به گزارش ورامین سیتی ، سعید صادقی در آخرین شماره «کتاب هفته خبر» مطلبی را درباره رخشان بنی اعتماد و سینمای او نوشته و در انتهای آن دو عکس را به این کارگردان تقدیم کرده است.
صادقی در توضیح این عکسها نوشته:«عکس اول را سال ۶۲ گرفتهام، در تهران، میدان جمهوری، مادری در حال وداع با فرزند نوجوانش، مرتضی کارور.
عکس دوم، سی و یک سال بعد گرفته شده، در حوالی ورامین. این بار اما مادر یوسه بر تصویر پسرش می زند، بر چهره شهید مرتضی کارور. این هر دو عکس را تقدیم میکنم به خانم رخشان بنی اعتماد که عاشقانه و صادقانه، صمیمیت این عکسها را باور میکند. با احترام سعید صادقی.»
اما خانواده شهیدان محمدرضا و مرتضی کارور در واکنش به اهدای عکس مادر شهیدان کارور به فیلمساز فتنه، نامهای نوشته که در ذیل از نظرتان میگذرد:
جناب آقای سعید صادقی؛ عکاس محترم دفاع مقدس
مطلع شدیم جنابعالی عکس مادر شهیدان سرفراز محمدرضا و مرتضی کارور را به اسطوره سیاهنمایی سینمای ایران، خانم رخشان بنی اعتماد اهدا کردهاید. این کار سمبلیک شما اگر از روی تألیف قلوب بوده، فبها. هرچند ایشان مدعی است هنوز کسی از مادر زاده نشده که بتواند جلوی فتنهگریهایش را بگیرد!
اما اگر مقدمه چینی برای اکران فیلم فتنه اوست، از یک رزمنده هشت سال دفاع مقدس بعید بود جاده صاف کن کسی شود که هنرش پایمال کردن ارزشهای دفاع مقدس است.
به هر تقدیر فراموش نکنید سه پسر خانواده کارور، نوجوانی و جوانی خود را صرف مبارزه با فتنهها و فتنهگرانی کردند که جان و نوامیس و عقاید پاک ملت شریف ایران و ولایت را نشانه رفته بودند. این جمله شهید محمدرضا کارور را هیچ وقت فراموش نمیکنیم که در وصیت نامهاش فرمود: درد ما درد اسلام، غم ما غم اسلام و مرهمش اجرای احکام آن است.
و شهید مرتضی کارور در سن ۱۴ سالگی در وصیتنامه خود چنان از مقام ولایت دفاع میکند که فرمود: رهبری در جامعه مانند بند تسبیح میماند اگر پاره شود، تمام مهرههای تسبیح از هم پراکنده خواهند شد و مهرههای اجتماع نیز اگر رهبریت نباشد، از هم پراکنده خواهند شد. به هر حال قدر این نعمت الهی را بدانید و همگام و همراه با امام و رهبر باشید.
او و مرتضای شهید برای رفع فتنهای که به جان انقلاب و ملت مسلمان ایران افتاده بود، جان خود را اهدا کردند. آیا انصاف است از خون پاک آنها و از اعتبار نام خانواده ایثارگر کارور برای تطهیر کسی استفاده شود که هنوز از اعمال فتنهگرانه خود – چه در اغتشاشات خیابانی و چه در عرصه سینما- نه تنها اعلان برائت نکرده، بلکه روز به روز گستاخ تر هم می شود؟
امیدواریم برندگان دیروز جنگ سخت، امروز در پیچ و خم جنگ نرم بازنده نباشند.
خانواده شهیدان محمدرضا و مرتضی کارور
فقط میشه گفت:شهدا شرمنده ایم
متاسفانه از ماجرای اخیر بی اطلاعم، اما خطاب کردن خانم بنی اعتماد به عنوان «فیلمساز فتنه» کمال بی انصافیست. فیلم «گیلانه» ی ایشون که به زیبایی رنج های مادران شهدا و جانبازان دفاع مقدس رو به تصویر کشیده، یکی از برتزین آثار سینمای دفاع مقدسه. با یه اشکال کوچک نباید از کوره در رفت و القاب نازیبا به یک بانوی محترم و هنرمند نثار کرد.
سخنگوی فارسی زبان وزارت خارجه آمریکا به رخشان بنی اعتماد کارگردان فیلم قصهها به خاطر بردن جایزه جشنواره فیلم ونیز تبریک گفت.
به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ در پی اختصاص جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره فیلم ونیز به فیلم قصههای رخشان بنی اعتماد آلن ایر سخنگوی فارسی زبان وزارت خارجه آمریکا به وی تبریک گفت.
بنا بر این گزارش؛ جشنوارهی ونیز امسال با یک فیلم افتضاح از محسن مخملباف افتتاح شد و در اختتامیهی آن یکی از شلخته ترین فیلمهای دنیا جایزهی بهترین سناریو را گرفت.
برای کسی که (قصهها)ی بنی اعتماد را دیده و نیم میلیمتر انصاف در متر و معیارهایش وجود داشته باشد، جای هیچ شکی باقی نیست که جایزهی بهترین فیلم نامه به چنین کار ضعیفی هیچوقت بدون غرضهای خصمانهی سیاسی داده نمیشد.
قصههای بنی اعتماد را حتی یک بچه مدرسهای هم قصه نمیداند چه برسد به فستیوالی که سالهاست خود را مکتبی مستقل در سینمای دنیا معرفی کرده، اما امسال قدیمی ترین جشنواره سینمایی دنیا، بهترین جایزه فیلم نامه نویسی اش را به بدترین داستان ایرانی داده و دربارهی اینکه قضیه چطور به اینجا رسید، باید گفت قصه های واقعی پشت پرده اتفاق افتاده اند نه روی پرده و برای رسیدن به یک درک واقعی از موضوع، باید سراغ قصه های واقعی یا همان (واقعیت قصه ها) برویم.