیت توافق ژنو هزینه دارد و این موضوع برای خیلی‌ها خط قرمز است.
  نگرانی‌ها ادامه دارد
اما در تعهدات دولت ایران درباره متن توافق اجرایی نگرانی‌هایی وجود دارد. درحالی که تیم مذاکره‌کننده دولت از محرمانه و شفاهی بودن مفاد مذاکرات سخن می‌گفت و مفاد این توافق را پنهان می‌کرد اما در آمریکا کاخ سفید با انتشار بیانیه‌ای مفاد این توافق اجرایی را به اطلاع افکار عمومی خود رساند. این موضوع با انتقاد وسیع در داخل کشور مواجه شد. اطلاع‌رسانی آمریکایی‌ها از روند توافق اجرایی باعث شد یک بار دیگر صاحبنظران و اهالی‌رسانه در ایران تیم مذاکره‌کننده را شماتت کرده و خواستار تجدیدنظر آنها در پنهان‌کاری حقوق مردم شدند. اقدام آمریکایی‌ها واکنش محمدجواد ظریف را به دنبال داشت. ظریف گفت: « برای ما هیچ نگرانی از انتشار این متن وجود ندارد اما به هر حال متنی است که قرار است متن نباشد و تفاهم شفاهی باشد که در واقع تدوین مکتوب تفاهم شفاهی است برای اجرا.» با مطالعه سخنان ظریف ابهام بیشتر می شود که بالاخره این توافق متن است و یا شفاهی است!؟ nonpaper است یاpaperwork!؟ انتقاد از عملکرد تیم مذاکره‌کننده ایرانی زمانی گسترده‌تر شد که کاخ سفید متن توافق اجرایی را در اختیار سنا نیز قرار داد. نمایندگان مجلس در ایران با استناد به این اقدام کاخ سفید به پنهان کاری تیم مذاکره‌کننده دولت ایران اشاره می‌کنند که از ارائه جزئیات توافق اجرایی به مجلس، خودداری می‌کند. آنها بارها به صراحت به مردم گفته‌اند نمایندگان‌شان در مجلس از توافق ژنو بی‌خبر هستند.
  پاس گل کنگره به اوباما
در کنگره دیگر کسی از تحریم‌های جدید سخن نمی‌گوید. آیا باراک اوباما مانع تصویب این تحریم‌ها شد؟ او گفت در صورت تصویب تحریم جدید آن را وتو می‌کند. اما واقعیت حکایت دیگری دارد. روایت رسانه‌های آمریکایی از توافق هسته‌ای در مذاکرات کارشناسی نشان‌دهنده افزوده شدن برخی موارد به تعهدات ایران یا به عبارتی مواردی در رفع‌نگرانی‌های کنگره در متن توافق جدید است. یک روزنامه آمریکایی می‌گوید توافق جدیدی که ایران و ۱ ۵ بر سر نحوه اجرای توافق ژنو انجام داده‌اند بیش از هر چیز به نگرانی‌های کنگره آمریکا پاسخ می‌دهد. روزنامه وال‌استریت ژورنال در مقاله‌ای به قلم نفتالی بن داوید که روز ۲۱ دی منتشر شده با اشاره به توافق جدیدی که ایران و ۱ ۵ انجام داده‌اند، نوشت: این توافق نگرانی‌هایی را لحاظ می‌کند که در متن اصلی طرح اقدام مشترک در نظر گرفته نشده بود. این روزنامه آمریکایی می‌نویسد: «مقامات آمریکایی روز جمعه به طور دقیق توضیح ندادند مساله سانتریفیوژها و اراک چگونه مورد رسیدگی قرار گرفته است. در عین حال، این مقامات گفتند این توافق به نگرانی‌هایی می‌پردازد که بسیاری در کنگره ابراز کرده‌اند. این افراد می‌گویند برنامه هسته‌ای ایران بر خلاف مذاکرات می‌تواند پیشرفت کند.»
اعتراف صریح مقام‌های آمریکایی در این متن به اینکه در مذاکرات کارشناسی درصدد رفع دغدغه‌های کنگره بوده‌اند، نشان‌دهنده این است که متن تفسیری توافق شده دارای اهمیت فراوانی است. آیا نگرانی‌های کنگره با پذیرش تعهدات جدید از سوی تیم مذاکره‌کننده دولت ایران برطرف شده است؟ آیا قرار است در موضوع تفسیرها، یکی از طرفین کوتاه بیاید؟ پاسخ این سؤالات واضح است اما این را می‌توان به صراحت گفت که تیم مذاکره‌کننده ایرانی دغدغه‌هایی درباره تصویب تحریم جدید در کنگره آمریکا داشته است.
  قابل توجه نمایندگان مجلس ایران
توافق ژنو، سندی است که در آن تیم مذاکره‌کننده پذیرفته ایران یک استثنا در جامعه بین‌المللی است و غربی‌ها کاملا حق دارند با ایران به عنوان یک عضو عادی جامعه بین‌المللی که مثل همه اعضا حقوق و تکالیفی دارد رفتار نکنند. هم ساختمان این سند نشان می‌دهد ایران به مثابه یک استثنا در نظر گرفته شده و هم محدودیت‌هایی که در این سند بر ایران تحمیل شده همین را نشان می‌دهد.
ما در توافق ژنو نوشته‌ایم و امضا کرده‌ایم که ایران یک استثناست و تا اطلاع ثانوی یعنی تا وقتی غربی‌ها راضی شوند استثنا باقی خواهد ماند. به عبارت دیگر خودمان هم قبول داریم که غربی‌ها حق دارند با ما به عنوان یک مورد ویژه رفتار کنند و تحت فشارمان بگذارند. این هم که می‌بینید در گام نهایی– که توضیح خواهم داد در واقع گام نهایی نیست- برنامه غنی‌سازی ایران تا این حد محدود شده مال همین استثنا و ویژه بودن ایران است. تیم مذاکره‌کننده قبول کرده چون ایران یک کشور عادی نیست و در حال تولید اعتماد و جبران گذشته خودش و اطمینان دادن درباره اهداف آینده‌اش است، پس فعلا حق ندارد برنامه غنی‌سازی کامل داشته باشد و این برنامه باید تا موقع اعاده اعتماد بین‌المللی به ایران بشدت محدود شود.
یکی از حرف‌های خوشمزه‌ای که دوستان مذاکره‌کننده ما می‌زنند این است که می‌گویند حق را که اصلا آمریکایی‌ها نباید به رسمیت بشناسند. حق در معاهده ان‌پی‌تی آمده، آمریکا فقط باید به آن احترام بگذارد. خب اولا اگر ان‌پی‌تی این حق را برای ما به رسمیت شناخته پس چرا همان که در ماده ۴ ان‌پی‌تی آمده در این توافق نیامده؟ ماده ۴ هیچ محدودیتی برای غنی‌سازی جز صلح‌آمیز بودن و زیر نظر آژانس بودن در نظر نمی‌گیرد. ثانیا اگر همین که معاهده حق ما را به رسمیت شناخته کافی است، پس چرا با ۱ ۵ مذاکره می‌کنیم و این همه برای‌مان دردسر درست کرده‌اند؟ پس چرا تحریم شدیم؟ معلوم می‌شود این کافی نیست که معاهده چه می‌گوید، مهم این است که آمریکایی‌ها بپذیرند حق ایران را. طرف اصلی دعوا باید تکلیف خود را با موضوع روشن کند. خب آمریکا می‌گوید این حق را به رسمیت نشناخته. ما این همه مذاکره کرده‌ایم، امتیاز داده‌ایم که آقای ظریف به ما یاد بدهد در ان‌پی‌تی چه چیزی نوشته شده؟ یا این همه امتیاز داده‌ایم که خودمان حق خودمان را برای خودمان به رسمیت بشناسیم؟ دوستان باید این شوخی‌ها را کنار بگذارند. مهم این است که ببینیم نظر طرف اصلی دعوا تغییر کرده یا نه که می‌بینیم نکرده است. این چیزی است که اگر اتفاق می‌افتاد ارزش مذاکراتی و راهبردی داشت.
یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات تیم ایرانی در توافق ژنو این است که منطق Break out را پذیرفته است. ما هرگز نباید زیر بار چنین مفاهیمی برویم. این مفهوم را آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها ساخته‌اند تا آن را بهانه کنند و زیرساخت غنی‌سازی صنعتی را در ایران جمع کنند. اینکه گفته‌اند در گام آخر باید سطح و ظرفیت و ذخایر و مکان محدود باشد و پروتکل هم اجرا شود دقیقا با این بهانه است که ایران در طول گام آخر توان گریز نداشته باشد. سوال این است که آقایان چرا زیر بار چنین حرفی رفتند. اگر غرب نگران گریز است راهش این است که شفافیت بیشتر شود. چرا دوستان زیر بار محدود کردن برنامه با این بهانه رفته‌اند؟ خب پروتکل را که پذیرفته بودند این همه محدودیت دیگر چه معنایی دارد. این علامت سوال بزرگی است و نوعی اعتراف تلویحی به این امر است که ایران انگار برنامه‌ای برای Break out داشته است. ضمن اینکه نشان می‌دهد مساله غرب گریز هسته‌ای نیست بلکه می‌خواهد زیرساخت صنعتی ایران را برچیند. مردم امیدوارند که نمایندگان مجلس پیگیر این دغدغه ها باشند.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.