خانه » به قلم همشهریان » ناگفته های مذاکرات مسکو و نکته کلیدی فاز جدید مذاکرات

ناگفته های مذاکرات مسکو و نکته کلیدی فاز جدید مذاکرات

در متن مذاکرات مسکو چه گذشت؟ آن قدر جنگ رسانه ای و بازی های روانی طرف غربی در “حاشیه” مذاکرات هسته ای ایران و ۱+۵ انجام می گیرد که “متن” مذاکرات کمتر دیده می شود. در این یادداشت به جای آنکه به “نشانه شناسی” سیاست رسانه ای غربی بپردازیم، می خواهیم فعل و انفعالات درونی مذاکرات مسکو را بازخوانی نماییم و از منطق منطبق بر جریان داخلی گفتگوها رمزگشایی نماییم.طبیعتاً آنچه در ادامه می آید نه از جنس “گمانه زنی” بلکه از جنس “نقل قول ماوقع” و ارائه “داده های تحلیلی” است.

  آموزش الفبای مذاکره به دیپلمات های غربی

سه دور مذاکرات استانبول(۲)، بغداد و مسکو حکم سه بخش داخلی یک “بسته واحد” را داشت که در صحنه رزمگاه دیپلماسی به وقوع پیوست. مذاکره اصولاً با فرایند عمل متقابل تعریف می شود. یکی از اعتراضات به حق ایران همواره این بوده است که طرف غربی بدیهیات اولیه “مذاکره” را رعایت نمی کند و بدون توجه به مطالبات ایران تنها خواسته های خود را متناوبا تکرار می کند. فرایند مورد نظر طرف غربی و گروه ۱+۵ همواره در سه گانه؛ ۱- توقف غنی سازی ۲- تعطیلی برخی سایت های غنی سازی و ۳- انتقال مواد به خارج از کشور تعریف می شد. در حقیقت تاکتیک طرف غربی برای تحمیل خواست های خود این بود که نظم و چارچوبی برای مذاکره نپذیرد و سطوح مختلف بحث را درهم بیامیزد.

اولین تفاوت فاز جدید مذاکرات هسته ای با فاز های قبلی توافق بر سر چارچوب و فریم (frame ) بود که در حقیقت از طرف تیم مذاکره کننده ایرانی به طرف غربی تحمیل شد. سه دور مذاکرات استانبول ۲، بغداد و مسکو به شکل گیری نظم منطقی مذاکرات کمک نمود و طرف غربی متقاعد شد در فرایندی گام به گام و تنها در چارچوب معاهده NPT مذاکره نماید. هنر تیم مذاکره کننده ایرانی آن بود که روش کار را بر پایه تثبیت چارچوب ها قرار داد. بیشتر بحث مذاکرات استانبول۲ بر سر چارچوب بود و نسبت منطقی میان چارچوب های توافق و اقدامات متقابل با مذاکرات روشن گردید. البته در این میان طرف غربی هر از گاهی به عهد سابق خود باز می گشت والفبای مذاکره را فراموش می نمود. در صبح مذاکرات بغداد، کاترین اشتون اعلام کرده بود تنها در مورد موضوعات مورد نظر غرب بحث می کنیم!! که این مسئله با اعتراض شدید دکتر جلیلی مواجه شده بود و با تهدید به قطع مذاکرات، طرف غربی مجبور شد بر طبق همان روش و چارچوب توافق شده بر سر میز مذاکره بنشیند.

زیرکی دکتر جلیلی در این بود که می دانست خواسته آمریکا و شخص اوباما از کاترین اشتون آن است که به هیچ وجه مذاکرات قطع نشود. چرا که اوباما حداقل تا زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به استمرار مذاکرات نیاز دارد و تحلیل صحیح دکتر جلیلی و تیم ایرانی سبب شد تهدید هوشمند نمایندگان ایران اسلامی جواب دهد و طرف غربی مجبور شود با روش و مدالیته مورد نظر ایران به مذاکره ادامه دهد. در همین جهت صبح روز مذاکرات مسکو دکتر جلیلی اعلام کرد که طرف غربی باید ظرفیت و حوصله شنیدن نظرات ایران را داشته باشد.

 از نگرانی های ایران تا نگرانی های غرب

 در جلسه صبح روز اول مذاکرات مسکو دکتر سعید جلیلی در کمال آرامش پاورپوینت  مبتکرانه خود را در محورهای ۵گانه ارائه می نماید. نفس اینکه معماری روش مذاکرات از سوی ایران تحمیل گردید برای طرف مذاکره کننده غربی سخت و سنگین بود ولی آنها آلترناتیو دیگری نداشتند. دکتر جلیلی در پاورپوینت محتوایی خود نگرانی های ایران را مطرح  و از غربی ها می خواهد نگرانی های واقعی خود را مطرح نمایند. نگرانی مطرح شده ایران احتمال پایمال شدن حق غنی سازی ولزوم  لغو تحریم ایران بود و نگرانی غربی ها [تا چه حد واقعی یا تصنعی؟!] هم معمولاً تولید سلاح اتمی اعلام می شود. دکتر جلیلی در جواب نگرانی غربی ها مبانی فقهی فتوای مقام معظم رهبری را تشریح نمود و در ۵ محور مطالبات و نگرانی های ایران را مطرح نمود؛

۱- محور اول آن بود که توافق ها باید منوط به قوانین آژانس انرژی اتمی و زیرمجموعه آن تعریف شود.

۲- در محور دوم اشاره می کرد که اگر فرضاً ایران فراتر از قوانین آژانس همکاری کند در ازاء آن چه آورده ای نصیب ملت ایران می شود؟ همکاری بیشتر و بالاتر از تکالیف قانونی طبعاً باید با ما به ازاء ویژه از طرف غرب همراه باشد. فی المثل اشاره شده است که اگر ایران اجازه بازرسی از پارچین را – که جز تکالیف حقوقی نیست – بدهد طرف غربی حاضر به انجام چه اقداماتی می شود؟

۳-  محور سوم ارائه شده از طرف دکتر جلیلی بحث گام های اعتمادساز متقابل بود که پیشنهاد ایران آن بود که در صورتی حاضر به توقف غنی سازی ۲۰ درصد – آنهم فقط در مقیاس صنعتی و نه تحقیقاتی و آزمایشگاهی – خواهیم بود که کلیه تحریم ها بدون پیش شرط لغو شود.

۴-  محور چهارم در مورد طرح اولویت های غربی ها و اولویت های ایران اسلامی بود.

۵-  محور پنجم ارائه پیشنهاد برای بحث در مورد موضوعات غیر هسته ای بود. از منظر ایران مباحثی نظیر جریانات سوریه و فجایع بحرین اولویت مذاکره بود اما طرف غربی علاقه ای به موضوعات منطقه ای، نشان نمی داد.

جالب بود که پس از تشریح متدمند دکترجلیلی، اشتون اعلام کرد ما متوجه PPT شما نشدیم و باید مطالعه کنیم از همین رو طرف غربی وقت می خواهد.

  نقل قول های غیر رسمی برای فریب دادن تیم ایرانی

در حد فاصله مذاکرات صبح و بعداز ظهر برای آنکه طرف غربی دست برتر را پیدا کند از طریق مذاکرات واسطه ای و به طور غیر رسمی اطلاعات مغلوطی به تیم مذاکره کننده ایرانی منتقل نمود که بیشتر حالت فریب و یک دستی زدن داشت. تیم مذاکره کننده ایرانی اعلام کرد به هیچ وجه در مورد کلیت بحث “غنی سازی” مذاکره نمی کند و طبق NPT هرگونه فعالیت غیر نظامی هسته ای مجاز است. اما تیم ایرانی بحث در مورد غنی سازی ۲۰ درصد در مقیاس صنعتی و تولید انبوه را قابل مذاکره کردن اعلام نمود و در عین حال از گزینه های متعددی که برخی از آنها روی میز مذاکره و برخی دیگر خارج از دستور فعلی است، خبر داد.

  هماهنگی در اعلام مواضع متناقض!

جلسه صبح روز دوم مذاکرات مسکو با اعلام مواضع متناقض و متفاوت اعضاء همراه می شود. نماینده روسیه از پیشنهاد توقف غنی سازی صنعتی ۲۰ درصد در برابر لغو تمام تحریم ها استقبال نمود و آن را منطقی خواند. نماینده آلمان نیز با رویکرد مثبت اعلام موضع نمود و برای فروش تکنولوژی های گداخت و رآکتور اعلام آمادگی کرد. در این میان موضع نماینده فرانسه غیر منطقی و غیر دیپلماتیک است و اعلام کرد با این شرایطی که ایران پیش روی ما قرار داده هیچ راهی به جز بازگشت به “شورای امنیت” نیست!! [نماینده فرانسه اخیراً از سوی دولت سوسیالیستی فرانسوا اولاند منصوب شده است! ۹دی در شماره ……عدم تغییر در مواضع فرانسه را با تحلیلی تحت عنوان ” مدل سارکوزی به اولاند همان مدل بوش به اوباما” پیش بینی کرده بود] نماینده آمریکا محور پنجم پاورپوینت دکتر جلیلی یعنی مذاکره در مورد مسائل غیر هسته ای را مناسب دانست اما در ژستی جالب اعلام کرد مداخله در امور داخلی کشورها [مقصود؛ بحرین و سوریه] نکنیم!!

و در مورد مواردی چون مافیای مواد مخدر و دزدی دریایی مذاکره کنیم. نماینده انگلیس از فتوای مقام معظم رهبری استقبال ظاهری می کند اما در تضمین عملی آن تشکیک می نماید. مباحث نمایندگان آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان به هیچ وجه متوازن و هماهنگ نبود و شاید یکی از هماهنگی ها این بوده است که مواضعشان متناقض باشد. در این فاز از مذاکرات تیم مذاکره کننده ایرانی از شفاف نبودن مباحث مطرح شده انتقاد می نماید و دکتر جلیلی دوباره جلسه را به یادآوری چارچوب توافق شده ارجاع می دهد؛ دکتر جلیلی اعلام می کند که اگر فرضاً بر سر غنی سازی صنعتی ۲۰ درصد توافق شود چه تضمینی وجود دارد که چندی بعد بحث غنی سازی ۵/۳ درصد مطرح نشود؟ در این میان خانم شرمن (نماینده آمریکا)  با سوء استفاده  ابراز می دارد مذاکره دوجانبه بین ایران و آمریکا برقرار شود.

گویی مواضع متناقض از آن رو هماهنگ شده بود که در مورد تضمین ها بحث مذاکره دوجانبه ایران و آمریکا مطرح شود. جواب دکتر جلیلی با هوشمندی این بود که شما ابتدا اعلام کرده بودید طرف غربی “متحد” است ولی اکنون تا این سطح از تناقض و چندگانگی و اختلاف نظر از خود نشان می دهید. در حقیقت مذاکرات از این نقطه به بعد به علت چند صدایی طرف غربی به انتهای خود رسید و تیم ایرانی نشانه منطقی برای مفید بودن مذاکرات دو جانبه [با نماینده آمریکا] می خواست که شواهد عقلی بر خلاف آن بود.

جمع بندی مذاکرات این بود که مذاکرات در سطح کارشناسی در ماههای ژوئن و ژوئیه برگزار شود و ممکن است قرار بعدی برای مذاکره رسمی در آینده نزدیک وجود نداشته باشد. تیم ایرانی اعلام کرد اگر در مذاکرات بعدی نیز قرار باشد طرف غربی به مباحث تکراری سه گانه [توقف- تعطیلی- انتقال] بازگشت کند، راهنمایی تیم ایرانی به همتایان غربی خود آن است که غربی ها می توانند این مباحث را از کانال های رسانه ای خود اعلام کنند و نیازی به مذاکره نیست!

  تحلیل مذاکرات مسکو: مذاکره برای مذاکره!

گر چه دستاوردهای خوبی در مذاکرات مسکو به دست آمد و برای اولین بار طرف غربی کلمه Enrichment (غنی سازی) را در سندهای رسمی خود آوردند و تا قبل از آن فقط “فناوری صلح آمیز هسته ای” را مطرح می کردند، اما به طور کلی می توان مذاکرات مسکو را به دلیل تناقضات مواضع ۵+۱، “نیمه شکست خورده” نامید. نیاز شدید اوباما به مذاکره قبل از انتخابات ریاست جمهوری یکی از دلایل علاقه غربی ها به تداوم مذاکرات است. طرف غربی جمع بندی دقیق و یکسانی برای آینده ندارد و جز همان تکرار مواضع صهیونیست ها که از زبان اشتون بیان می شود حرف جدیدی ندارند.

در مذاکرات مسکو بار دیگر ثابت شد در حقیقت اتهامی که غرب همیشه به ایران می زند به خود او وارد است یعنی آنها “مذاکره را برای مذاکره می خواهند!” عدم چارچوب پذیری غربی ها و اتخاذ مواضع چندگانه و چند صدایی آنها حاکی از آن است که برای مدیریت افکار عمومی جهانی و اقناع جهانی به پای مذاکره می آیند. غربی ها نه می توانند ایران را از کانال های تحریمی بیشتر تحت فشار قرار دهند و نه می توانند صورت مساله را پاک کرده و صحنه را ترک کنند؛ اقدام نظامی هم که اصلا برایشان متصور نیست و واکنش پیش بینی ناپذیر و کشنده ایران حرف از اقدام نظامی را هم در محافل دیپلماتیک ممنوع کرده است. از طرف دیگر اگر دموکرات ها تا قبل از انتخابات نوامبر در آمریکا به ایران امتیازی بدهند از طرف جمهوری خواهان مورد هجمه و اتهام قرار می گیرند. طبیعی است در این مدت بهترین فرصت برای ایران پیشروی ، امتیاز ندادن  و تاکید بر استراتژی مقاومت و پایداری است.

به نظر می رسد آمریکایی ها پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا- صرف نظر از آنکه کدام یک از دو حزب بر سر کار آیند – به جای چانه زنی یا تحمیل بر سر میز مذاکره، همّ خود را به دولت آینده ایران معطوف می کنند. رویکرد مذاکره برای مذاکره برای ما هم چندان نامطلوب نبوده چرا که  حین مذاکرات چرخش سانتریفیوژها متوقف نمی شود و پیشرفت های علمی با قوت و سرعت ادامه دارد.این همان چیزی است که صهیونیست ها را هر روز عصبانی تر از قبل می کند؛ عقربه های ساعت به نفع ایران اسلامی می چرخند.

  تحریم نفتی ایران و عنصری کلیدی به نام “زمان”

تحلیل ها نشان می دهد عنصر “زمان” به سود ایران به پیش میرود.خود غربی ها هم می دانند که تحریم نفتی ایران عملاً برای فروختن آن بر سر میز مذاکرات مسکو طراحی شده بود.معامله ای که هرگز انجام نشد. تهدیدی  که اصولاً برای “فروختن” طراحی شود مطاع چندان جدی محسوب نمی شود. دکتر جلیلی در مذاکرات مسکو، با تحلیل ظریف خود به طرف غربی نشان داد که تحریم نفتی با وجود مشکلات فنی عربستان در تأمین نفت، هم چنین دشواری های وضعیت لیبی، قابلیت تحقق عملیاتی ندارد.

کرکوک عراق هم مورد مناقشه طرف های درگیر است و تلاش آمریکا آن است تا مگر با پمپاژ ذخایر استراتژیک خود در بازار قیمت نفت را به زیر ۷۰ دلار برساند. تحلیل ایران آن است که آمریکا نمی تواند در بلند مدت قیمت نفت را پایین نگه دارد. شرایط فروش فاینانس نفت ایران مزیت های خاص خود را نسبت به نفت عربستان و کشورهای مشابه دارد. علاوه بر این سیاست تهاجمی و پیش دستانه ایران در قبال کشورهای تحریم کننده در آستانه شروع قرار دارد و سیاست های تنبیهی به زودی فرا می رسد.تولید نفت ایران در مرز سه و نیم میلیون بشکه و فروش نفت در مرز سه میلیون بشکه استمرار دارد.

  پنج تفاوت فاز جدید مذاکرات و یک نکته کلیدی

سه گانه مذاکرات استانبول۲ ، بغداد و مسکو نسبت به فازهای قبلی مذاکرات تفاوت های درخور تأملی داشت:

۱-چارچوب منطق مذاکرت به طرف غربی تحمیل شد و غربی ها متقاعد شدند در قالب فریم های تعریف شده و روش مشخص مذاکره نمایند.مزیت طرف غربی در فازهای قبلی مذاکرات ، مباحث پراکنده، حرف های غیر منسجم و بیانیه های تهدید آمیز بود اما با ابتکار تیم ایرانی ، مذاکره روشمند، منسجم و قانونی به مزیت ایران اسلامی تبدیل شد.ورود تیم مذاکره کننده ایرانی به متدولوژی و ظرف مذاکره قبل از مباحث محتوایی و مظروف مذاکره، از مزیت های این دور از مذاکرات بود.

۲-رویکرد تدریجی و گام به گام ایران در مقابل رویکرد دفعی طرف غربی مورد توجه قرار گرفت.

۳-پنج مرحله تشریح شده از طرف دکتر جلیلی حکایت از مذاکره طراحی شده ، فکر شده و معماری هوشمند نمایندگان ایران اسلامی در رزمگاه دیپلماسی بود.

۴-مکان مذاکرات به عنوان یک وزنه در طرف منافع ایران اسلامی قرار گرفت. بغداد و مسکو به عنوان محل مذاکره از سوی تیم ایرانی به طرف غربی تحمیل شد و به عنوان فاکتور تقویت کننده در معادلات مناسبات منطقه ای – جهانی ایران عمل نمود.

۵-مذاکرات کنشی و فعالانه انجام شد و با خروج از طراحی چارچوب های همیشگی تیم مذاکره کننده غربی( عدم پذیرش چارچوب) به عنوان عنصر غافلگیر کننده عمل نمود.

اما شاید مهم ترین نکته مذاکرات ایران با گروه ۵+ ۱ همان نکته ای باشد که دکتر جلیلی در مذاکرات غیررسمی خود به کاترین اشتون ابراز داشت:” ما برای تصمیم گیری استقلال داریم ولی شما مستقل نیستید .نفر اصلی مذاکرات از طرف ایران بر سر میز مذاکره حاضر می شود ولی نفر اصلی های شما در لابی های کمتر شناخته شده اما کاملا موثر خود پنهان شده اند. در ایران مسئولین و اشخاص برآمده از رأی مردم انقلابی تصمیم می گیرند ولی شما مقهور سیستم سرمایه داری و صهیونیستی خود هستید. “

علیرضا معاف

علیرضا معاف

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.